معرفی و دانلود کتاب تاوان عشق

عکس جلد کتاب تاوان عشق
قیمت:
۵۰۰۰۰ ۲۵,۰۰۰ تومان ۵۰%
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب تاوان عشق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب تاوان عشق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب تاوان عشق

کتاب تاوان عشق نوشته‌ی مریم جعفرنیا یزدی، سرگذشت زن جوان و زیبایی به نام افسانه را روایت می‌کند که به دلیل قتل اعضای خانواده‌اش محکوم به اعدام شده است. افسانه، زندگی سختی را پشت سر گذاشته اما آنچه او را به پایان خط رساند، ماجرای عشقی نافرجام است.

رمان جذاب و هیجان‌انگیز تاوان عشق با شخصیت اصلی داستان که افسانه نام دارد آغاز می‌شود. او دیگر به پایان خط رسیده و در زندان منتظر حکم اعدام خود است. با وجود مخالفت افسانه، دادگاه برای او وکیلی در نظر می‌گیرد تا از او دفاع کند. افسانه در همان دیدار اول با وکیل خود، به قتل اعتراف می‌کند و می‌گوید که برای انتقام پدر، مادر و همسر خود را به قتل رسانده است. کمی بعد افسانه سرگذشت خود را برای این وکیل روایت می‌کند. افسانه از نظر خانوادگی وضعیت نابه‌سامانی داشته و به همراه پدر و مادر خود در یکی از مناطق جنوب تهران زندگی می‌کرد. پدر او مردی معتاد و عیاش بود و رفتار خشونت‌آمیزی با افسانه داشت. افسانه در 6 سالگی برای جلب رضایت پدر به گل فروشی روی آورد و در کنار آن درس می‌خواند. او پس از اتفاقات بسیاری توانست با نام جعلی افسانه صادقی در کارگاهی مشغول به کار شود. افسانه در این کارگاه با جوانی به نام امیر کیانفر آشنا شد و با او ازدواج کرد. این زن طعم خوشبختی را در زندگی زناشویی چشید اما پس از مدتی سایه‌ی شوم گذشته بر زندگی‌اش سایه افکند و عشق زندگی‌اش را از دست داد.

مریم جعفرنیا یزدی در این کتاب با قلمی روان و شیوا، سرگذشت افسانه را که از همان ایام کودکی، زندگی‌اش با سختی و اندوه در هم آمیخته بود را روایت می‌کند.

در بخشی از رمان تاوان عشق می‌خوانیم:

از رستوران که بیرون آمدم، قلبم به شدت می‌زد، اصلاً نفهمیدم به امیر چی گفتم و بیرون آمدم. احساس عجیبی داشتم، چیزی بین خواب و بیداری! نمی‌تونستم پیشنهاد ازدواج امیر رو باور کنم، برام عجیب بود، چطور امیر بین این همه دختر منو انتخاب کرده بود، احساس غرور می‌کردم و به خودم می‌بالیدم، امیر مرد ایده آلی بود و می‌شد یک عمر خوشبخت در کنارش زندگی کرد، تنها چیزی که باعث نگرانیم می‌شد، گذشته بدم بود، چقدر ساده بودم که فکر می‌کردم با درس خوندن می‌تونم خودم رو خوشبخت کنم، ولی انگار این گذشته تلخ سد بزرگی جلوی خوشبختیم بود، چی‌کار باید می‌کردم، می‌دونستم اگه بخوام در مورد زندگیم واقعیت رو بگم او دیگه حتی بهم نگاه هم نمی‌کنه، نمی‌تونستم بهش بگم زمانی که تو توی بهترین مدرسه‌ها درس می‌خوندی، من کنار خیابون گل می‌فروختم، وقتی تو با آرامش سر تو زمین می‌ذاشتی من دنبال مواد برای پدرم تموم شهرو زیر و رو می‌کردم، نمی‌تونستم بهش بگم، پدر معتادم یه مفت خور بیش نیست و بار این زندگی رو من به دوش می‌کشم، آشفته شده بودم نمی‌دونستم که چه باید بکنم، تا نیمه‌های شب فکر کردم و نقشه کشیدم، من باید این گذشته تلخ رو از بین می‌بردم و خودم رو یک آدم دیگه جلوه می‌دادم، نمی‌خواستم امیر با ترحم با من برخورد کنه، تنها راه برای از بین بردن این گذشته فقط جعل سند بود، که نشون بده پدر و مادرمو در یک تصادف از دست دادم و پیش مادر بزرگم که اون هم چند سال پیش فوت کرد، زندگی می‌کردم، به خاطر همین، فردا صبح زود از خونه زدم بیرون، بعد از چندین سال رفتم پیش اکبر سه تیغ، داشت بچه‌ها رو می‌فرستاد دنبال کار.

با دیدن من خیلی تعجب کرد، بعد از حال و احوالپرسی‌های بی‌موردش، ازش خواستم نشونی یه آدمی که جعل سند می‌کنه رو بهم بده، اونم بعد از خواهش و اصرارهای من و گرفتن پول ازم، یه آدرس داد که برم و نقشه‌ام رو عملی کنم، آدرس یه مردی به نام بهمن بود که اون سر تهرون توی یک پاساژ وسایل آرایش می‌فروخت. رفتم تو مغازه بهش گفتم: آقا بهمن!

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب تاوان عشق
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ندای الهی
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات333
زبانفارسی
شابک978-600-6113-16-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک
۵۰۰۰۰ ۲۵,۰۰۰ ت ۵۰%
خرید کتاب الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب تاوان عشق

ز . مالکی
۱۴۰۲/۰۵/۲۱
داستان غم انگیز ولی بسیار جالب وآموزنده بود در این داستان می‌فهمیم که گناه وخلاف آدما مثل زنجیر به هم پیوسته افسانه قربانی نادانیهای آدمهای چند نسل قبل از خودش شدخانواده طاهره که به خاطر مال دنیا دخترشون رو به زور شوهر دادند و به دنبال اون خلاف ناصر که پرویز رو نابود کرد و اعتیاد پرویز که دخترش رو به ورطه نابودی کشاندالبته افسانه با دروغش زندگیش رو خراب کرد ولی امیر ضربه بزرگی به افسانه زد می‌تونست افسانه رو جور دیگری تنبیه کنه ولی با اینکه عاشق افسانه بود ولی اونو شدیدا تحقیر کرد اونو زیر پاش له کرد حتی فرصت نداد اون از خودش دفاع کنه خودش می‌تونست قبل از ازدواج تحقیق کنه افسانه هم بد راهیرو انتخاب کرد می‌تونست با صبوری وعاقلانه طوری جلو بره که هرسه نفرشون رو جوری ادب کنه که خودش نابود نشه ولی کاری کرد که حرف امیر درست در اومد که گفته بود بچه‌های خیابانی خلافکار می‌شوندهم لذت بردم از خوندن داستان هم خیلی افسوس خوردم اونقدر توداستان عرق شدم که نتونستم تا چند روز از فکرش بیام بیرون
رقیه سلیمی
۱۴۰۱/۱۱/۱۶
خوب نه عالی بود خیلی دوست داشتم و همین الان تمامش کردم درد بود و غصه و دربدری و بی پناهی و بچه‌های کار و چقدر خوب رسونده بودن احساس این بچه‌ها رو نویسنده محترم
خیلی دوست داشتم و درس عبرتی برای همه بودش و اینکه صبر و تحمل و بردباری رو یاد بگیریم و اینکه عجول نباشیم و پیش داوری نکنیم وصبور باشیم و
اما ساکت گوشه گیر نباشیم
بخونیدش پشیمون نمی‌شید
راستی بنده امشب باید اعتراف کنم که در طی چن روز هر 5 تا رمان بی نظیر خانم جعفری نیا رو خوندم و از همش لذت بردم
منیر تیموری
۱۳۹۹/۰۷/۲۷
سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز واقعا عالیییییییی من که خیلی خیلی غصه خوردم و ناراحت شدم ولی شما شاید یک گوشه از زندگی یک بچه کارو به تصویر کشیدین البته بسیا ر عالی ولی خیلی غم انگیز بود رمان دیگتونو هم که خوندم اونم غم انگیز بود ومن توهرکدوم کلی گریه کردم ولی واقعا دست مریزاد که رمانهاتون عالین وادم داخل رمانتون داره زندگی میکنه وبعداز پایانش هم درگیر ذهنی رمانتونه ممنون از شما
کاربر یاری
۱۴۰۱/۰۱/۲۹
خسته نباشید میگم خدمت نویسنده محترم.
به نظر من، کتاب بسیار خسته کننده‌ای بود و نمی‌شد با داستان تخیل کرد. ‌ای کاش نویسنده محترم، لااقل درمورد مسائل حقوقی اتفاقاتی که در داستان میافتاد یک مقدار تحقیق میکرد. خیلی غیر واقعی بود.
روز زیبا
۱۴۰۲/۰۵/۰۸
سلام خدمت نویسنده عزیز داستانه خوبی بود ولی متاسفانه نویسنده خیلی اغراق کرده بود دور از ذهن است که یک انسان بتواند یک شبه اینجوری عوض بشه وهمه چیز به نحوه احسان برای او پیش بره دور از ذهن هست تشگر از نویسنده
مهسا دودانگه
۱۴۰۲/۰۲/۱۶
بد نبود خیلی از اواسط داستان رویایی شد یعنی از بعد ازدواجش خیلی رویایی ولوس بود یه جورایی شد که واقعا جذابیت رو برای من از دست داد و زیاد نمیشد با داستان ارتباط برقرار کرد اوایل داستان بهتر بود
نوشین دیندارمهر
۱۳۹۹/۱۱/۰۵
با سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده محترم. رمان خوب و تاثیر گذاری بود. ترسیم شخصیت‌ها برام خیلی جالب بود. به امید روزی که دیگر هیچ قصه تلخی برای نوشتن وجود نداشته باشد.
ساناز عبدی
۱۴۰۳/۰۱/۱۲
این داستان غم انگیز نشون میده که زندگی مثل بازی دومینو هست و تصمیم اشتباه ناصر زندگی چندین خانواده رو نابود کرد
farhad salimi
۱۴۰۱/۰۵/۲۱
با عرض سلام و درود خدمت خوانندگان عزیز یک کتاب سرگرم کننده که آدم دوست داره به آخر برسونه حتما حتما بخوانید تشکر
Haniyeh Siavash
۱۴۰۰/۰۶/۱۶
دلم واسه افسانه سوخت حقش نبود. یه تصمیم عجولانه یه زندگیو به باد میده. تو عصبانیت تصمیم مهم نگیرید
فرناز سلماسی
۱۳۹۹/۰۶/۱۱
این رمان عالیییییییییی.... من رمان زیاد خوندم و اینم یکی از اون عالی هاس.... ۵ستاره هم واسش کم
سیمین نام اور
۱۴۰۱/۰۸/۲۱
کلا رومان دوست دارم وتمامی رمان‌هایی رو ک می‌خونم دوست دارم ولذت می‌برم
اسما دورقی
۱۴۰۱/۱۱/۱۱
خیلی خوب بود حرف نداره توصیه میکنم حتما بخونیدش
Saideh
۱۴۰۰/۰۶/۱۴
فقط میتونم بگم عااالی بود... تا ساعت 6و30صب یه ریز خوندم
Azam A
۱۴۰۰/۰۵/۲۸
سلام عالی بود و خیلی غم انگیز
مشاهده همه نظرات 21

راهنمای مطالعه کتاب تاوان عشق

برای دریافت کتاب تاوان عشق و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.