معرفی و دانلود کتاب تخیل را مرده خیال کن
برای دانلود قانونی کتاب تخیل را مرده خیال کن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تخیل را مرده خیال کن
کتاب تخیل را مرده خیال کن به قلم ساموئل بکت در واقع قسمتی از نوشتهای به نام (All Strange Away) است که نخستین بار در سال 1964 به زبان انگلیسی چاپ و منتشر شد. تخیل را مرده خیال کن هیچچیزی کم از دیگر آثار ساموئل بکت ندارد و اگر با کارهای وی آشنا باشید، بدون دانستن نام نویسندهی این اثر متوجه خواهید شد که بکت آن را به رشتهی تحریر درآورده است.
دربارهی کتاب تخیل را مرده خیال کن
ساموئل بکت (Samuel Beckett) در کتاب تخیل را مرده خیال کن از اوضاعی صحبت میکند که «تخیل» در آستانهی مرگ است، گرچه خودِ این «تخیل» از شرایط رو به ویرانیاش آگاه است. کتاب تخیل را مرده خیال کن (Imagination Dead Imagine) موضوع اصلی مشخصی ندارد؛ بکت همچنین شخصیتپردازی و درونمایه و ساختار و باقی عناصری را که لازمهی یک داستان هستند، استفاده نکرده است.
بسیاری از منتقدان ادبی، ساموئل بکت را یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم میدانند. با اینکه بکت در رماننویسی هم دستی دارد، بیشتر برای نمایشنامههایش شهرت دارد و با خلق «در انتظار گودو» به یکی از چهرهها مهمِ «تئاتر ابزورد» بدل شد. بکت با این اثر نیز دِین خودش را به این سبک ادا میکند چراکه تصاویری آفریده که در آن سیاهی و روشنی پیوسته میآیند و میروند؛ نیز تصاویر تجمعی تشکیل شده از دو جسم و شمایلهایی شبیه به جنین خلق کرده که میتوان اینها را استعارههایی از زندگی در نظر گرفت. گرچه ممکن است هر خوانندهای برداشت شخصی خودش را از این مفاهیم داشته باشد. این کاری است که نویسندهای چون ساموئل بکت با مخاطبش میکند؛ مخاطبی که طبق تجربیات خودش، قسمتهای مختلف کتاب را درک میکند.
کتاب تخیل را مرده خیال کن داستان کوتاهی است عمیق و زیبا و درعینحال، اثری که درک آن هیچ آسان نیست. بخش عمدهی دشواری در فهم اثر، بیتردید بهخاطر این است که کتاب حاضر از نوشتهای طولانیتر برگرفته شدهاست. در نخستین ترجمهای که از کتاب تخیل را مرده خیال کن وجود دارد، آمده که بکت این کتاب را بهعنوان یک رمان شروع کرده و همه آن را یک رمان در نظر گرفتند؛ رمانی که نویسنده همهی موارد را بهغیر از مباحث ضروری حذف کرده است.
ساموئل بکت آنچنان که باید دربارهی تصویری که خلق میکند، توضیح نمیدهد، نیز آنچنان خلقی هم نمیکند تا خود خواننده آن تصویر را در ذهنش بیافریند به این خاطر که روایت قصهاش را از همان ابتدای کار از نقطه نظر دومشخص آغاز میکند. ولی از آنجایی که این تصویر از هیچ سرچشمه میگیرد و تدریجاً به هیچ میرود و احتمالاً پوچیِ تخیلِ مرده را نشان میدهد، بکت با مشکلی شبیه به مشکلی که در مجموعه داستانهای «متنهایی برای هیچ» حلشان کرده، روبهرو میشود. بکت مجبور است زبانی بیافریند که حاوی پارادوکس و تضاد باشد، نیز تصویری که حاوی خلاء باشد.
کتاب حاضر با ترجمهی غلامرضا صراف به یاری نشر نیماژ چاپ و منتشر شده است.
کتاب تخیل را مرده خیال کن برای چه کسانی مناسب است؟
اگر شما هم از شیفتگان آثار ساموئل بکت هستید و به فضای ابزورد و پوچ بکتی علاقهمندید، از خواندن این کتاب غافل نشوید.
در بخشی از کتاب تخیل را مرده خیال کن میخوانیم
زمین پیر، دیگر دروغ نمیگوید. من تو را دیدهام. او من بود، با چشمان حریص دیگرم، خیلی دیر. تو بر من خواهی بود. او با تو خواهد بود. او با من خواهد بود. او با ما خواهد بود. او هرگز از ما نبود. حالا طول نخواهد کشید، شاید نه فردا، نه پسفردا، بلکه خیلی دیر. حالا طول نمیکشد. چطور من به تو خیرهام و چه ردکردنی. چطور تو مرا رد میکنی. تو هم مرا رد کردی. سال سوسک طلایی است. سال بعد هیچ در کار نخواهد بود، نه سال بعدی، که به سیری تو خیره باشد. سرِ شب به خانه میآیم. آنها بال درمیآورند. از درختچهی بلوطم بلند میشوند و پِرپِرکنان میروند، اشباعشده، درون سایهها. من به بالا میرسم. شاخه را چنگ میزنم. خودم را بالا میکشم و داخل میشوم. سه سال در زمین، آن موشهای کور کاری نمیکنند. بعد لفلف میخورند.
لفلف میخورند. ده روز طول میکشد، دو هفتهای و همیشه پرواز سر شب است. به رودخانه شاید، عازم رودخانه میشوند. چراغ را روشن میکنم، بعد خاموش. شرمزده، در معرض خیرگی مقابل پنجره میایستم. پنجرهها، از این به آن میروم. به مبلمان تکیه میدهم. دمی آسمان را میبینم، آسمانهای گوناگون. بعد آنها تبدیل به چهرهها، غصهها، عشقها، عشقهای گوناگون میشوند. شادمانی هم. بله. آن هم بود، ناشادمانی. لحظات زندگی، لحظات من هم، میان دیگران، بیانکار. همه گفتند و کردند. شادمانی، چه شادمانیای، بلکه چه مرگهایی، چه عشقهایی، در آن زمان میشناختم. آنموقع هم خیلی دیر. آه عاشقشدن در آخرینبارَت و دیدن آنها در آخرینبارشان، آخرین دقیقهی عاشقان و شادبودن. آه چرا، ناخواندهایم برای آن. نه اما حالا، حالا، صرفاً ساکن میمانم.
پشت پنجرهای میایستم، یک دست بر دیوار، دست دیگر چنگزده بر پیراهنت و دیدن آسمان، نگاه خیرهی طولانی، اما بینفسنفسزدن و انقباض عضلات، دریای دوران کودکی، آسمان دیگر، تن دیگری.
فهرست مطالب کتاب
تخیل را مرده خیال کن
فسفس: در دوردست یک پرنده
فسفس: ساکن
فسفس: دوباره هنوز برای پایان
جلجتا در شب
آب زندگی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تخیل را مرده خیال کن |
نویسنده | ساموئل بکت |
مترجم | غلامرضا صراف |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 72 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-066-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |