معرفی و دانلود کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود: کاهش اضطراب با رویکرد پذیرش و تعهد

معرفی کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود: کاهش اضطراب با رویکرد پذیرش و تعهد

تابه‌حال دل‌تان خواسته است که ضدضربه باشید؟ کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود دفترچه‌ی راهنمای شماست برای ضدضربه شدن در برابر عوامل اضطراب‌زای زندگی هرروزه. احتمالا بارها با خود گفته‌اید که «می‌خواهم امروز آدم خوشحالی باشم» و بعد هنگامی که شب به خانه می‌رسید خسته‌تر و غمگین‌تر از همیشه بوده‌اید. چرا گاهی این‌طور می‌شویم؟ ما معمولا این بهانه را می‌آوریم که روز سختی در محل کارمان داشتیم یا مادرم بیمار شد و دوستم دچار سوتفاهمی با من شد و همه‌ی این‌ها روز من را کاملا خراب کرد. اما آیا با وجود مشکلات نمی‌توانیم آرام و شاد باشیم؟ سمانه مومن پور این پرسش ما را پاسخ خواهد داد.

معرفی کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود

بیایید بیشتر در این‌باره صحبت کنیم که اصلا راه فرار ما از مشکلات‌‌مان چیست؟ می‌توانیم خودمان را سرگرم انجام‌دادن فعالیت‌های روزمره‌مان کنیم، خرید کنیم، به نظافت بپردازیم یا خود را زیر حجم انبوهی از کارهای‌مان در اداره غرق کنیم اما هیچ‌کدام از این‌ها مهم نیست. کافی است برسیم خانه و برای لحظه‌ای ساکن باشیم. اینجاست که تمام درگیری‌های ذهنی‌مان به ما حمله می‌کنند. تنها راه‌حلی که برای مواجهه با این مشکل داریم آن است که به ذهن‌آگاهی واقف شویم. سمانه مومن پور در کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود تمام تلاش خود را بر این قرار داده است تا ما را با ذهن‌آگاهی و قدرتی که می‌تواند به ما ببخشد آگاه کند.

اولین مرحله برای به دست گرفتن کنترل هرچیزی، کسب شناخت کامل از آن موضوع است. حال ما برای کنترل ذهن خودمان باید آگاهی و شناخت از ذهن‌مان را بالا ببریم. برای این کار باید چه چیزهایی را تمرین کنیم؟ سمانه مومن پور به ما یاد می‌دهد تا از دقت کردن به چیزهای ساده در بدن خودمان شروع کنیم. یکی از آن‌ها تنفس است. ممکن است ما تصور کنیم که نفس کشیدن فرایندی است که به‌طور خود‌به‌خودی اتفاق می‌افتد اما بیایید خیلی با دقت و به‌آرامی به هوایی که در ریه‌هایتان حرکت پیدا می‌کند دقت کنید. حالا زمان اندکی را وقف این کنید که مسیر خروج هوا از ریه‌هایتان را به‌دقت بررسی کنید. در تمام این مراحل چه اتفاقاتی در بدن‌تان می‌افتد؟ چه حسی در شما ایجاد می‌شود؟

کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود پر است از راهکارها و آموزش‌هایی که به ما کمک می‌کند تا با کسب آگاهی از ذهن خودمان بتوانیم این قدرت را پیدا کنیم که ذهن‌مان را در برابر اضطراب‌ها و مشقت‌های روحی تقویت کنیم. تمرین‌ها و اطلاعاتی که برای زمانی که احساس می‌کنیم در نگرانی یا اضطراب به سر می‌بریم بسیار راه‌گشا خواهد بود. راهکارها و آموزش‌های سمانه مومن پور بر این اصل استوار هستند که این افکار ما هستند که باعث تغییرات احساسی و رفتاری ما می‌شوند نه عوامل بیرونی‌ای مانند اشخاص آزاردهنده، موقعیت‌های روح‌خراش و حوادث بیرونی غیرقابل انتظار.

اما همه‌ی ما به‌خوبی می‌دانیم که ایجاد تغییرات جدید در زندگی اصلا کار راحتی نیست. یادگیری رفتارهای جدید و سپس تبدیل آنان به عادت‌ها می‌تواند بسیار زمان‌بر و دشوار باشد. عادت‌های قدیمی ما به‌سختی می‌میرند و برای ما راحت‌تر است که به راه‌ و روش قدیمی خودمان در نحوه‌ی تفکر و رفتار برگردیم. اما کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود با ارائه‌ی روش‌های علمی و منطقی فراوانی در این کتاب به ما می‌آموزد که «کار نیکو کردن از پر کردن است». تنها کافی است تمرین کردن برای ایجاد تغییرات ذهنی و رفتاری را آغاز کنیم تا همه‌چیز رفته‌رفته بهتر و آسان‌تر شود. ذهن آگاهی یکی از مهم‌ترین ابزارهای کار او در این عملیات دل‌نشین و مثبت تغییر است. نویسنده به شما کمک می‌کند تا در زمان حال زندگی کنید و شادی و آرامش و آسودگی خیال را درهمین لحظات بجویید و بتوانید به‌راحتی پیدایش کنید.

کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود توسط انتشارات برگ و باد چاپ شده است.

کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود برای چه کسانی مناسب است؟

اگر درگیر اضطراب و نگرانی‌های ناشی از مشکلات زندگی روزمره هستید و قصد دارید تا بالاخره کنترل این اوضاع را دست بگیرید و این قدرت ذهنی را داشته باشید تا شیوه‌ی تفکر خود را تغییر دهید و به آرامش ذهنی برسید مطالعه‌ی این کتاب پرنکته را به شما پیشنهاد می‌دهیم.

در بخشی از کتاب نور از زخم‌هایمان وارد می‌شود: کاهش اضطراب با رویکرد پذیرش و تعهد می‌خوانیم

نکته مهم این است که بتوانید تهدید‌های درونی یا افکار ترسناک که هنگام اضطراب تجربه می‌کنید را شناسایی کرده و آن‌ها را آرام‌تر و منطقی‌تر کنید. در حال حاضر مهم‌ترین مسأله برای ما تشخیص نخستین افکار و احساسات شما هنگام بروز اضطراب می‌باشد. توضیحات زیر شاید به درک بیشتر این موضوع کمک کند:

«تصور کنید به‌تنهایی در حال عبور از جاده‌ای خلوت و متروک هستید که ناگهان هوا تاریک می‌شود. یک دفعه صدایی از پشت سر خود می‌شنوید. به سرعت ترس وجود شما را فرا می‌گیرد، تپش قلب شما بالا می‌رود و بر سرعت خود می‌افزایید. چرا به این سرعت آدرنالین درخون شما بالا می‌رود؟ مسلماً شما این سر و صدا را فورأ به عنوان علامت خطر تعبیر کرده‌اید: «انگار کسی از پشت سر به من نزدیک می‌شود، آیا می‌خواهد به من آسیب بزند؟» به اطراف نگاه می‌کنید و کسی را نمی‌بینید. فوری با خود فکر می‌کنید حتماً صدای باد یا یک حیوان بوده و یا اشتباه کرده‌اید. شما می‌توانید این نتایج و ارزیابی‌های ثانویه را در ذهن خود نگه دارید. دفعه بعد که به پیاده‌روی می‌روید و همین اتفاق برایتان تکرار می‌شود، با خودتان این نتایج را مرور کنید تا مطمئن شوید هیچ موضوع تهدیدکننده‌ای وجود ندارد. معمولاً در این شرایط این فکر که چه کسی پشت سر من است، اول از همه به ذهن افراد خطور می‌کند. با جایگزینی جواب خود می‌توانید پاسخی جدید به چنین موقعیت‌هایی دهید.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
مقدمه
فصل اول: دیدن و مشاهده کردن
فصل دوم: ارزیابی و بررسی مشکل
فصل سوم: قصه‌ی سارا
فصل چهارم: شناختن احساسات
فصل پنجم: باورها و ارزش‌ها
فصل ششم: درک و فهم اضطراب
فصل هفتم: نتیجه‌گیری