معرفی و دانلود کتاب من این ترانه را شنیدهام
برای دانلود قانونی کتاب من این ترانه را شنیدهام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب من این ترانه را شنیدهام
در کتابِ من این ترانه را شنیدهام، داستان بلندی را دربارهی یک ماجرای عاشقانه و جنایی در عمارتِ مردی ثروتمند میخوانیم که به قلم مری هیگینز کلارک به رشتهی تحریر درآمده است. او در این اثر، روایتگرِ تلاشهای کاترین لنسینگ زنِ جوانِ پیتر کارینگتون برای اثبات بیگناهی وی از قتلهای اتفاقافتاده است. جنازهی همسر پیتر ده سالِ پیش در استخرِ خانهشان پیدا شد و او پس از چندسال که از مظنونین قتلِ همسر سابقش بهحساب میآید، برای ارتکاب قتلی دیگر، متهم شناخته شده و رسالت کاترین در این نقطه برای نجاتِ شوهرش، آغاز میشود.
دربارهی کتاب من این ترانه را شنیدهام
رمانها، بهویژه آنها که در جغرافیا و زمانی متفاوت با جغرافیا و زمانهی ما به نگارش درآمده یا راوی ماجراهایی خواندنی و گاه ساده از زندگی مردمانی هستند که در نقطهی دیگری از این دنیا زیست کردهاند، ما را از وضعیتِ فیزیکی و روانیِ فعلیمان خارج میکنند و به سفری میبرند که با جنس دیگری از روزمرگیها، پیشامدها و فرهنگها آشنا و روبهرو شویم.
کتاب من این ترانه را شنیدهام (I heard that song before) رمانی آمریکایی با داستانی جذاب و پرکشش است که توسط مری هیگینز کلارک (Mary Higgins Clark) به نگارش درآمده. در داستانِ این کتاب، روایتِ زندگی کی لنسینگ دختر جوان و بیپناهی را میخوانیم که پس از بیستودو سال از حضورش در عمارت کارینگتون با صاحبِ آنجا ازدواج میکند و درگیر ماجراهای رازآلود و جنایی او میشود.
کی لنسینگ، دختر جوانی است که بیستودو سال پیش، زمانیکه پدرش وظیفهی محوطهسازی عمارت کارینگتون را برعهده داشت، یواشکی از کلیسای خانوادگی و شخصی آنجا بازدید کرده و شاهد دعوای آقا و خانم عمارت بود. آقای کارینگتون و همسرش گریس در این عمارت زندگی میکردند تا اینکه چندین سالِ بعد جنازهی خانم خانه درحالیکه باردار بود در استخرِ خانه پیدا شد و همسرش پیتر کارینگتون زندگی پرحاشیهای را بهدلیل رازآلودبودن مرگ گریس ادامه داد؛ تا روزی که سرانجام پیتر با کاترین لنسینگ که از این مسئله باخبر بود، ازدواج کرد!
پیتر کارینگتون مردِ ثروتمندی است که به خوابگردیهای شبانه مبتلاست و همواره شایعاتی پیرامونِ مرگ مرموزِ همسرِ سابقش گریبانگیرِ اوست. کاترین دختر فقیر و بیپناهی است که در گذشتههای دور بازدید کوتاهی از خانهی او داشته و شاهدِ بحث پیتر با زنش بوده و حالا مدتیست که با او ازدواج کرده. کاترین خاطرهای از ملودیِ یک ترانهی آشنا را که همیشه مادربزرگش آن را برای او میخوانده، در ذهن دارد؛ ملودیای که آن را از میان زمزمههای پیتر کارینگتون و پس از دعوای لفظی او با گریس میشنود و در تمامِ این سالها در سرش طنینانداز بوده است؛ بهویژه هنگام رفتنِ به آن کلیسای کوچکِ خانوادگیِ داخل عمارت.
پس از ازدواجِ این دو، پیتر بابت قتلی دیگر، تحت تعقیب قرار میگیرد و کاترین برای کمک به شوهرش بههمراه دوستش تام، شروع به بررسی و تحقیقاتی در این زمینه میکند تا پرده از رمزورازهای قتل گریس و قتل جدیدی که اتفاق افتاده است بردارد و همسرش را تبرئه کند.
مری هیگینز کلارک، با جذابیت و کشش هرچه تمامتر، به داستان پروبال داده و خواننده را برای آگاهی از سرنوشتِ کاترینِ جوان و همسرش پیتر کارینگتون که خوابگردی متهم به قتل است، تا انتها بهدنبال خود میکشاند. کتاب من این ترانه را شنیدهام، از یک ترانهی آشنا و زمزمهی ملودی آن آهنگِ خاطرهانگیز که تنها خاطرهی کاترین از مادرش است، آغاز میشود و خواننده را در رمزوراز و معمای جنایی عاشقانهی خود فرو میبرد.
کتاب حاضر را با ترجمهی حمیده رستمی و با تلاشهای انتشارات لیوسا بخوانید.
کتاب من این ترانه را شنیدهام برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب به دوستداران ادبیات آمریکا و رمانهای جنایی و عاشقانه، پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب من این ترانه را شنیدهام میخوانیم
حالِ مگی با دیدن فیلمی که پلیس از پیتر بیرون خانهی آلتورپ گرفته بود، بد شده بود؛ بهخصوص موقعی که او از جا پریده و به آن افسر پلیس حمله کرده بود. مگی امیدوار بود او را تا آخر عمرش در زندان نگه دارند. او به ساعت نگاهی انداخت. ساعت نُه بود و مگی میدانست که کای سحرخیز است. میبایست به او تلفن میکرد. روز قبل که تلفن کرده بود، وکلا آنجا بودند؛ اما کای بعدا در جواب تلفن مگی به او زنگ نزده بود.
مگی غمگین و دلگیر از فاصلهای که بین او و نوهاش افتاده بود، شماره تلفن همراه کای را گرفت. کای جواب نداد. مگی احتمال داد او باز هم با وکلای پیتر باشد و شمارهی خانه را گرفت. این دفعه جین بار گوشی را برداشت.
او به مگی گفت: «خانم کارینگتون امروز در رختخواب ماندند. من رفتم بالا تا مطمئن شوم حالشان خوب است و ایشان گفتند تمام طول شب حالشان خوب نبوده. قرار نیست امروز وکلا بیایند اینجا.»
مگی با لحنی محکم گفت: «بهش بگو چه خوشش بیاید و چه خوشش نیاید، من شام میآیم آنجا.»
همین که مگی گوشی را سر جایش گذاشت، زنگ در به صدا درآمد. او از قاب شیشهای روی در میتوانست ببیند که دو مرد پشت در ایستادهاند و وقتی در را باز کرد، هر دوی آنها کارت شناسایی خود را بالا گرفتند، که نشان میداد کارآگاهانی از دفتر دادستانی هستند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب من این ترانه را شنیدهام |
نویسنده | مری هیگینز کلارک |
مترجم | حمیده رستمی |
ناشر چاپی | انتشارات لیوسا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 408 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5138-56-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |
زیادی طولانی بود، دلایل این همه قتل خیلی سطحی بود.
برای یکبار خوندن بد نیست.