معرفی و دانلود کتاب صوتی دماغ: از کتاب بازار مکاره
برای دانلود قانونی کتاب صوتی دماغ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی دماغ: از کتاب بازار مکاره
نیکولای گوگول در کتاب صوتی دماغ، که بخشی از کتاب «بازار مکاره» است، مرز میان واقعیت و خیال را از بین میبرد تا داستان دماغی را تعریف کند که برای خودش اعلام استقلال کرده! این کتاب جزئی از مجموعهی «تجربههای کوتاه» نشر چشمه بهشمار میرود.
دربارهی کتاب صوتی دماغ
شاید در نگاه اول چندان مطابق عرف به نظر نرسد، ولی آیا تابهحال خدا را از بابت اینکه دماغتان سرجایش است شکر کردهاید؟! نیکولای گوگول (Nikolai Gogol) نویسندهی شهیر روسی، در کتاب صوتی دماغ (The Nose) که بخشی از کتاب «بازار مکاره» است، به سراغ یک ماجرای فانتزی رفته که هر مخاطبی را مات و مبهوت میکند. قصه از جایی شروع میشود که ایوان یاکولویچ آرایشگر، صبح را درحالی آغاز میکند که عطر نان تازه در خانه پیچیده و همسر هنرمند اما نهچندان خوشاخلاقش، قرص نان تازهپختهشده را از تنور بیرون میکشد. یک منظرهی رویایی! یاکوولیچ آرایشگر هوس میکند تا این نان تازه را، با برشی پیاز میل کند و کمکم راهی سلمانیاش شود. با برش زدن نان تازه اما چیزی درونش جلب توجه میکند... یعنی همسر هنرمندش برایش نان مغزدار پخته؟ با دقت و وسواس، انگشتانش را به سمت مغزی نان میبرد و آن را بیرون میآورد، اما با دیدن چیزی که در میان انگشتانش نشسته، عرق سرد ناشی وحشت بر پیشانیاش مینشیند؛ یک دماغِ کندهشده، در میان نان صبحانهی او جا خوش کرده!
همسرش با دیدن دماغ، بنا به جیغ و داد میکند که «حتماً تو چون آرایشگری و صورت مردم را اصلاح میکنی، دماغ یک بدبختی را آنقدر کشیدهای که کنده شده و اشتباهی در نان من افتاده، حالا هم تا پلیس سر نرسیده و من را سینجیم نکرده، زود این دماغ را از خانه بیرون ببر و در جایی رها کن!» یاکولوویچ که پاک گیج شده، دماغ را در میان دستمال سفیدی پنهان میکند و از خانه بیرون میزند.
او نمیداند مقصدش کجاست و بیهدف در خیابانها پرسه میزند تا هرجای خلوتی که شد، دماغ را از جیبش بیرون بیندازد، اما از بخت بدش، هر جا که میرود، یک مزاحم از راه میرسد که ازقضا او را هم میشناسد و شروع به احوالپرسی میکند. با گذشت زمان، کمکم جمعیت مردم در خیابانها زیاد میشود و شلوغی دیگر به مردِ دماغبهدستِ بختبرگشته امکان این را نمیدهد که از شر محمولهاش خلاص شود. ناگهان فکر بکری به سرش میزند و تصمیم میگیرد تا دماغ را، از بالای پل به داخل رودخانه بیندازد.
ماموریتِ انداختنِ دستمال سفید و محتویاتش به داخل رودخانه کامل میشود، اما درست در زمانی که یاکولویچ نفسی از سر آسودگی میکشد و به سمت یک میخانه حرکت میکند، افسر پلیسی با دست به او اشاره میکند که به سمتش برود...
کتاب صوتی دماغ کاری از نشر صوتی رادیو گوشه و انتشارات چشمه است. این کتاب را با ترجمهی عباس علی عزتی و روایت مسعود کرامتی میشنوید.
دربارهی مجموعه کتابهای تجربههای کوتاه
بسیاری از شما در طول روز فرصت مطالعه یک رمان بلند را پیدا نمیکنید یا کتابهایتان نیمهخوانده باقی میمانند. راهحل این موضوع روی آوردن به آثار کمحجم و کمورق است که میتوان آنها را بهسادگی مطالعه کرد. این مجموعه بهترین فرصت را برای شما عاشقان کتاب فراهم میکند تا در فرصتهای اندک خود از شاهکارهای تاریخ ادبیات جهان و تاریخ نمایش لذت ببرید.
اقتباس سینمایی و فرهنگی از کتاب دماغ
این داستان فانتزی منبع الهام آثار فراوانی در دنیای هنر بوده و از جملهی آنها، اپرایی با همین نام است که در سال 1930 توسط دیمیتری شوستاکوویچ (Dmitri Shostakovich) اجرا شد. همچنین با اقتباس از این داستان یک فیلم کوتاه در سال 1963 ساخته شد که کارگردانی آن را الکساندر الکسیف (Alexandre Alexeieff) و کلیر پارکر (Claire Parker) برعهده داشتند.
کتاب صوتی دماغ برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از علاقهمندان به ادبیات روسیه و دوستدار قصههای فانتزی باشید، از شنیدن این قصه لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب صوتی دماغ: از کتاب بازار مکاره میشنویم
کمی نمک ریخت، دو عدد پیاز آماده کرد، چاقویی برداشت و با حالتی که انگار کار خیلی مهمی میکند، بریدن نان را شروع کرد. نان را به دو نیم کرد، نگاهی به وسطش انداخت و در کمال تعجب چیزی سفیدرنگ به چشمش خورد. ایوان یاکوولیچ به دقت با چاقویش به نان زد و آن را با انگشت لمس کرد و با خود گفت: «سفته! چی میتونه باشه؟» سپس انگشتهایش را در نان فرو کرد و آن را بیرون کشید. دماغ بود. چشمهایش را مالید و با دقت نگاه کرد. دماغ بود! دقیقاً دماغ بود! تازه، آشنا هم به نظر میرسید. وحشت در چهرهی ایوان یاکوولیچ آشکار شد اما این وحشت در برابر خشم زنش چیزی نبود که با عصبانیت فریاد میزد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی دماغ: از کتاب بازار مکاره |
نویسنده | نیکلای گوگول |
مترجم | عباس علی عزتی |
راوی | مسعود کرامتی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | رادیو گوشه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |