معرفی و دانلود کتاب گلپری

عکس جلد کتاب گلپری
قیمت:
۵۴,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب گلپری و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب گلپری و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب گلپری

کتاب گلپری نوشته‌ی عاطفه علی عوضی است و به سرگذشت دختری زیبا به نام گلپری می‌پردازد که در یکی از عشیره‌های عشایر جنوب کرمان زندگی می‌کند. این کتاب بر اساس داستان واقعی نوشته شده و به‌نوعی زندگینامه‌ی مادربزرگ نویسنده است.

درباره‌ی کتاب گلپری

در جهان داستان‌ها، معمولا آن دسته قصه‌هایی بیشتر به دل خوانندگان و مخاطبان می‌نشینند که براساس زندگی واقعی نگاشته شده‌اند. داستان‌هایی که از دل سرگذشت حقیقی انسان‌هایی شبیه به خودمان بیرون آمده‌اند و مخاطب را وادار به همدلی و همدردی می‌کنند.

عاطفه علی عوضی در کتاب گلپری روایتگر زندگی دختری به همین نام است که در دهه‌ی هزار و سیصد در یک عشیره از عشایر جنوب کرمان زندگی می‌کند. او ناچار است با شرایط سخت و ناخوشایند آن زمان کنار بیاید و در کنار فشارهای اجتماعی و آداب و رسوم سختیگرانه‌ی آن دوران،‌ با فقر هم به جدال بپردازد.

از نکات مثبت کتاب گلپری توضیحات نویسنده درباره‌ی ایل و عشیره‌ و توصیفات او از آداب و رسوم آن‌هاست. گلپری، شخصیت اول این اثر، در زمانی زندگی می‌کند که زندگی مردم برپایه‌ی ارباب و رعیتی بنا شده و ناامنی‌های سیاسی و اجتماعی بی‌داد می‌کند. زمانی که به سبب تحولات سیاسی، قحطی آمده و مواد غذایی به شدت گرانند؛ دورانی که مردم ناچارند به علت ناامنی، دختران و خانواده‌ی خود را پنهان کنند و فقر گلویشان را می‌فشارد.

گلپری سرگذشت واقعی دختری قوی، صبور و با درایت است که می‌کوشد از پس سختی‌ها و مشکلاتی که زندگی و شرایط حاکم بر آن زمان بر سر راهش می‌گذارد، برآید و مانند دانه‌ای افتاده در دل سنگ، جوانه بزند و شکوفا شود. داستان گلپری می‌تواند سرگرم‌کننده، امیدوارانه و الهام‌بخش باشد. کتاب گلپری اثر عاطفه علی عوضی به‌همت انتشارات ندای الهی به چاپ رسیده و منتشر شده است. شما می‌توانید این رمان را همین حالا از طریق سایت و اپلیکیشن کتابراه تهیه کنید.

کتاب گلپری برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای کسانی که از خواندن داستان‌های واقعی لذت می‌برند یا علاقه‌مند به مطالعه‌ی داستان‌ها و رمان‌های ایرانی هستند و مایلند در حین داستان با آداب و رسوم اقوام مختلف آشنا شوند، مناسب و سرگرم‌کننده خواهد بود.

در بخشی از کتاب گلپری می‌خوانیم

تا سپیده صبح چشم روی هم نذاشتم و هی گلبس رو پاشویه کردم، از یه طرفم دو ساعتی یه بار سری به بچه‌ها و محمد می‌زدم که بیدار نشه، نزدیک صبح که صفدر بیدار شد تب گلبسم کمتر شد. صفدر تشکری کرد و بعد از اینکه بقچه چاشت و ناشتایش رو به دستش دادم به دشت رفت. چشمام دیگه باز نمی‌شدن به طرف چادر رفتم و کنار بچه‌ها که هنوز خواب بودن به خواب رفتم و تا ساعت ده صبح متوجه هیچی نشدم. وقتی بیدار شدم هنوز خسته بودم ولی بیش از این نمی‌شد خوابید همینجوری هم کلی کار نکرده داشتم.

آفریده کهنه محمد رو عوض کرده بود و بهش رسیده بود. بلند که شدم تا همه کارهام رو انجام دادم پیش گلبس رفتم، دوباره تبش بالا رفته بود و ناله می‌کرد دلم طاقت نیاورد و دادعباس رو پی طبیب فرستادم. دو ساعت بعد طبیب ایل سری به گلبس زد و مشتی دارو و جوشونده گیاهی تجویز کرد و بعد از اینکه دستمزدش رو از پس‌انداز خودم حساب کردم، رفتش. با اینکه جوشونده و داروها رو به خوردش می‌دادم باز افاقه‌ای نمی‌کرد و خواهرکم تو تب می‌سوخت!

فرنگیس مظلومانه کنار بالین گلبس نشسته بود و با دست‌های کوچولوش موهای گلبس رو نوازش می‌کرد و می‌گفت: «ننه زودتر خوب شو، نون تموم کردیم منم نمی‌تونم خمیر کنم.»

رو به فرنگیس گفتم: نون تموم کردین و چیزی به خاله نگفتی؟

فرنگیس خجالت زده گفت: آخه ننه گفت چیزی بهت نگم تا تو زحمت نیفتی.

نفس پر از حرص و سوزی کشیدم و پا شدم و به داخل مطبخ رفتم و شروع به خمیرکردن، کردم و بعد از یه ساعت یه تشت نون تازه تحویل فرنگیسِ چهار پنج ساله دادم. از جوجه خروس‌هایی که داشتم یکی انتخاب کردم و سر بریدم و برای گلبس آب جوجه درست کردم. کم‌کم غروب می‌شد و صدای زنگوله گله میومد به فرنگیس گفتم: «من میرم گوسفندام رو می‌دوشم و میام تا گوسفندای شما هم بدوشم، تا میام مراقب خونه و غذا باش.»

فرنگیس چشمی گفت و من به خونه‌ام رفتم.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب گلپری
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ندای الهی
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات310
زبانفارسی
شابک978-622-92751-8-4
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان واقعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب گلپری

محمدمهدی
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
واقعا داستان زیبایی بود. راستش اولین رمانی بود که با خواندنش اشکم در اومد و شاید به خاطر واقعی بودن این داستان و شخصیت هاست. امیدوارم خدا از اخلاق وکردار و صبر شخصیت اصلی داستان (گلپری خانم) نصیب ما هم بکنه و بتونیم در سختی‌ها و مشکلات، صبور باشیم و ذکر و یاد خدا رو فراموش نکنیم. امیدوارم اگر که و ایشون الان زنده هستم، خدا صبرشون بده اگر به رحمت خدا رفتند، روح خودشون و شوهرو دخترشون رو شاد کنه. در باره داستان هم باید بگم تنها ایراد و مشکلش این بود که گاهی مشکل تایپ وجود داشت؛ وگرنه داستان خیلی زیبا بود و من به شخصه همراه با گلپری، غصه خوردم و با شادی خاش، شاد شدم. در کل، اگر به داستان‌های عاشقانه و البته غمگین و احساسی، علاقه دارین، این رمان، یکی از بهترین رمان هاییه که میتونم بهتون قول بدم ازخوندنش پشیمون نمیشید. اما اینم بگم که اگه روحیه ضعیفی دارین زود ناراحت میشین، این رمان رو بخونید تا روی روحیه تون تاثیر منفی نذاره که البته این مورد برای همه صدق نمیکنه. و در آخر، ممنونم از نویسنده عزیز این رمان که وقت ارزشمندشون رو گذاشتن و این داستان رو قمیت کمی در کتاب راه و در اختیار مون گذاشتن.
کتابخانه
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
عرض سلام وادب به نویسنده محترم... تشکر فراوان از سایت کتابراه.
نثر داستان وقلم نویسنده میتونست قویتر باشه.. داستان رو بسیار دوست داشتم، وواقعا از خواندنش لذت بردم، ومشناق دیدار شخصیت‌های داستان... جالب توجه برای من این بود، در تمام لحضه‌های سخت، لطف خداشامل حال ایشون بود، از یتیمی وکودکی که عمه و
وهمسرش حامی اوشدن،، از وجود همسرش محمود که با توجه به توصیفاتی که در کتاب آمده مرد بسیار خوب همراه و خانواده دوستی بوده وبه همسرش وفادار وبامحبت بوده.. کمک به خانواده ومادرش... اون لحظه‌ای که خسته وناامیده وخودش رو بی پشت و پناه میبینه بخاطر گم شدن شترش و عباس خواهرزادهش جلوش سبز میشه.. برای صبری که خدا بهشون عطا کرده بود، قدرتی که داشتن.. خلاصه در تمام اتفاقاتی که بیان شد چقدر لطف خدا شامل حالشون بوده همیشه..
خداوند ایشون رو وعزیزان ازدست رفته شون رو رحمت بفرماید...
M.s
۱۴۰۳/۰۱/۱۳
کتاب خوبی بود برای منکه خیلی کوتاه از زندگی عشایر خونده بودم با خوندن این کتاب انگار کردم منم عضوی از اون ایل هستم چون خیلی ملموس راجع به ایل توضیح داده بود و داستان گلپری با وجود اینکه واقعیت بود فوق العاده زندگی سختی داشت و از کودکی با فقر و سختی بزرگ شد ولی هیچوقت کم نیاورد و به زندگیش ادامه داد و کم کم زندگیشو ساخت و حداقل از نظر مالی خودشو بالا کشید و برای بچه هاش هم زندگی قابل قبولی فراهم کرد درصورتیکه در شروع زندگی کسی هوای خودشو نداشت و با تلاش خودش زندگیشو ساخت و در مجموع داستان خوبی بود و چون مادر بزرگ نویسنده بود خیلی دوس داشتم چنتا عکس از گلپری و محمود درآخر کتاب میگذاشت بنظرم جای عکس هاشون در کتاب خالی بود
ستاره
۱۴۰۲/۰۹/۲۸
نسبت به داستان قبلی نویسنده یعنی رمان ماه بانو بهتر بود. البته اشکالی که در ابتدای داستان متوجه شدم مربوط به تفاوت سنی گلپری و محمود بود. اینکه زمانی که گلپری ۸ ساله هست محمود تازه به دنیا آمده و این در حالی است که جلوتر که در داستان پیش میرویم نویسنده سن گلپری را ۱۵ و محمود را ۹ ساله می‌گوید و پس از آن هم که چند سال بعدتر را روایت می‌کند گلپری ۲۱ و محمود ۱۵ ساله شده‌اند. در آخر داستان هم انتظار داشتم بخاطر نسبت نزدیک خانم نویسنده با قهرمان داستان، سن دقیق تری از مادر و پدر بزرگشان را به خواننده ارائه دهند. با سپاس
سمیه ممبینی
۱۴۰۲/۱۰/۰۵
ممنون از نویسنده عزیز. داستانشون قشنگ و سراسر درس بود. واقعا تلاش و صبر و توکل و بخشش گلپری بایدتو زندگی الگو بشه. تو نظرات گفتن که سن و سالها تو زندگی گلپری دقیق نیست. اشتباه گفتن زمان اتفاقها و یا سن وسال یه چیز طبیعیه چون قدیم سواد نبود و اونقدر مشغله‌ها زیاد بود که زمان دقیق اتفاقایی که براشون پیش میومد یادشون نمیموند اینکه تو نظرات گفتن زیاد مرگ و میر اتفاق افتاده اینم یه چیز طبیعیه قدیم با توجه به اینکه دکتر در دسترس نبود مرگ و میر زیاد بوده و کسی که زیاد عمر میکنه مطمئنا شاهد مرگ عزیزانش خواهد بود.
null null
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
داستان خیلی خوبی بود وبرای من خیلی اموزنده بودو پیشنهاد میکنم حتما بخونید. اونجاهایی که گلپری میگفت توکل به خدا، سپردم به خدا احساس میکردم که ازته دل میگه وخدا هم صداشو زود میشنوه و جوابشو میده گلپری خیلیی خانوم و صبور بود. خیلی خوشحال شدم که محمود زود فهمیدبه گلپری تهمت میزنن وپشت این ماجراهاکیه و وبقیه عمرشون خوب سپری شد. من خودم خیلی زود کم میارم ازخدا شاکی میشم ولی بعد خوندن سرگدشت گلپری تصمیم گرفتم که تاجایی که میتونم صبر کنم و بخدا توکل کنم.
mitra.mh. 46
۱۴۰۲/۱۲/۰۱
اگر از اشکالات تایپی کتاب بگذریم و چشم پوشی کنیم کتاب بسیار خوبی بود. نویسنده حوادث و اتفاقات را دقیق و کامل شرح داده بود، همراه با راوی اشک ریختم و با شادی آن‌ها شاد شدم. گلپری زنی خستگی ناپذیر، دانا و صبوری که با درایت توانست زندگی پر از فراز و نشیب و توام با توطئه را بخوبی مدیریت کند و سرپا نگه دارد چا دارد از نویسنده‌ی محترم که با نوشتن این کتاب مرا با چنین شخصیت بزرگمنش و زحمتکشی آشنا کرد تشکر کنم. خداوند به گلپری و خانواده‌اش صبر عطا کند.
Saratwin
۱۴۰۲/۱۰/۲۵
داستان زیبا و گیرایی داشت قلم نویسنده خوب و روان بود رسم و رسوم‌های عجیب و غریب و تصمیم گیری‌های عجیب تر که گاها از طرف بزرگترهای نادان به کوچکترها تحمیل میشه در این داستان کم نبودن و تاثر برانگیز در کل مثل خیلی دیگر از زندگینامه‌ها و رمان‌های این چنینی پر از خاطرات تلخ و شیرین در کنار هم بودند و ایراد این رمان مشکل تایپی بسیار زیادی بود که خوب باید حل بشه تا خواننده رو راضی‌تر کنه
مریم علیزاده
۱۴۰۳/۰۵/۰۴
برای منى که هیچ آشنایی با رسم و رسومات عشایر نداشتم، خوندن این کتاب جالب بود، خیلی از قسمتهای کتاب دلم به حال گلپری میسوخت و تو دلم میگفتم یه آدم مگه چقدر تاب غم و غصه داره این همه سکوت و فداکاری گلپری، انگاری یه چیز عادی بود که اکثر زنان قدیم مورد ظلم و آزار قرار میگرفتن و صداشون درنمی اومد، خداروشکر که اون دوران سیاه زن ستیزی و ارباب رعیتی از بین رفته
Majid Majidi
۱۴۰۳/۰۲/۲۴
کتاب بسیار صادقانه در مورد ماوقع زندگی شخصیت اصلی و سایر شخصیت‌های کتاب شرح می‌داد نویسنده به زیبایی در مورد سختی‌ها و شادی‌های زندگی عشایری خصوصا زنان که سهم بیشتری در زمینه کارهای خونه و رسیدگی به آب و لباس و گله و... دارند حرف می‌زند. زندگی پر فراز و نشیب گلپری واقعا پر از لحظات سختی میشود ولی به لطف خدا نجات می‌یابد زندگی پر مشقت ولی پرباری داشته است.
فائزه
۱۴۰۳/۰۲/۳۰
دو سوم اول داستان با اینکه خیلی غم و غصه داشت قشنگ بود اما باقی داستان بیشتر پر بود از اتفاقهای بد و ناراحت کننده که احساس کردم نویسنده خواسته سرنوشت همه رو (فقط از جنبه‌ی منفی و در نهایت غم و ناراحتی) سریع و پشت سر هم تعریف کنه، حتی افرادی که تو داستان نقش مهمی ندارن و این باعث خسته کننده شدنش بود و از حوصله‌ی من خارج بود.
راضیه شمسی
۱۴۰۲/۱۱/۲۰
با تشکر از نویسنده محترم، داستان‌های مربوط به گذشته برای من جذابه همیشه این داستان هم مستثنی نبود اما کمی تفاوت سنی محمود و گلپری رو اشتباه گفته بودن یک جا تفاوت سن شش سال یک جا هشت سال بود گذشته از این از این همه فداکاری گلپری خوشم نمیامد، مهربون بودن و گذشت عالیه ولی تا یک حدی و این که انسان باید بیشتر به خودش احترام بگذاره
فاطمه عباسی
۱۴۰۲/۱۰/۰۲
با سلام
درسته که گفته شده بر اساس واقعیت نوشته شده و اتفاقایی که افتاده امری طبیعی در تمام زندگی هاست ولی تمام کتاب از مرگ و میر و بدبختی نوشته شد و حس بدی به من منتقل کرد اصلا خوشم نیومد صرفا بخاطر اینکه نسخه نمونه رو خوانده بودم و کنجکاو شدم که اخر داستان خوش هست یا نه خواندمش و اینکه چیز خاصی از فرهنگ و اداب و رسوم گفته نشد..
Raziyeh6811
۱۴۰۳/۰۴/۱۲
کتاب خیلی خوبی بوداگه نگفته بودن براساس واقعیته همون جا که گلپری رو خواستن عقد یه پسر دوساله کنن دیگه نمیخوندمش!! ولی چون واقعی بود تا آخرش رو خوندم و تا آخرین صفحه کتاب با خوندنش اشک ریختم چه سرنوشت غم انگیزی خدا به گلپری عمر باعزت بده و اگه از دنیا رفتن ان شالله روح خودش و عزیزانش در آرامش باشه
فرییا جمالی
۱۴۰۳/۰۳/۰۶
زباد برام جذاب نبود همش بدبختی و ناراحتی و دردسر و و به دور از به روز خوش. نثرشم خیلی یکنواخت بود‌ آخرای دیگه خسته میشدم. و اصلا دوست نداشتم آرامش بخونم چون همش تکرار مصیبت بود. از اونجایی که داستان واقعی بود خیلی خیلی برای گلپری متاثر و متاسف شدم. از نوهشون هم سپاسگزارم که برای زندگی مادربزرگشون اینقدر ارزش قاعل بودن
مشاهده همه نظرات 103

راهنمای مطالعه کتاب گلپری

برای دریافت کتاب گلپری و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.