معرفی و دانلود کتاب لیلی بی‌دل

عکس جلد کتاب لیلی بی‌دل
قیمت:
۵۷,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب لیلی بی‌دل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب لیلی بی‌دل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب لیلی بی‌دل

کتاب لیلی بی‌دل، نوشته‌ی مریم جعفرنیا یزدی روایتگر ماجرای عاشقانه‌ی دختری‌ست که دل در گروی مردی سرد و بی‌تفاوت، با دلی نفوذناپذیر دارد. در خانه‌ی این مرد خیمه‌ی آرزوی لیلی فرومی‌ریزد تا آنکه در اوج ناامیدی پای قصه‌ی مادر این مرد می‌نشیند و قدم به دنیای عاشقانه‌ی زن و مردی می‌گذارد که همسر بی‌تفاوت لیلی، ثمره‌ی آن عشق است. لیلی آرزو دارد روزی بتواند طعم چنین عشقی را که به افسانه می‌ماند، بچشد.

درباره‌ی کتاب لیلی بی‌دل

در بسیاری از قصه‌های رمانتیک، شکل‌گیری مثلث‌های عشقی‌ به ناکامی و هجران شخصیت‌ها می‌انجامد. در این داستان نیز شخصیت زن داستان، قربانی یک ازدواج ناگهانی‌ست که نه‌تنها او را صاحب قلب مرد محبوبش نمی‌کند، بلکه سبب می‌‌شود رنج زیادی را به‌خاطر دلدادگی همسرش به زنی دیگر تجربه کند. مریم جعفرنیا یزدی خود درونمایه‌ی رمانش را عشقی طوفانی و سهمگین می‌داند که می‌تواند تمام تدبیرهای عاشق را نقش بر آب کند و صحرای خشک وجود او را طراوت ببخشد و او را چنان اسیر خود کند که هیچ نیرویی نتواند حصار آن را بشکند.

رمان لیلی بی‌دل، به شهدای جانبازان شیمیایی و به همسران فداکار آنان تقدیم شده است؛ به‌پاس تمام رنج و سختی‌هایی که به‌جرم عاشقی به‌جان خریده‌اند. از مریم جعفرنیا یزدی تاکنون رمان‌های «ماهرخ»، «تاوان عشق»، «عاشقتر از مجنون» و «دلم پابند توست» منتشر شده و بیشتر آثار او دارای درونمایه‌ای عاشقانه و فضایی واقع‌گرا هستند. کتاب حاضر از سوی نشر ندای الهی در دسترس علاقمندان قرار دارد.

کتاب لیلی بی‌دل مناسب چه کسانی است؟

این کتاب به کسانی که می‌خواهند روایتی ساده و روتین از عشق‌های رمانتیک بخوانند، اثری قابل قبول خواهد بود.

در بخشی از کتاب کتاب لیلی بی‌دل می‌خوانیم

عاشق شده بودم، عاشق اون چشم‌های عسلی روشن، اون ابروهای بلند کمونی، اون صورت استخوانی و لب‌های قلوه‌ای که همیشه‌ از لبخند کشیده بود، دلباخته شدم دلباخته‌ی همون پسر روستایی که تا مدت‌ها پیش، فقط برام نقش یه کارگر رو داشت که کارهامو می‌کرد، کسی که نه بهش دقت می‌کردم و نه برام مهم بود، اما حالا احساس می‌کردم که چقدر زیبا و دوست داشتنیه، مرد مهربونی که هوای همه رو داشت و با دل و جون برای مردم کار می‌کرد، کسی که نه‌تنها چیزی از جاوید کم نداشت، که ازش هزار مرتبه سرتر بود. چند روز بعد از اون ماجرا، مدرسه که تموم شد، با ناراحتی به خاطر اتفاقی که تو کلاسم افتاده بود، وسایلم رو جمع کردم و به سمت درمانگاه راهی شدم، رحمان سرگرم نوشتن بود، با دیدن من دفترش رو بست و گفت:
- چیزی شده؟
بی‌مقدمه گفتم: این چه رسمیه ‌شما دارین؟
- کدوم رسم؟ باز چی شده؟
- گلاره همش یازده سالشه؟! چطور دلتون میاد!
- از چی حرف می‌زنید؟
- دیروز وسط کلاس باباش اومد دنبالش، امروزم که اصلا این بچه نیومد مدرسه، از بچه‌ها پرسیدم چرا گلاره امروز نیومده، گفتند داره عروس می‌شه، نفسشو بیرون داد و در حالی که انگار خیالش آسوده شده باشه، گفت: خب!
- خب، این بچه چی سرش میشه از زندگی؟ هنوز باید با عروسکاش بازی کنه، می‌فرستینش خونه‌ی بخت
- این که فقط رسم اینجا نیست، همه جا این کار رو می‌کنن. حتی تهران شما.
- رسم بد، بده! تهران و کرمان و کرد و لر و ترکم نداره، اون بچه باید درس بخونه، یعنی چی که ناف بریده‌ی پسر عموشه
- آره می‌دونم بده، می‌دونم ظلمه، اما چه می‌شه کرد، گلاره یکی از هزار دختریه که تو ایران تو این سن ازدواج می‌کنه! خانواده‌ها فکر می‌کنن اینطوری خوشبخت می‌شه.
- تو چی؟ تو هم همین‌طور فکر می‌کنی؟

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب لیلی بی‌دل
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ندای الهی
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات524
زبانفارسی
شابک978-600-6113-29-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب لیلی بی‌دل

سارا مجیدزاده
۱۴۰۲/۱۱/۲۷
اولاش که داستانو شروع کردم و کلا داستان در مورد پرستش و مهرداد بود دیگه فک کردم که تا اخر کتاب که حدودا ۵۰۰ صفحه‌ای میشد قراره مقاومت و جنگ پرستش رو برای به دست اوردن دل مهرداد بخونم و اخرشم مث داستانای دیگه مهرداد کم کم عاشق پرستش بشه ‌و پایان داستان.... اما از یه جایی که گیتی شروع به تعریف داستان زندگیش برای پرستش کرد اونجا بود که فهمیدم قصه‌ی اصلی این کتاب قصه عشق و زندگی رحمان و گیتی هستش نه پرستش و مهرداد.. واقعا قصه زندگیشون فوق العاده زیبا و خوندنی بود و من این مدت که داشتم میخوندم واقعا لذت بردم هر چند که بعضی جاهای داستان ادم خیلی ناراحت میشد مثلا جایی که گیتی بعد مهارجرت خونواده ش مجبور به تحمل دوری رحمانم شد و دست تنها بچه هاشو دنیا میاورد و بزرگ می‌کرد هرچند که حضور داناز کنارش از هیچی بهتر بود ولی بازم جای رحمانو نمیتونست بگیره. ولی ازون ور داستان مهرداد و پرستش زیاد جالب نبود وقتی با داستان گیتی و رحمان مقایسه ش میکنی بیشتر ضعفاشو میبینی... مثلا جایی که پرستش واسه موندنش تو زندگی شرط میزاره که باید روستا زندگی کنند یه ذره با واقعیت جور درنمیاد. در کل داستان خوبی بود به نویسنده خسته نباشید میگم.
شیرین
۱۴۰۲/۰۵/۰۴
قصه‌ی عشق گیتی و رحمان عالی بود، بماند که جای کار داشت و میشد خیلی زیباتر، سلیس تر، و با ذکر دقیق تاریخ‌ها و بیان جزئیات وقایع دوران جنگ اون رو در چشم خواننده واقعی تر جلوه بده و داستان رو به سمتی ببره که بشه گفت بی نظیر بود ولی خب متاسفانه این اتفاق رخ نداده بود. این کشش داستانی فقط درعشق گیتی و و رحمان حس میشد صادقانه؟ داستان پرستش و رادمهر نه تنها ارزش خوندن که حتی ارزش نوشتن هم نداشت، به قدری مصنوعی به قدری به دلیل و بی جهت بود که بخش خوب کتاب رو هم زیر سوال میبرد تا جایی که سوال پیش میاد آیا واقعا نویسنده‌ی این دو داستان یکی هستن یا متفاوت؟؟؟ در ضمن متاسفانه غلط‌های املایی و ویرایشی بسیار زیادی در کتاب مشاهده میشد که نمیشد چشم پوشی کرد... به هر حال سپاس از تلاش شما نویسنده‌ی عزیز.
نسیم کریمی
۱۴۰۲/۰۶/۲۶
داستان خوبی بود ولی چندتا ایراد داشت اولا بختیاری روله نمیگن میگن رودوم عزیزوم میگن داستان عشق و گیتی و رحمان خوب بود ولی تا حدودی دوراز واقعیت بود حالا هرچیزی آدم عاشق باشه مگه میتونه فرزند شیر خوارو نادیده بگیره یا رفتار رحمان انگار آسمون سوراخ شده بود و این خانم افتاده بود یه جوری بعد از فوتش جز حضور شوهزش پررنگ کرده بود انگار بنده‌های برگزیده خداوند بود. نویسنده میتونست با توجه به بختیاری بودن شخصیت‌ها از لغات و کلمه‌های بختیاری استفاده کنه اینجوری داستان زیباتر میشد شخصیت پدرو مادر گیتی انگار وجود نداشتن تو داستان یا خواهرانش یه بار خوب بود دوباره بد یه بار رحمان و گیتی غریبه بود یه بار نه داداش و برادر بود.
رقیه سلیمی
۱۴۰۱/۱۰/۲۰
سلام ممنونم ازت ای نویسنده ی گرامی چه خوب و عالی بود این قصه یا رمان زیبا و قشنگم دلنیشین و آرامبخش‌ات یعنی 2 سالی میشه که کتابراه رو دارم و مطالعه کردم کتابهای زیادی رو ولی عمرا همچین داستان پر از شور و عشق و فداکاری و نخوندم چقدر شیوا و رسا و بدون حرف اضافه و روده درازی و... نوشتید ارزش چند بار و چند بار خوندن و تعمق رو داره خیلی عالی بود رمانتون لذت بردم درس گرفتم و با شخصیتها شاد شدم و غمگین و.... زندگی کردم در این 3 روز همه قسمت داستان از اول تا آخر بدون هیج عیب نقص نوشته شده و حتی نمی شه ازش انتقاد کردباعث آرامشم شد سپاسگذارم
مینا کشفی
۱۴۰۲/۰۱/۱۹
سلام؛ متن داستان خوب بود قشنگ بود فقط زیادی اغراق امیز بود و گاهی حس میکردی با واقعیت فاصله داره ولی عشق رحمان واقعا ستودنی بود و زیبا البته یه جاهایی از داستان نیاز به توضیحات خیلی بیشتری داشت مثلا ماجرای بستری شدن مهرناز جا داشت بیشتر درباره ش نوشته بشه یا بعد رفتن خانواده گیتی توضیحات کمی درباره شون بود انگار یهوو محو شدن توی یه بازه زمانی چندساله بعد یهوو سر و کله شون پیدا میشه جا داشت هراز گاهی چندسطر ازشون عنوان میشد-ولی رویهم رفته داستان قشنگی داشت دوسش داشتم قصد دارم چندکتاب از نویسنده رو بخرم و بخونم
Mahy Mas
۱۴۰۲/۰۶/۰۹
حاوی اسپویل
من خوشم نیومد خیلی از مدل نویسندگی
پدر مادر گیتی کلا یه جای داستان میومدن سک سک میکردن و برمیگشتن
یا مثالا چه لزومی داشت که رحمان وسط داستان ازش خواستگاری بشه مثالا میخواست بگه رحمان خیلی کشته مرده داشت وپاکه با این روش؟؟؟؟؟! خوب هزاران مرد هستن که خیانت نمیکنن.
یا خواهر گیتی یهو و
رنگ عوض میکرد خوب بود موقع رفتن یهو با گیتی لج کرد یا زنگ زد واسه واسه فوت رحمان تسلیت بگه گفت رحمان مثل داداش من میمونه بعد یهو شروع کرد چرت پرت گفتن به خواهرش
کلا داستان ضد و نقیض بود
F Z
۱۴۰۲/۰۹/۰۳
وقتی نسخه نمونه را خوندم کنجکاو شدم بقیه داستان و بدونم ولی داستان از مسیر اصلی‌اش خارج شد و یک ماجرای دیگه شروع شد باکلی اضافه گویی و بدون هیجان و کشش. که چندین صفحه رو بدون خوندن رد میکردم تا ببینم به ماجرای اصلیش میرسه یا نه. آخر داستان هم خیلی غیر واقعی بود و دلیل خیلی از ماجراهای داستان مشخص و نشد ‌. مثلا چرا گیتی پسرش محبور به ازدواج کرد؟ و... من این سبک نویسندگی را نپسندیدم. ولی از کتابراه ممنونم.
Anciyeh Mahdavi
۱۴۰۲/۰۲/۱۵
کتاب بدی نبود، درواقع داستان رحمان بطور کلی ایرادی نداشت و درواقع شخصیت یک فرد در درجه عالی بود که اون رو به ملکوت میبرد، اما زیادگویی در توصیفات و جملات تکراری بین عاشقانه‌های رحمان و گیتی خیلی زیاد بود، نویسنده انگار بعضی جاها متوجه نبوده که این جمله‌ها را چندبار تکرار کرده، اما قصه عروس گیتی و و پسرش ایراد داشت، پرستش بعنوان یک زن حقیر توسری خور معرفی شده بود که اصلا رفتاری که نویسنده برایش نگاشته بود نپسندیدم.
Sami Sh
۱۴۰۳/۰۶/۰۷
کتاب خوبی بود خیلی داستان عاشقانه یه زیبایی رو به تصویر کشید اتفاقا دور از ذهن نیست هستن آدمهایی که زندگی رو سخت نمیگیرن و میتونن عاشقانه نگاه کنن به همه چیزو با لطف و مهربونی به آدما نگاه کننن داستان پرستش و رادمهر کمی دور از واقعیت بود چون کسی که مثل رادمهر از اول میدونست چقدر متفاوت هست با یکتا چرا یه شبه متوجه شدو اینکه تحقیرهایی که به پرستش شد اصلا قابل هضم نیست درکل داستان زیبایی بود
راضیه شمسی
۱۴۰۱/۱۱/۳۰
بنظر کتاب خوبی میاد البته من هنوز کتاب رو تموم نکردم ولی تا الان میتونم بگم از معدود کتاب‌هایی هست که زیاده گویی نکرده و به مسائل اصلی پرداخته تشکر از نویسنده بابت این موضوع ولی خب فعلا که از رفتار و کارهای پرستش خیلی زورم گرفته تا ببینم انتهای کتاب به کجا میرسه،، چرا آدم باید زندگی خودش رو به این راحتی خراب کنه برام عجیبه،، این گیتی هم خیلی زن لوسی بوده حیف رحمان
دلوین حسینی راد
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
ممنون از نویسنده عزیز
کتاب بسیار قشنگ و جذابی بود و بر خلاف آنچه کتاب راه گفته بود فقط یک پنجم کتاب درباره زندگی آن دختر بود و ما بقی داستان پیرامون زندگی عاشقانه و قشنگ گیتی و رحمان و اخلاق خوب رحمان در خانه و جامعه بود که الحق میشه گفت همه شهدا اینچنین بودند، و در نهایت که این دختر هم زندگیش به سامان شد
سمیه هاشمی
۱۴۰۲/۰۲/۲۷
ممنون از خانم جعفرنیا بابت قلم زیباشون و تسلط به داستان نویسی، وقتی این داستان و میخوندم حس میکردم دارم نمایشنامه میخونم و جوری نوشته بودن که تمام لحظه‌ها تو ذهنم مجسم میشد. انگار من هم اون لحظه اونجا حضور داشتم. چندجا با داستان اشک ریختم و نکته‌های طنز هم داشت در کل کتاب خوبی بود و منو جذب خودش کرد
فاطمه تاری
۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رمان قشنگی بود واقعا غرق داستان شدم از ساده نویسی و خلاصه نویسی خوشم اومده بود اما تنها چیزی که ضعیف کرده بود داستان از داستان اصلی خیلی دور شده بود داستان گیتی رحمان واقعا زیبا با حوصله نوشته شده اما بقیه داستان واقعا خیلی ضعیف نوشته شده بود دوست داشتم اخرای داستان کمی بیشتر ادامه می‌داشت و دقت بیشتری به کار میرفت
فرزانه
۱۴۰۲/۰۶/۲۱
کتاب قشنگی بود ولی همش نویسنده نوشته بود چشمه اشکم جوشید چشمه اشکم سریز شد. اخه این نشد ک کاش یکم تو کتاب از قوی بودن این خانوم‌ها میگفت. واقعیت اون قسمتایی ک همش از گریه این خانوم گفته می‌شد اعصابم می‌ریخت بهم سریع رد میکردم ولی در کل کتاب خوبی بود اینکه ۲تا داستان داخل‌ی کتاب بود بسیار عالی بود
سارا تیموری
۱۴۰۲/۰۳/۰۳
رمانی دوست داشتنی بود
ادم رو جذب میکرد
بعضی جاها خیلی تکراری پیش میرفت
مثلا خیلی جاها درباره شروع فصل امتحانات دانشگاه و کلاس‌ها صحبت شده بود
یا مثلا رفتن‌های رحمان خیلی تکراری شده بود و هر سری برگشتن و سورپزایز کردنش بی مزه شده بود
در کل خوب بود و ارزش یک بار امتحان کردن رو داشت
مشاهده همه نظرات 80

راهنمای مطالعه کتاب لیلی بی‌دل

برای دریافت کتاب لیلی بی‌دل و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.