معرفی و دانلود کتاب نامه یک زن ناشناس
برای دانلود قانونی کتاب نامه یک زن ناشناس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نامه یک زن ناشناس
درامی احساسی و لطیف از عشقی یک طرفه! اشتفان تسوایگ در کتاب نامه یک زن ناشناس، ماجرای عاشقانه اما تلخ دختری دلداده را شرح میدهد که پس از گذشت سالها تصمیم میگیرد برای معشوق خود نامهای بنویسد و احساساتش را بیان کند. به نظر شما او موفق میشود؟
دربارهی کتاب نامه یک زن ناشناس:
در داستان این کتاب، عشقی تلخ اما باورپذیر را میخوانید؛ عشقی یک طرفه اما بادوام و پایدار! ماجرای کتاب نامه یک زن ناشناس (Letter from an Unknown Woman) از زمانی آغاز میشود که در شبی بارانی نامهای به دست پیانیست سابق کنسرت به نام استفن برند میرسد؛ دقیقاً زمانیکه برند تصمیم میگیرد تا شهرش وین را ترک کند!
زنی که این نامه را برای استفن نوشته است، لیزا بروندل نام دارد. ماجرای عاشقانهی او از وقتی آغاز میشود که لیزا دختری کم سن و خجالتی بود. او با فردی پیانیست همسایه میشود. لیزا گاه و بیگاه آهنگ دلنشین پیانوی استفن را میشنید و لذت میبرد. روزی به طور ناگهانی او و استفن در ساختمان با یکدیگر روبهرو میشوند؛ استفن مردی خوشتیپ و خوش قیافهای است که لیزا پس از دیدن او عاشقش میشود و این عشق یک طرفه را تا سالها در قلبش حفظ میکند.
همانطور که گفته شد لیزا بعد از سالها دوری و صبر برای استفن نامهای مینویسد که در ابتدای آن نوشته است؛ وقتی این نامه را میخوانی ممکن است من دیگر زنده نباشم اما پس از خواندنش متوجه میشوی که من چه کسی هستم و چقدر دوستت داشتم و دارم. این کتاب روایت عشقی عجیب، حسرتی بزرگ، دردی فراموش نشدنی و آهی عمیق است که در حین مطالعه غرق آن میشوید و از خواندنش نهایت لذت را میبرید.
فیلم اقتباسی از کتاب نامه یک زن ناشناس:
از این رمان عاشقانه در سال 1948 فیلمی در ژانر درام به کارگردانی مکس فول ساخته شده است.
کتاب نامه یک زن ناشناس برای نامه یک زن ناشناس برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای احساسی و عاشقانه علاقه دارید، این کتاب شما را مجذوب خود میکند.
با اشتفان تسوایگ بیشتر آشنا شویم:
این نویسندهی معروف آلمانی زبان در سال 1881 در کشور اتریش به دنیا آمد. او رشتهی فلسفه از دانشگاه وین را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد و تا مقطع دکتری ادامه داد. اشتفان در دههی بیست و سی میلادی به خاطر داستانهایش به شهرت بسیاری دست یافت و امروزه نیز در میان آلمانی زبانها محبوبیت چشمگیری دارد. تسوایگ از نظر گرایش سیاسی بسیار صلحطلب محسوب میشد و با قدرت گرفتن هیتلر، از اتریش به انگلستان مهاجرت کرد اما باز هم رنگ آرامش را ندید.
آثار او در سال 1935 در فهرست کتابهای سوزاندنی و ممنوعهی رایش سوم قرار گرفت. در سال 1939 پس از شروع جنگ جهانی دوم و آغاز نابودی اروپا به برزیل مهاجرت کرد و در پتروپولیس در حوالی ریودوژانیرو سکنا گزید. در شب 22 فوریه 1942 به علت ناامیدی مطلق از جنگ جهانی و نگرانی از قدرت رو به افزایش حکومت هیتلری به همراه همسرش دست به خودکشی زد و به زندگی خود پایان داد. در نامهی خداحافظی دلیل این اقدام را نابودی میهن معنویاش اروپا و تحلیل قوا به واسطهی دربهدریِ طولانی، بدون داشتن وطنی مشخص اعلام کرد. این تصمیم مورد پذیرش تمامِ روشنفکران آن زمان واقع نشد. بسیاری او را مظهر و نماد مقاومت در برابر حکومت هیتلری در تبعید میدانستند. از جمله افرادی که وی با آنها به تبادل افکار و نظریات میپرداخت میتوان به زیگموند فروید و توماس مان اشاره کرد. تسوایگ زندگینامهی چهرههای تاریخی و بزرگان بسیاری را نوشته است و میان آنها میتوان مواردی مانند بالزاک، ماری آنتوانت، ماژلان، ماکسیم گورکی، فروید، ماری استوارت و ژوزف فوشه ذکر کرد.
در بخشی از کتاب نامه یک زن ناشناس میخوانیم:
بچه من دیروز مرده است. سه روز و سه شب برای خاطر این موجود لطیف و کوچک با مرگ در نبرد بودم.
چهل ساعت متوالی که گریپ بدن نحیف و سوزانش را میآزرد در بالینش نشسته پارچههای خنک بروی پیشانی آتش افشانش گذارده شب و روز دستهای کوچک تب دارش را در دست نگاه داشتم ولی شب سوم دیگر طاقتم طاق شد. چشمهای من دیگر تاب نیاورد و بدون اینکه بفهمم بسته شد. سه یا چهار ساعت روی صندلی بخواب رفتم و در این بین مرگ او را از دستم ربود. اکنون جسد بچه بیچاره عزیز من در تخت خواب باریکش عینۀ مانند همان وضعی که مرده است قرار گرفته فقط چشمهای او را بستهاند چشمهای تیره و باهوشش را. دستهایش را روی پیراهن سفیدش روی هم گذاردهاند و چهار شمع در چهار گوشه تخت خواب او میسوزد.
من جرأت نمیکنم نگاه کنم جرأت نمیکنم تکان بخورم زیرا وقتی که آن شعله شمعها بحر کت در آید سایههای روی صورت و دهان بستهاش به جنبش میافتد و آن وقت به نظرم میرسد که خطوط صورتش تکان میخورد و ممکن است خیال کنم که او نمرده است و دو مرتبه بیدار میشود و با صدای روشنش کلمات بامحبت بچهگانهای به من میگوید. اما من میدانم او مرده است دیگر نمیخواهم نگاه کنم برای اینکه امیدوار نباشم و دیگر در امیدم فریب نخورم. من میدانم، من میدانم که بجاام دیروز مرده است. حال فقط تو دیگر در دنیا برای من باقی ماندهای فقط تو که از من هیچ اطلاعی نداری فقط تو که بیخبر از هر چیز شاید در این ساعت مشغول قمار هستی و یا با اشخاص و اشیاء خود را سرگرم میکنی. فقط تو برای من ماندهای که همیشه تو را دوست داشتهام و تو مرا هرگز نشناختهای.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نامه یک زن ناشناس |
نویسنده | اشتفان تسوایگ |
مترجم | حسنعلی نصر |
ناشر چاپی | انتشارات آستان مهر |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 64 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6699-64-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |