معرفی و دانلود کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل
برای دانلود قانونی کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل
صالح نجفی در آخرین جلد از مجموعهی برندهی جایزهی کتاب سال سینمای ایران، بهسراغ یکی از فیلمهای معروف عباس کیارستمی میرود. او در کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل به یکی از مهمترین پرسشهای فلسفی پاسخ میدهد: حقیقت چیست؟ نجفی با بهرهگیری از آرای ژان بودریار در باب حقیقت و اصالت، درونمایهی اصلی فیلم کپی برابر اصل را توضیح میدهد.
دربارهی کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل
فیلم کپی برابر اصل (Certified Copy) با یک داستان جذاب شروع میشود؛ اما در پایان ما را سردرگم میکند و با سؤالهای فراوانی باقی میگذارد. ما میتوانیم برای آنچه میبینیم توضیحات مختلفی در نظر بگیریم و ظاهراً هدف عباس کیارستمی از این فیلم، دقیقاً همین است. او قصد دارد با ذهن مخاطب بازی کند و این کار را بهخوبی انجام میدهد. کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل، سعی دارد پرده از راز این فیلم بردارد.
داستان فیلم از این قرار است: زنی بدون نام (با بازی ژولیت بینوش) در سخنرانی یک مورخ هنر به نام جیمز میلر (با بازی ویلیام شیمل) شرکت میکند. کتاب جدید این مورخ دربارهی تفاوت میان هنر اصلی و نسخههای کپی آن است. او عقیده دارد که دوباره تولید کردن یک اثر هنری، به اندازهی اصل آن ارزشمند است. زن آدرس مغازهی عتیقهفروشیاش را به مرد میدهد و او را ترک میکند. فردای آن روز وقتی میلر وارد مغازه میشود، زن پیشنهاد میدهد که او را با ماشین به روستایی در توسکانی ببرد. آن دو در طول رانندگی مانند افرادی که بهتازگی همدیگر را دیدهاند صحبت میکنند و هیچ چیز غیرعادیای در رابطهی آنها دیده نمیشود. اما به محض رسیدن به روستا و رفتن به کافه، زن و مرد به گونهای با هم رفتار میکنند گویی سالهاست ازدواج کردهاند. و در همین نقطه است که سردرگمی مخاطب شروع میشود. آیا آنها واقعاً ازدواج کردهاند یا وانمود میکنند رابطهای طولانی داشتهاند؟ صالح نجفی (Saleh Najafi) نیز مانند بسیاری از منتقدان دیگر میکوشد در کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل به این سؤال پاسخ دهد.
زمانی ژان بودریار در یکی از کتابهایش بحثی را مطرح کرد که روشنفکران اروپا به آن واکنشهای فراوانی نشان دادند. بودریار عقیده داشت که کپی نهتنها با اصل برابر است، بلکه بهتر از آن محسوب میشود. چنین تلقیای از حقیقت، باعث ایجاد یک مبنای فلسفی بسیار مهم شد. صالح نجفی با تکیه بر آرای بودریار، فیلم کپی برابر اصل را تحلیل میکند. نویسنده علاوه بر پیدا کردن نشانههای فیلم و تحلیل فلسفی آنها، ارجاع کیارستمی به فیلمهای مشهور تاریخ سینما را نیز توضیح میدهد. آثاری چون: سفر در ایتالیا، سال گذشته در مارین باد، پیش از غروب و... . نجفی در قسمتی از کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل، رابطهی این فیلم عباس کیارستمی را با نمایشنامهی «عاشق» از هارولد پینتر را بیان میکند.
نشر لگا این کتاب صالح نجفی را در مجموعهی فیلم به مثابه فلسفه منتشر کرده است.
دربارهی مجموعه کتابهای فیلم به مثابهی فلسفه
صالح نجفی در مجموعهی فیلم به مثابهی فلسفه از جنبهی فلسفی به مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان نگاه میکند. این مجموعه در هشتمین دورهی کتاب سال سینمای ایران، تندیس زرین و لوح تقدیر برترین کتاب سال در حوزهی تألیف و ترجمه را از آن خود کرد. در کتابهای این مجموعه، فیلمها متونی فلسفی تلقی میشوند که بهتر دیدن آنها، به درک دقیقتر جهان میانجامد. نشر لگا در ابتدا مجموعه کتابها را در ده جلد منتشر کرد که در آنها فیلمهایی نظیر «سال گذشته در مارینباد»، «کازابلانکا»، «راشومون»، «آنی هال»، «کپی برابر اصل» و... بررسی شدهاند. اما بعد، تمام این ده جلد را در قالب کتاب «فیلم به مثابهی فلسفه» به چاپ رساند.
کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به فیلمهای عباس کیارستمی علاقه دارید، کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل را بخوانید.
در بخشی از کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل میخوانیم
امر نو وقتی رخ میدهد که یک مجهول در وضعیتی ظاهر میشود که صرفاً به یک امکان از پیش موجود فعلیت نمیدهد، بلکه با فعلیتیافتنش، امکانِ خود را خلق میکند. در ویرچوالیته وقتی با چیزی نو مواجه میشویم، آنچیز امکانِ خودش را خلق کرده و به این معنا، معلولی داریم که خود علتش را درست کرده و در فلسفه به چنین رابطهی پیچیدهای بین علت و معلول، رابطهی رترواکتیو (retroactive) میگویند. یعنی علیتی که در آن معلول، علت خود را درست میکند و تازه بعد از اتفاق است که میتوان به امکان آن در وضعیت ارجاع داد. ویرچوالیته در یکجا تحقق کامل مییابد و آن «زمان» است و برای همین، موضوع اصلی فیلم کپی برابر اصل و قهرمان اصلی آن، تعبیر خاصی از زمان است که نه ارسطوییست، نه نیوتنی یا برگسونی، بلکه زمان است بهمثابهی «فضا». این زمان فقط فضای تحققیافتن یک امکان در آینده نیست، بلکه فضای ظهور چیزی از بیخوبن تازه است، چیزی بیرون از دایرهی امکانهای درجشده در وضعیتی که واقعیت در آن شکل گرفته است.
به این معنا ماتریس یا زهدان غیرزمانیِ هر وضعیت، مجموعهی بستهی امکانهای آن وضعیت است و در این حالت، شانسِ کسی که تاس میریزد از قبل تعیین شده و یکی از امکانهای از پیش موجود آن وضعیت تحقق پیدا خواهد کرد. اما وقتی از زمان بهمثابهی فضا حرف میزنیم، چیزی در آن اتفاق میافتد که از دایرهی امکانهای درجشده در زهدانِ غیرزمانی بیرون است. پس میلر، شخصیت مرد فیلم، از دو معنای reproduction صحبت میکند. یکی بازتولید، به معنای کپیبرداشتن از اصلها و دیگری تولید مثل، به معنای مؤنثِ بهدنیاآوردنِ چیزی که تولدش بیرون از دایرهی امکانهاست و به این معنا، امکانی را به مجموعهی امکانها اضافه میکند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
1: مرور فیلم
2: واکاوی فیلم
تمایز بین ویرچوالیته و پوتنشیالیته
زمانآمیزی: تز نهایی فیلم
کتابنامه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فیلم به مثابه فلسفه: کپی برابر اصل |
نویسنده | صالح نجفی |
ناشر چاپی | نشر لگا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 60 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-97705-8-8 |
موضوع کتاب | کتابهای نقد فیلم |