معرفی و دانلود کتاب لیلی بیدل
برای دانلود قانونی کتاب لیلی بیدل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب لیلی بیدل
کتاب لیلی بیدل، نوشتهی مریم جعفرنیا یزدی روایتگر ماجرای عاشقانهی دختریست که دل در گروی مردی سرد و بیتفاوت، با دلی نفوذناپذیر دارد. در خانهی این مرد خیمهی آرزوی لیلی فرومیریزد تا آنکه در اوج ناامیدی پای قصهی مادر این مرد مینشیند و قدم به دنیای عاشقانهی زن و مردی میگذارد که همسر بیتفاوت لیلی، ثمرهی آن عشق است. لیلی آرزو دارد روزی بتواند طعم چنین عشقی را که به افسانه میماند، بچشد.
دربارهی کتاب لیلی بیدل
در بسیاری از قصههای رمانتیک، شکلگیری مثلثهای عشقی به ناکامی و هجران شخصیتها میانجامد. در این داستان نیز شخصیت زن داستان، قربانی یک ازدواج ناگهانیست که نهتنها او را صاحب قلب مرد محبوبش نمیکند، بلکه سبب میشود رنج زیادی را بهخاطر دلدادگی همسرش به زنی دیگر تجربه کند. مریم جعفرنیا یزدی خود درونمایهی رمانش را عشقی طوفانی و سهمگین میداند که میتواند تمام تدبیرهای عاشق را نقش بر آب کند و صحرای خشک وجود او را طراوت ببخشد و او را چنان اسیر خود کند که هیچ نیرویی نتواند حصار آن را بشکند.
رمان لیلی بیدل، به شهدای جانبازان شیمیایی و به همسران فداکار آنان تقدیم شده است؛ بهپاس تمام رنج و سختیهایی که بهجرم عاشقی بهجان خریدهاند. از مریم جعفرنیا یزدی تاکنون رمانهای «ماهرخ»، «تاوان عشق»، «عاشقتر از مجنون» و «دلم پابند توست» منتشر شده و بیشتر آثار او دارای درونمایهای عاشقانه و فضایی واقعگرا هستند. کتاب حاضر از سوی نشر ندای الهی در دسترس علاقمندان قرار دارد.
کتاب لیلی بیدل مناسب چه کسانی است؟
این کتاب به کسانی که میخواهند روایتی ساده و روتین از عشقهای رمانتیک بخوانند، اثری قابل قبول خواهد بود.
در بخشی از کتاب کتاب لیلی بیدل میخوانیم
عاشق شده بودم، عاشق اون چشمهای عسلی روشن، اون ابروهای بلند کمونی، اون صورت استخوانی و لبهای قلوهای که همیشه از لبخند کشیده بود، دلباخته شدم دلباختهی همون پسر روستایی که تا مدتها پیش، فقط برام نقش یه کارگر رو داشت که کارهامو میکرد، کسی که نه بهش دقت میکردم و نه برام مهم بود، اما حالا احساس میکردم که چقدر زیبا و دوست داشتنیه، مرد مهربونی که هوای همه رو داشت و با دل و جون برای مردم کار میکرد، کسی که نهتنها چیزی از جاوید کم نداشت، که ازش هزار مرتبه سرتر بود. چند روز بعد از اون ماجرا، مدرسه که تموم شد، با ناراحتی به خاطر اتفاقی که تو کلاسم افتاده بود، وسایلم رو جمع کردم و به سمت درمانگاه راهی شدم، رحمان سرگرم نوشتن بود، با دیدن من دفترش رو بست و گفت:
- چیزی شده؟
بیمقدمه گفتم: این چه رسمیه شما دارین؟
- کدوم رسم؟ باز چی شده؟
- گلاره همش یازده سالشه؟! چطور دلتون میاد!
- از چی حرف میزنید؟
- دیروز وسط کلاس باباش اومد دنبالش، امروزم که اصلا این بچه نیومد مدرسه، از بچهها پرسیدم چرا گلاره امروز نیومده، گفتند داره عروس میشه، نفسشو بیرون داد و در حالی که انگار خیالش آسوده شده باشه، گفت: خب!
- خب، این بچه چی سرش میشه از زندگی؟ هنوز باید با عروسکاش بازی کنه، میفرستینش خونهی بخت
- این که فقط رسم اینجا نیست، همه جا این کار رو میکنن. حتی تهران شما.
- رسم بد، بده! تهران و کرمان و کرد و لر و ترکم نداره، اون بچه باید درس بخونه، یعنی چی که ناف بریدهی پسر عموشه
- آره میدونم بده، میدونم ظلمه، اما چه میشه کرد، گلاره یکی از هزار دختریه که تو ایران تو این سن ازدواج میکنه! خانوادهها فکر میکنن اینطوری خوشبخت میشه.
- تو چی؟ تو هم همینطور فکر میکنی؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب لیلی بیدل |
نویسنده | مریم جعفرنیا یزدی |
ناشر چاپی | انتشارات ندای الهی |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 524 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6113-29-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |