معرفی و دانلود کتاب مقدمات روانشناسی فروم: زندگی در میان داشتن و بودن

معرفی کتاب مقدمات روانشناسی فروم: زندگی در میان داشتن و بودن

کتاب مقدمات روانشناسی فروم نوشته‌ی اریک فروم مجموعه‌ای از مقالات و سخنرانی‌های او درباره‌ی روانکاوی و تحلیل روان است. او در این کتاب تمایز بین «داشتن» و «بودن» در زندگی را شرح می‌دهد؛ اینکه چطور فضای سیاسی و اقتصادی انسان مدرن، به سمت میل به داشتن لذت‌ و مصرف‌گرایی متمایل شده و در پی رسیدن به جایگاه والا و ارتقا یافتن نیست.

درباره‌ی کتاب مقدمات روانشناسی فروم

فرق بین بودن و داشتن چیست؟ چطور می‌توان پی برد متمایل بودن به سمت کدام‌یک در زندگی بهتر و متعالی‌تر است؟ ما به کدام سمت تمایل داریم؟ چطور می‌توان از یکی دست کشید و به سمت دیگر رفت؟ اریک فروم (Erich Fromm) در کتاب مقدمات روانشناسی فروم (The Essential Fromm) داشتن و بودن را به‌عنوان دو قطب متضاد این‌گونه تعریف می‌کند: انسان باید به توانایی‌های خود بیندیشد، عزم راسخ خود را نشان دهد و بر وجوه انسانی‌اش آگاه باشد، همواره خودش و دارای یک هسته‌ی قوی درونی باشد؛ در مقابل امروزه انسان‌ها دارای اعتقادی سست و بی‌پایه‌اند. برای دریافت تایید دیگران سعی در تغییر خود دارند و بر این اساس به یک کالای مصرفی تبدیل می‌شوند.

جامعه‌ی مدرن و امروزی مادی‌گراست و داشتن را به بودن ترجیح می‌دهد. انسان مدرن در ابتدای عصر صنعتی شدن، با آرزوی رسیدن به همه‌چیز و خوشبختی شروع به تولید نامحدود کرد. این تولید روزافزون سبب مصرف بی‌اندازه شد؛ ازاین‌رو لذت‌ها و آرزوها نیز تبدیل به کالایی برای مصرف شدند. در نتیجه‌ی این لذت‌طلبی حریص‌گونه، آنان در رسیدن به خواسته‌هایشان شکست خوردند، چراکه همه‌چیز برای مصرف تولید می‌شد نه برای خود انسان. کتاب مقدمات اریک فروم، روان انسان را در این عصر ناپایدار بررسی می‌کند و به این موضوع می‌پردازد که چرا انسان‌ها خود را به خاطر باورهای راسخ خود ارزشمند نمی‌بینند و ارزش را در تعریف و تمجید دیگری از خود می‌یابند. طبیعتاً هرگاه که عزت‌نفس انسان متکی به دیگری و علایق دیگران باشد متزلزل خواهد بود. زیرا همواره میدان نظر دیگران در حال تغییر است و انسان در سنجش خود دچار چالش و مشکل خواهد شد.

اریک فروم در کتاب مقدمات روانشناسی فروم سعی در ارائه‌ی تحلیلی روانکاوانه از انسان مدرن دارد. او با در نظر گرفتن مسائل اقتصادی و سیاسی در عصر سرمایه‌داری، به این نکته می‌پردازد که منشأ بسیاری از مشکلات درونی و رفتاری انسان امروز ریشه در میل به کالا بودن و مصرف دارد؛ درواقع تمنای داشتن بیشتر بشر را از تبدیل شدن به فرد بهتر باز می‌دارد. تاجایی‌که تلاش می‌کند بیش از‌ آنکه دارایی ماندگاری را به دست آورد،‌ مصرف کند و لذت ببرد. این اعتیاد به مصرف و داشتن،‌ سبب از دست رفتن انسان می‌شود و فرصت شکوفایی را از او سلب می‌کند. سوال مهم اینجاست که چطور باید از داشتن دست کشید و به بودن پرداخت؟

کتاب مقدمات روانشناسی فروم نوشته‌ی اریک فروم هریک از قدم‌های رسیدن به قطب بودن را برمی‌شمارد و به جنبه‌های خودآگاه و ناخودآگاه انسان در این زمینه می‌پردازد؛ چراکه انسان هشیار نیز در این دوران ممکن است درگیر داشتن باشد پس بهتر است با اریک فروم همراه شوید تا شناخت بیشتری از خود و گرایش‌هایتان نسبت به این دو قطب به دست آورید. کتاب مقدمات روانشناسی فروم به ترجمه‌ی سهیلا خداوردیان توسط انتشارات پندار تابان عرضه شده و در اختیار علاقه‌مندان است.

کتاب مقدمات روانشناسی فروم مناسب چه کسانی است؟

این کتاب به‌تمامی دوستداران کتاب‌های روانشناسی و کتاب‌های موفقیت و خودسازی پیشنهاد می‌شود.

با اریک فروم بیشتر آشنا شویم

فروم در سال 1900 در فرانکفورت به دنیا آمد. تحصیلات آکادمیک خود را در سال 1918 در دانشگاه فرانکفورت آغاز کرد. در سال 1919، فروم به دانشگاه هایدلبرگ رفت و در آنجا زیر نظر آلفرد وبر، برادر جامعه‌شناس معروف ماکس وبر که یک روان‌پزشک و فیلسوف بود و همچنین کارل یاسپرس و هاینریش ریکرت شروع به مطالعه جامعه‌شناسی کرد. فروم دکترای خود را در رشته جامعه‌شناسی در سال 1922 از هایدلبرگ دریافت کرد. در اواسط دهه 1920، او با حضور در آسایشگاه روانکاوی فریدا رایشمن در هایدلبرگ آموزش روانکاوی دید و سپس با فریدا ازدواج کرد. او تمرین بالینی خود را در سال 1927 آغاز کرد. در سال 1930 به موسسه تحقیقات اجتماعی فرانکفورت پیوست و آموزش روانکاوی خود را تکمیل کرد. پس از به دست گرفتن قدرت توسط نازی‌ها در آلمان، فروم که یهودی بود ابتدا به ژنو و سپس در سال 1934 به نیویورک نقل‌مکان کرد. فروم در همان سال‌ها با کمک دو روانکاو، مکتب روانکاوی نئو فرویدی را تأسیس کرد. بعدها فروم در واشنگتن، بنینگتون، مکزیکوسیتی و میشیگان رشته‌ی روانکاوی را اضافه کرد و خود از سال 1949 تا بازنشستگی‌اش یعنی سال 1965 در مکزیک تدریس کرد. او در سال 1974 از مکزیکوسیتی به مورالتو، سوئیس نقل‌مکان کرد و در سال 1980، پنج روز قبل از تولد هشتادسالگی‌اش در خانه‌اش درگذشت.

از آثار او بسیاری به زبان فارسی ترجمه‌شده‌اند که می‌توان به روانشناسی اجتماعی نافرمانی، بحران روانکاوی و جزم‌اندیشی مسیحی نیز اشاره کرد.

در بخشی از کتاب مقدمات روانشناسی فروم: زندگی در میان داشتن و بودن می‌خوانیم

در تمامی فرهنگ‌ها، همواره الگوهایی برای آنچه مذکر و مؤنث، مردانگی و زنانگی تلقی می‌شود، وجود داشته است. اما این الگوها در گذشته حداقل از ثبات معینی برخوردار بود. در فرهنگی که ما در آن تا این حد بر جدیدترین الگوها، کامل بودن، تأیید و تناسب با انتظارات جامعه متکی هستیم، ویژگی‌های حقیقی که به نقش‌های مردانه یا زنانه‌ی ما تعلق دارد، پنهان می‌مانند و وجوه مشخصه‌ی بسیار اندکی را می‌توان در روابط زن و مرد مشاهده کرد.

اگر انتخاب‌ها در روابط بین دو جنس بر جهت‌گیری بازاری و نقش‌های به‌شدت قالبی مبتنی باشند، باید یک اتفاق رخ دهد: افراد دچار ملال شوند. بسیاری اشخاص تنها دو راه‌حل را برای رهایی از این ملال می‌یابند، آن‌ها با استفاده از مسیرهای بی‌شماری که برای گریز از عرضه‌داشت‌های فرهنگ وجود دارد، از این کسالت اجتناب می‌کنند: به مهمانی می‌روند، رابطه‌های گوناگون دارند، مشروبات الکلی می‌نوشند، کار می‌کنند، موسیقی گوش می‌دهند و هر روز و هر شب سر خود را گرم می‌کنند. گزینش راه دوم تا حدی به طبقه‌ی اجتماعی که افراد به آن تعلق دارند، بستگی دارد.

آن‌ها فکر می‌کنند با تغییر شریک زندگی، امور بهبود می‌یابد. تصور آن‌ها بر این است که ازدواجشان موفق نبوده، چون فرد نامناسبی را انتخاب کرده‌اند و با تغییر این فرد، ملال آن‌ها زدوده خواهد شد. این افراد درک نمی‌کنند که سؤال اصلی نباید این باشد که «آیا من مورد عشق و علاقه هستم؟» که تا حد زیادی معادل این پرسش‌هاست: «آیا مورد تأیید هستم؟»، «آیا مورد رضایت هستم؟» «آیا مورد تحسین قرار می‌گیرم؟» پرسش اصلی باید این باشد: «آیا می‌توانم عشق بورزم؟»

این وضعیت دشواری است. مورد عشق بودن و عشق ورزیدن بسیار آسان است، تا زمانی که ملال‌آور و نیز ملول شوید. اما عاشق شدن و «عاشق ماندن»، همان‌گونه که بود، به‌راستی دشوار است، اگرچه متعلق به ابرانسان نیست.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی ویراستار
مقدمه‌ی مترجم
در باب هنر زیستن
بی‌خویشتنی انسان
اقتصاد بازار و تأثیرات آن بر مردم
خرد و هوش
شکاف بین عاطفه و هوش
عشق به عنوان کالا
خاستگاه‌های شیوه‌ی وجودی داشتن
جامعه‌ی پدرسالار
دارایی شخصی
شیوه‌ی داشتن و زبان
داشتن یا بودن؟
داشتن در مقابل بودن
ماهیت شیوه‌ی وجودی داشتن
داشتن و تملک‌جویی
ماهیت شیوه‌ی وجودی بودن
بودن و بازدهی
مبانی زندگی در میان داشتن و بودن
مصرف‌گرایی (به عنوان جبران اضطراب و افسردگی) در مقابل شادی زندگی
مشغولیت (به عنوان جبران انفعال) در مقابل فعالیت مولد
ویرانگری (به عنوان جبران ملال) در مقابل آفرینندگی
خودشیفتگی (به عنوان جبران ایثارگری) در مقابل خود‌تجربه‌گری مولد
بت‌پرستی (به عنوان جبران بی‌ایمانی) در مقابل دیانت انسان‌گرایانه
انکار مرگ (به عنوان جبران ترس از مرگ) در مقابل عشق به زندگی
گام‌هایی به سوی بودن
اراده برای تغییر منش
تغییر روال زندگی
دگرگونی نوع بشر
درباره‌ی ویراستار