نقد، بررسی و نظرات کتاب لیلی بی‌دل - مریم جعفرنیا یزدی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
سارا مجیدزاده
۱۴۰۲/۱۱/۲۷
اولاش که داستانو شروع کردم و کلا داستان در مورد پرستش و مهرداد بود دیگه فک کردم که تا اخر کتاب که حدودا ۵۰۰ صفحه‌ای میشد قراره مقاومت و جنگ پرستش رو برای به دست اوردن دل مهرداد بخونم و اخرشم مث داستانای دیگه مهرداد کم کم عاشق پرستش بشه ‌و پایان داستان.... اما از یه جایی که گیتی شروع به تعریف داستان زندگیش برای پرستش کرد اونجا بود که فهمیدم قصه‌ی اصلی این کتاب قصه عشق و زندگی رحمان و گیتی هستش نه پرستش و مهرداد.. واقعا قصه زندگیشون فوق العاده زیبا و خوندنی بود و من این مدت که داشتم میخوندم واقعا لذت بردم هر چند که بعضی جاهای داستان ادم خیلی ناراحت میشد مثلا جایی که گیتی بعد مهارجرت خونواده ش مجبور به تحمل دوری رحمانم شد و دست تنها بچه هاشو دنیا میاورد و بزرگ می‌کرد هرچند که حضور داناز کنارش از هیچی بهتر بود ولی بازم جای رحمانو نمیتونست بگیره. ولی ازون ور داستان مهرداد و پرستش زیاد جالب نبود وقتی با داستان گیتی و رحمان مقایسه ش میکنی بیشتر ضعفاشو میبینی... مثلا جایی که پرستش واسه موندنش تو زندگی شرط میزاره که باید روستا زندگی کنند یه ذره با واقعیت جور درنمیاد. در کل داستان خوبی بود به نویسنده خسته نباشید میگم.
شیرین
۱۴۰۲/۰۵/۰۴
قصه‌ی عشق گیتی و رحمان عالی بود، بماند که جای کار داشت و میشد خیلی زیباتر، سلیس تر، و با ذکر دقیق تاریخ‌ها و بیان جزئیات وقایع دوران جنگ اون رو در چشم خواننده واقعی تر جلوه بده و داستان رو به سمتی ببره که بشه گفت بی نظیر بود ولی خب متاسفانه این اتفاق رخ نداده بود. این کشش داستانی فقط درعشق گیتی و رحمان حس میشد و صادقانه؟ داستان پرستش و رادمهر نه تنها ارزش خوندن که حتی ارزش نوشتن هم نداشت، به قدری مصنوعی به قدری به دلیل و بی جهت بود که بخش خوب کتاب رو هم زیر سوال میبرد تا جایی که سوال پیش میاد آیا واقعا نویسنده‌ی این دو داستان یکی هستن یا متفاوت؟؟؟ در ضمن متاسفانه غلط‌های املایی و ویرایشی بسیار زیادی در کتاب مشاهده میشد که نمیشد چشم پوشی کرد... به هر حال سپاس از تلاش شما نویسنده‌ی عزیز.
نسیم کریمی
۱۴۰۲/۰۶/۲۶
داستان خوبی بود ولی چندتا ایراد داشت اولا بختیاری روله نمیگن میگن رودوم عزیزوم میگن داستان عشق و گیتی و رحمان خوب بود ولی تا حدودی دوراز واقعیت بود حالا هرچیزی آدم عاشق باشه مگه میتونه فرزند شیر خوارو نادیده بگیره یا رفتار رحمان انگار آسمون سوراخ شده بود و این خانم افتاده بود یه جوری بعد از فوتش حضور شوهزش پررنگ کرده بود انگار جز بنده‌های برگزیده خداوند بود. نویسنده میتونست با توجه به بختیاری بودن شخصیت‌ها از لغات و کلمه‌های بختیاری استفاده کنه اینجوری داستان زیباتر میشد شخصیت پدرو مادر گیتی انگار وجود نداشتن تو داستان یا خواهرانش یه بار خوب بود دوباره بد یه بار رحمان و گیتی غریبه بود یه بار نه داداش و برادر بود.
رقیه سلیمی
۱۴۰۱/۱۰/۲۰
سلام ممنونم ازت ای نویسنده ی گرامی چه خوب و عالی بود این قصه یا رمان زیبا و قشنگم دلنیشین و آرامبخش‌ات یعنی 2 سالی میشه که کتابراه رو دارم و مطالعه کردم کتابهای زیادی رو ولی عمرا همچین داستان پر از شور و عشق و فداکاری و نخوندم چقدر شیوا و رسا و بدون حرف اضافه و روده درازی و... نوشتید ارزش چند بار و چند بار خوندن و تعمق رو داره خیلی عالی بود رمانتون لذت بردم درس گرفتم و با شخصیتها شاد شدم و غمگین و.... زندگی کردم در این 3 روز همه قسمت داستان از اول تا آخر بدون هیج عیب نقص نوشته شده و حتی نمی شه ازش انتقاد کردباعث آرامشم شد سپاسگذارم
مینا کشفی
۱۴۰۲/۰۱/۱۹
سلام؛ متن داستان خوب بود قشنگ بود فقط زیادی اغراق امیز بود و گاهی حس میکردی با واقعیت فاصله داره ولی عشق رحمان واقعا ستودنی بود و زیبا البته یه جاهایی از داستان نیاز به توضیحات خیلی بیشتری داشت مثلا ماجرای بستری شدن مهرناز جا داشت بیشتر درباره ش نوشته بشه یا بعد رفتن خانواده گیتی توضیحات کمی درباره شون بود انگار یهوو محو شدن توی یه بازه زمانی چندساله بعد یهوو سر و کله شون پیدا میشه جا داشت هراز گاهی چندسطر ازشون عنوان میشد-ولی رویهم رفته داستان قشنگی داشت دوسش داشتم قصد دارم چندکتاب از نویسنده رو بخرم و بخونم
Mahy Mas
۱۴۰۲/۰۶/۰۹
حاوی اسپویل
من خوشم نیومد خیلی از مدل نویسندگی
پدر مادر گیتی کلا یه جای داستان میومدن سک سک میکردن و برمیگشتن
یا مثالا چه لزومی داشت که رحمان وسط داستان ازش خواستگاری بشه مثالا میخواست بگه رحمان خیلی کشته مرده داشت وپاکه با این روش؟؟؟؟؟! خوب هزاران مرد هستن که خیانت نمیکنن.
یا خواهر گیتی یهو رنگ عوض میکرد خوب بود موقع رفتن یهو با گیتی لج کرد یا زنگ زد واسه واسه فوت رحمان تسلیت بگه گفت رحمان مثل داداش من میمونه بعد یهو شروع کرد چرت و پرت گفتن به خواهرش
کلا داستان ضد و نقیض بود
F Z
۱۴۰۲/۰۹/۰۳
وقتی نسخه نمونه را خوندم کنجکاو شدم بقیه داستان و بدونم ولی داستان از مسیر اصلی‌اش خارج شد و یک ماجرای دیگه شروع شد باکلی اضافه گویی و بدون هیجان و کشش. که چندین صفحه رو بدون خوندن رد میکردم تا ببینم به ماجرای اصلیش میرسه یا نه. آخر داستان هم خیلی غیر واقعی بود و دلیل خیلی از ماجراهای داستان مشخص نشد ‌. مثلا چرا گیتی پسرش و محبور به ازدواج کرد؟ و... من این سبک نویسندگی را نپسندیدم. ولی از کتابراه ممنونم.
Anciyeh Mahdavi
۱۴۰۲/۰۲/۱۵
کتاب بدی نبود، درواقع داستان رحمان بطور کلی ایرادی نداشت و درواقع شخصیت یک فرد در درجه عالی بود که اون رو به ملکوت میبرد، اما زیادگویی در توصیفات و جملات تکراری بین عاشقانه‌های رحمان و گیتی خیلی زیاد بود، نویسنده انگار بعضی جاها متوجه نبوده که این جمله‌ها را چندبار تکرار کرده، اما قصه عروس گیتی و پسرش ایراد داشت، پرستش بعنوان یک زن حقیر و توسری خور معرفی شده بود که اصلا رفتاری که نویسنده برایش نگاشته بود نپسندیدم.
Sami Sh
۱۴۰۳/۰۶/۰۷
کتاب خوبی بود خیلی داستان عاشقانه یه زیبایی رو به تصویر کشید اتفاقا دور از ذهن نیست هستن آدمهایی که زندگی رو سخت نمیگیرن و میتونن عاشقانه نگاه کنن به همه چیزو با لطف و مهربونی به آدما نگاه کننن داستان پرستش و رادمهر کمی دور از واقعیت بود چون کسی که مثل رادمهر از اول میدونست چقدر متفاوت هست با یکتا چرا یه شبه متوجه شدو اینکه تحقیرهایی که به پرستش شد اصلا قابل هضم نیست درکل داستان زیبایی بود
راضیه شمسی
۱۴۰۱/۱۱/۳۰
بنظر کتاب خوبی میاد البته من هنوز کتاب رو تموم نکردم ولی تا الان میتونم بگم از معدود کتاب‌هایی هست که زیاده گویی نکرده و به مسائل اصلی پرداخته تشکر از نویسنده بابت این موضوع ولی خب فعلا که از رفتار و کارهای پرستش خیلی زورم گرفته تا ببینم انتهای کتاب به کجا میرسه،، چرا آدم باید زندگی خودش رو به این راحتی خراب کنه برام عجیبه،، این گیتی هم خیلی زن لوسی بوده حیف رحمان
دلوین حسینی راد
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
ممنون از نویسنده عزیز
کتاب بسیار قشنگ و جذابی بود و بر خلاف آنچه کتاب راه گفته بود فقط یک پنجم کتاب درباره زندگی آن دختر بود و ما بقی داستان پیرامون زندگی عاشقانه و قشنگ گیتی و رحمان و اخلاق خوب رحمان در خانه و جامعه بود که الحق میشه گفت همه شهدا اینچنین بودند، و در نهایت که این دختر هم زندگیش به سامان شد
سمیه هاشمی
۱۴۰۲/۰۲/۲۷
ممنون از خانم جعفرنیا بابت قلم زیباشون و تسلط به داستان نویسی، وقتی این داستان و میخوندم حس میکردم دارم نمایشنامه میخونم و جوری نوشته بودن که تمام لحظه‌ها تو ذهنم مجسم میشد. انگار من هم اون لحظه اونجا حضور داشتم. چندجا با داستان اشک ریختم و نکته‌های طنز هم داشت در کل کتاب خوبی بود و منو جذب خودش کرد
فاطمه تاری
۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رمان قشنگی بود واقعا غرق داستان شدم از ساده نویسی و خلاصه نویسی خوشم اومده بود اما تنها چیزی که ضعیف کرده بود داستان از داستان اصلی خیلی دور شده بود داستان گیتی رحمان واقعا زیبا با حوصله نوشته شده اما بقیه داستان واقعا خیلی ضعیف نوشته شده بود دوست داشتم اخرای داستان کمی بیشتر ادامه می‌داشت و دقت بیشتری به کار میرفت
فرزانه
۱۴۰۲/۰۶/۲۱
کتاب قشنگی بود ولی همش نویسنده نوشته بود چشمه اشکم جوشید چشمه اشکم سریز شد. اخه این نشد ک کاش یکم تو کتاب از قوی بودن این خانوم‌ها میگفت. واقعیت اون قسمتایی ک همش از گریه این خانوم گفته می‌شد اعصابم می‌ریخت بهم سریع رد میکردم ولی در کل کتاب خوبی بود اینکه ۲تا داستان داخل‌ی کتاب بود بسیار عالی بود
سارا تیموری
۱۴۰۲/۰۳/۰۳
رمانی دوست داشتنی بود
ادم رو جذب میکرد
بعضی جاها خیلی تکراری پیش میرفت
مثلا خیلی جاها درباره شروع فصل امتحانات دانشگاه و کلاس‌ها صحبت شده بود
یا مثلا رفتن‌های رحمان خیلی تکراری شده بود و هر سری برگشتن و سورپزایز کردنش بی مزه شده بود
در کل خوب بود و ارزش یک بار امتحان کردن رو داشت
مریم صراف زاده
۱۴۰۳/۰۳/۲۸
داستان خوبی بود... نمیتونم بگم عالی بود اما به یک بار خوندن می‌ارزید.... هر چند خیلی قسمت‌های داستان مدام تکرار شده بود و همین کمی داستان کتاب رو خسته کننده کرده بود اما ساده نویسی نویسنده باعث می‌شد خوندن کتاب رو ادامه بدی.... با آرزوی موفقیت برای نویسنده و تشکر از کتابراه
طاهره اصفهانی
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
رمان زیبایی بود از خوندنش لذت بردم هر دو عشق موضوعش زیبا بود عشق گیتی و رحمان خیلی قشنگ تفسیر شده بود عشق پرستش و رادمهر اگر بیشتر بهش پرداخته میشد بهتر بود خیلی سریع جمع شد رمان انگار بعد از عشق گیتی و رحمان دیگه حرفی برای زدن نداشت ولی در کل قشنگ بود ممنون از نویسنده محترم
زیبا عظیمی
۱۴۰۱/۱۱/۱۱
کتاب بسیارعالی، پر از عشق واقعی و زندگی بزرگ مردان دیروز که با ازخود گذشتگی خود و حتی خانواده هایشان امنیت را برایمان فراهم کردند باشد که بامددالهی دربرابرشان شرمنده ومدیون نباشیم چه شهیدان و چه جانبازان و چه آزادگان میهنم وحتی خانواده‌های انها.
I
۱۴۰۲/۰۳/۱۵
بد نبود. اما از اواسط داستان حوصله م سر میرفت و از هر صفحه فقط یه جمله میخوندم ‌کلیات دستم بیاد. اضافه گویی زیاد داشت. داستان گیتی جذابتر و واقعی تر از داستان راوی بود که واقعا بی محتوا بود. در کل کتابی نیست که دوباره بخونم و یا به کسی پیشنهاد کنم.
سودابه خیرالهی
۱۴۰۲/۰۱/۱۲
واقعا داستانی عاشقانه و عالی هست من از خواندنش لذت بردم به طوری که چند بار این داستان را خواندم، گیتی واقعا زن خوش شانسی بوده که با شخصی مثل رحمان و خانواده‌اش اشنا شده، به هر کسی که رمان عاشقانه دوست دارد پیشنهاد میکنم این رمان را بخواند.
حانیه کریم زاده
۱۴۰۲/۰۵/۱۰
کتاب محتوای چندان جالبی نداشت برخلاف نظرات که نوشته بودن داستان عشق رحمان و گیتی قشنگه من دوسش نداشتم بیشتر دوست داشتم روال داستان اصلی رو بدونم که کاملا یهویی اواخر داستان رادمهر تغییر میکنه که اصلا طبیعی نبود
Ziba Abu
۱۴۰۱/۱۰/۲۰
باسلام واحترام
رمان بسیار جالبی بود واقعا از خوندنش لذت بردم بخصوص داستان گیتی ورحمان توصیه میکنم حتما بخونید واز خوندنش لذت ببرید
ممنون از نویسنده محترم موفق وموید باشید☘
ثریا محمدی
۱۴۰۲/۰۴/۱۱
واقعا داستان عالی بود. دو روزه خوندمش، فقط سوالی که ذهنمو مشغول کرد اینه که چرا گیتی رادمهر را مجبور به ازدواج با پرستش کرد?...
ولی داستان جذاب وپراز لحظه‌های زیبا داشت غم وشادی. واقعا ممنونم
فاطمه عباسی
۱۴۰۱/۱۲/۰۱
واقعا عالی بود آقای دکتر واقعا یک فرشته در لباس انسان بودن آرزوی هر زنی داشتن همچین مردی هست هرلحظه انگار کنارشون زندگی میکردم و موقع تعریف شهادتشون اشک ریختم. بسیار لذت بردم از خواندن این داستان.
شیما رفیعی نژاد
۱۴۰۱/۱۱/۱۵
آنقدر که با این قصه گریه کردم و بغض کردم. انگار واقعا تو این چند روز که این کتاب رو خوندم باهاشون زندگی کردم با خنده هاشون خندیدم با ناراحتیش گریه کردم خیلی زیبا بود عالی ❤
فززانه شفیعی
۱۴۰۲/۰۷/۰۱
میتونم بگم یکی از بهترین رمانهای ایرانی بود که خوندم، بک عاشقانه زیبا که بار هر سطرش گریه گردم و بسیار تاثیر گذار بود، خیلی عالی بود، خدا قوت به نویسنده و کتابراه.
سیدمحمد میری
۱۴۰۲/۰۲/۲۴
داستان تقریبا خوبی بود ولی کمی غیر ملموس و دور از ذهن البته نه همه شخصیتها و اتفاقات. متأسفانه پر از غلط املایی هم بود که به شدت میزد تو ذوق و از روان خوانی کتاب می‌کاست
لیلا فرضی
۱۴۰۱/۱۱/۱۶
شاید شخصیت رحمان خیلی رویایی و غیر واقعی بود..... همش خوبی و مهربانی
مگه میشه
شخصیت گیتی خوب بود گاهی خوب گاهی بد
ولی در کل رمان خوبی بود
مجید رفیع پور
۱۴۰۲/۱۱/۱۰
سلام و درودبر شما داستان بسیار زیبایی بود در اصل دو داستان بود که دو زن با مشکلات و سختی‌های زندگی مبازه میکنن و عاشقانه زندگی میکنن
از خواندنش لذت بردم
شیوا دروگری
۱۴۰۲/۰۸/۰۷
این رمان جزء بهترین رمانهایی بود که خوندم مخصوصا عشق بین رحمان و گیتی. به نظرم زمان ما متاسفانه آدمای خیلی خیلی کمی شبیه به رحمان داره و این ناراحت کننده هست.
آزاده طاهری
۱۴۰۲/۰۷/۰۹
بینظیر بود به همه دوستانم پیشنهاد دادم خواندن این کتاب خیلی لذت بخشه از کتابراه بخاطر این کتاب ارزشمند و البته از نویسنده‌ی عزیز بسیار سپاسگزارم
آمنه رایج
۱۴۰۲/۰۱/۱۳
عالی بود ممنون از نویسنده کتاب، قلم توانمندی داشتید، هر لحظه خودم هم با شهید رحمان صحبت می‌کنم فکر میکنم که واقعا مشکل من رو هم دارن حل میکنن.
Mohi
۱۴۰۲/۰۱/۰۴
به نظر من کتاب قشنگ و‌ گیرایی بود، متن کتاب روان و شیرین بود، اتفاقات باور پذیر بودن، در کل از همه نظر قشنگ بود، فلش بک به گذشته هم عالی بود، من که لذت بردم🤗
مریم رحمانی
۱۴۰۱/۱۱/۰۴
داستانی زیبا و خواندنی از عاشقانه‌های زوجی که زندگی شون با گذشت‌ها فروتنی‌ها و فهم و شعور و درک بالای رحمان از زندگی زیبا شد
سید محمد حسین حسینی
۱۴۰۲/۱۱/۰۷
بهترین کتابی که تا حالا در کتابراه خواندم به سلیقه‌ی من عالی بود شادی روح شهدا صلوات اللهم صل علی محمّد و آل محمّد وعجل فرجهم
ا
۱۴۰۲/۱۰/۲۸
باسلام کتاب زیبایی بود عشق رو طور دیگری را روایت کرده بودم زمینی هم معنوی و در مجموع لذت بردم البته داستان گیتی نه عروسش
Zahra Seif
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
بسیار کتاب خوب و جذابی بود. من کاملا لذت بردم و به دوستانم پیشنهاد می‌کنم حتما این کتاب رو بخونند و لذت ببرند. کتابی از یک عشق وصف نشدنی.
مژده دقتکار
۱۴۰۲/۰۱/۲۶
صفحه به صفحه‌ی کتابو زندگی کردم، خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم تا حدی که با مرگ رحمان کلی اشک ریختم فقط بنظرم آخرش خیلی باعجله تموم شد
شهرزاد منصوری
۱۴۰۲/۰۱/۲۳
کاش کسانی که توانایی نوشتن و تصویر سازی دارند
از القاء کردن و تحمیلِ اعتقادات و نظریات و شعارهای خودشون در قالب رمان دست بردارند، همین!
فاطمه
۱۴۰۲/۰۱/۰۶
کتاب خوبی بود، توصیه میکنم. تلاش یک زن ایرانی رانشان میداد که هم کارمیکند، هم بچه داری و..... آفرین براین بانو. ولی آخرش هندی تمام شد...
م ی
۱۴۰۱/۱۲/۰۴
سلام، کتاب خوبی هست، از خوندش لذت بردم، رسا و شیوا و قابل درک، انگار خودم جای شخصیت کتاب بودم، از نویسنده‌ کتاب و همچنین کتاب راه ممنونم.
Jazayeri Jazayeri
۱۴۰۱/۱۱/۲۶
با تشکر از نویسنده عزیز
خلق زندگی رحمان و گیتی با نوشتاری سلیس بسیار لذت بخش بود به امید موفقیت‌های بیشتر
زهرا بهارلویی
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
سلام. عاشق داستانش شدم مخصوصا عاشق رفتار عاشقانه رحمان، هر چند از این پدر چنین پسری بعید بود ولی داستان جذابی داشت.
الهام صابری فرد
۱۴۰۲/۰۲/۱۸
خیلی کتاب قشنگی بود خیلی باهاش گریه کردم😭😭😭امان از جنگ و کسانی که قدر کسانی که از خودشون گذشتن را نمیدونن
Somayeh Somayeh
۱۴۰۲/۰۱/۲۴
واقعا کیف کردم اگرهمه مردان مثل رحمان بودن زندگی همه زنهابهشت میشددیگه هیچ زن افسرده‌ای وجودنداشت واقعا عشق معجزه میکنه
ز . مالکی
۱۴۰۱/۱۲/۲۱
داستان خیلی زیبا بود ولی چرا مادر رادمهر که خودش اونقدر عاشق بود پسرش رو مجبور کرد به ازدواج اجباری این برام عجیب بود
ساناز میریان
۱۴۰۱/۱۲/۱۵
رمان قشنگی هست و به دل میشینه، البته متحول شدن رادمهر یکم غیر واقعیه اما پیشنهاد میکنم این داستان رو بخونید.
مونا حاجی زاده
۱۴۰۱/۱۰/۱۳
اگه قسمتای پرستش و فاکتور بگیریم داستان رحمان خیلی خوب بود، قلم روونی که حسابی به دل میشینه. حتما پیشنهاد میکنم بخونید.
Hananah
۱۴۰۳/۰۳/۲۹
کتاب خیلیی عالیه
موضوعی عاشقانه، زیبا واموزنده
پیشنهاد میکنم حتماا بخونیدش. پنج تا ستاره کمشه
سارا قائم مقامی
۱۴۰۲/۰۶/۱۱
کتاب قشنگی بود و حال و هوای اون روزگار و به قشنگی به تصویر کشیده بود و متن روانی داشت ممنونم
1 2 >>