معرفی و دانلود کتاب عید پاک
برای دانلود قانونی کتاب عید پاک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عید پاک
کتاب عید پاک، به قلم نویسندگان بزرگی همچون لئو تولستوی، ویلیام کارلوس ویلیامز و ... شامل مجموعه روایات کوتاهی است که به موضوعاتی نظیر شک، طمعورزی، عدالت و ... میپردازد.
از مهمترین داستانهای این مجموعه میتوان عید پاک به قلم لئو تولستوی (Leo Tolstoy) را نام برد. داستانی که قصد دارد شما را با خود به دنیای پر رمز و راز کودکان ببرد، دنیایی فارغ از بدی که دعواها و معضلاتش در چشم برهم زدنی از یادها میرود. در صورتی که بزرگسالان به دلیل مسائلی پیش پا افتاده مدام در حال درگیریهای متفاوت هستند، اما کودکان به سرعت قهرشان به آشتی مبدل میشود.
در داستان تو سیاهپوستی، ریچارد رایت (Richard Wright) روایتی کم حجم اما شگفتانگیز در رابطه با تبعیض نژادی را به تصویر میکشد. هرناندو تلز (Hernando Tellez) نیز در داستان «قبل از کشتار» شک و تردید آرایشگری مبارز برای خلاص کردن دشمنی که اکنون زیر تیغ او نشسته را شرح میدهد؛ این قصه با وجود مخالفان بسیار، جزو داستانهای مهیج و پرکشش مجموعه حاضر محسوب میشود.
ویلیام کارلوس ویلیامز (William Carlos Williams) در داستان «زور» تلاش منفی کودکی را شرح میدهد که نمیخواهد پزشک و والدینش بیماری او را تشخیص دهند. همچنین «به بانک ما خوش آمدید» به قلم هنری سلسر (Henry Slesar) روایتی مهیج از دزدانی است که قصد دارند به یک بانک دستبرد بزنند.
داستان «تکه نخ» به قلم گی دو موپاسان (Guy de Maupassant) حکایتی مبهوت کنند از زندگی فردی است که برای اثبات بیگناهی خویش هر چه بیشتر تلاش میکند، بیشتر در باتلاق ناباوریهای مردم فرو میرود. روایت «بینام و نشان» به نویسندگی رالف الیسون (Ralph Ellison) و «یک آدم چقدر زمین میخواهد» به قلم تولستوی نیز از دیگر حکایات خواندنی این مجموعه هستند. داستانهایی که بارها و بارها از آنان در آثار سینمایی مختلف اقتباسهای گوناگونی صورت گرفته است.
لئو تولستوی را بیشتر بشناسیم:
لئو تولستوی از نویسندگان سرشناسی است که نه تنها در روسیه بلکه در تمام دنیا از او به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان تاریخ ادبیات نام برده میشود. وی برخلاف زندگی بسیار سادهی خویش آثار شگفتانگیزی همچون جنگ و صلح و آناکارنینا را خلق کرده است، آثاری که سبب شهرت جهانی او شد.
در بخشی از کتاب عید پاک میخوانیم:
ما توی یک خانۀ اجارهای، در شهر ممفیس زندگی میکردیم. خانههای سنگی و پیادهروهای بتونی زمخت بودند و من مثل دشمن نگاهشان میکردم. شهرمان از بیدار و درختی مثل شهر مردهها بود. خانوادۀ چهار نفری ما، یعنی من و داداشم و مامان و بابایم، یک اتاق داشتیم و یک آشپزخانه. جلو و پشت خانهمان پیادهرو بود و من و داداشم آن جا بازی میکردیم. اما روزها من میترسیدم تک و تنها بروم توی شهر.
همینطور که یواشیواش بزرگ میشدم بیشتر بابایم را میشناختم. بابایم شبها توی داروخانۀ خیابان بیل حمالی میکرد. از وقتی که دیگر نمیگذاشت روزها، که خواب بود، سروصدا کنم از او میترسیدم و طرفش نمیرفتم. بابایم توی خانه مرتب امر و نهی میکرد و من هیچوقت جلویش نمیخندیدم.
همیشه با ترسولرز میرفتم پشت در آشپزخانه قایم میشدم و زل میزدم به هیکل چاقش که قوز کرده بود روی میز و قلپقلپ آب میخورد و لقمههای بزرگبزرگ برمیداشت. بعد از اینکه خوب میخورد، نفس راحتی میکشید و آروغ میزد و آخرسر چشمهایش را میبست تا با شکم پر، چرتی هم بزند. بابایم چاقِ چاق بود و شکمش میافتاد روی کمربندش. با من مثل غریبهها بود و همیشه از من فاصله میگرفت و هیچوقت با من خودمانی نبود.
فهرست مطالب کتاب
تو سیاهپوستی
عید پاک
قبل از کشتار
گربه
زور
به بانک ما خوش آمدید!
تکه نخ
بی نام و نشان
یک آدم چقدر زمین میخواهد؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عید پاک |
نویسنده | ریچارد رایت، هرناندو تلز، لئو تولستوی، ویلیام کارلوس ویلیامز، هنری سلسلر، گی دو موپاسان، رالف الیسون |
مترجم | محسن سلیمانی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-506-563-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |