معرفی و دانلود کتاب عمیق‌ترین پذیرش: بیداری بنیادین در زندگی روزمره

معرفی کتاب عمیق‌ترین پذیرش: بیداری بنیادین در زندگی روزمره

به زندگی روزمره - مقصود نهاییِ بیداری معنوی - خوش‌ آمدید! ممکن است شما به کمک کتاب عمیق‌ترین پذیرش به‌ جایی بروید که هیچ‌کس قبلاً نرفته است! جف فاستر با زبانی شوخ و طنزآلود راهی پیش پای شما می‌گذارد تا از رنج و اندوه نجات پیدا کنید و ریشه افسردگی را در وجودتان بخشکانید.

درباره کتاب عمیق‌ترین پذیرش:

بیداری معنوی‌ای که جف فاستر (Jeff Foster) در کتاب عمیق‌ترین پذیرش (The deepest acceptance) درباره‌ی آن صحبت می‌کند، در مورد محافظتِ بیشتر از خودتان نیست؛ بلکه درباره این تشخیص است که شمای واقعی هیچ نیازی به حفاظت ندارد. کسی که شما واقعاً هستید چنان گشوده، آزاد، دوست‌داشتنی و عمیقاً پذیرنده است که همه‌ی زندگی را مجاز می‌داند. زندگی نمی‌تواند به شما صدمه بزند، زیرا شما زندگی هستید. بنابراین لحظه‌ی حال یک دشمن نیست که از آن بترسید بلکه دوست عزیزی است که باید در آغوش بگیرید. بله! معنویت راستین، زره شما را در برابر زندگی تقویت نمی‌کند، بلکه آن را نابود می‌کند.

بیداری معنوی واقعاً بسیار ساده است. تشخیصِ بی‌زمانِ کسی است که شما واقعاً هستید؛ آگاهیِ مقدم بر شکل و فرم. اما زیستنِ عملیِ آن تشخیص در زندگی روزمره، فراموش نکردنش و از دست ندادنش و به آن اجازه ندادن که وارد سرتان شود، جایی است که ماجراجویی واقعی زندگی آغاز می‌شود. و این‌جا جایی است که افراد بسیاری ظاهراً نزاع می‌کنند.

دانستنِ این‌که شما واقعاً چه کسی هستید، هنگامی که زندگی آسان است و امور برای شما به‌خوبی پیش می‌رود، یک‌چیز است و به‌ یادآوردن آن در گرمای لحظه‌ای که چیزها از هم می‌پاشند و زندگی به هم می‌ریزد و رویاهای شما به خاک می‌نشیند، چیز دیگری است. در میان درد بدنی و احساسی، اعتیاد، نزاع‌های رابطه‌ای و شکست مادی و معنوی، شما اغلب بیداری کمتر و جدایی بیشتر از زندگی، از یکدیگر و از خود واقعی‌تان را احساس می‌کنید. رویاهای شادمانه‌ی شما از روشن‌ضمیری‌تان می‌تواند به‌سرعت تبخیر شود و پذیرش می‌تواند میلیون‌ها کیلومتر دور به ‌نظر برسد.

اگرچه آثار قبلی نویسنده نیز شرح بیداری معنوی بود، با این حال این کتاب به سؤالات بسیار مهم‌تری می‌پردازد: چگونه بیداری معنوی را می‌توان به‌طور روزبه‌روز زندگی کرد؟ ‌چگونه می‌توانیم لحظه‌ی حال را بپذیریم وقتی‌ که لحظه‌ی حال کاملاً برایمان ناپذیرفتنی است؟ آیا این سؤال که «‌چگونه می‌توانیم لحظه‌ی حال را بپذیریم؟» اصلاً سؤال درستی است؟ آیا در وهله‌ی اول، ما از لحظه‌ی حال جداییم؟

جف فاستر تنها یک‌ چیز را تعلیم می‌دهد: پذیرشِ عمیق و بدون ترسِ هر آن‌چه که بر سر راه شما قرار می‌گیرد. این، تسلیمی منفعلانه یا کناره‌گیری سرد نیست، بلکه یک ظهور هوشمندانه و خلاق در رمز و رازِ لحظه است.

نکوداشت‌های کتاب عمیق‌ترین پذیرش:

- تغییر در این کتاب وجود دارد: حضوری زنده و دلسوزانه که بیداری را در همین لحظه دعوت می‌کند، مهم نیست که در زندگی ما چه می‌گذرد. (Tara Brach)

- کتاب راهنمای زیبایی برای زیستنی بدون ترس و همراه سادگی که در هر لحظه از زندگی ما وجود دارد. (Judith Blackstone)

- خردمندانه، گسترده، و دوست‌داشتنی. آموزه‌هایی که می‌توانند قلب را آزاد کنند. (Jack Kornfield)

کتاب عمیق‌ترین پذیرش به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر سالیان سال در مسیرهای معنوی پیش رفته‌اید و نتیجه دلخواه‌تان را به دست نیاورده‌اید، اگر با وجود مطالعه کتاب‌های فراوان، هنوز در خودتان شاهد رشد و کمال نیستید و یا گاهی اوقات نگران و پر از تشویش می‌شوید، اگر آموزه‌های استادان معنوی گوناگونی را دنبال و از راهکارهای آنان استفاده کرده‌اید اما هنوز اتفاقی برایتان نیفتاده یا اگر با انجام مدیتیشن و تمرینات معنوی، حال خوبی را تجربه کرده‌اید اما این حس و حال ماندگار نبوده است، این کتاب را از دست ندهید.

با جف فاستر بیشتر آشنا شویم:

او در سال 1980 در لندن چشم به جهان گشود. او در رشته اختر فیزیک از دانشگاه کمبریج فارغ‌التحصیل شد. در همان سال‌ها به قدری به احساس ناامیدی و تنهایی دچار بود که در نهایت گرفتار یک بیماری جسمی شد و به دنبال آن شکست شخصیتی بدی را پس از اتمام دانشگاه تجربه کرد.

او پذیرفته بود که چیزی به زمان مرگش باقی نمانده است، از این رو نزد پدر و مادرش برگشت و به مدت یک سال در حوزه معنوی مطالعات بسیاری انجام داد و تلاش کرد تا از دیو افسردگی نجات پیدا کند. در نهایت در 26 سالگی و در سال 2006، حس جدایی در فوستر ناپدید شد و به بیداری معنوی رسید. وی اکنون در زمره جوان‌ترین استادان معنوی جهان قرار دارد.

جملات برگزیده کتاب عمیق‌ترین پذیرش:

- سفر اکتشافیِ واقعی مشتمل بر جست‌وجوی مناظر جدید نیست، بلکه داشتن چشمانی جدید است.
- هیچ رازی بزرگ‌تر از این نیست که ما پیوسته در جست‌وجوی واقعیت هستیم در صورتی‌که در حقیقت ما خودمان واقعیت هستیم.
- مفیدترین قطعه‌ی آموزشی، پاک کردن آموخته‌های نادرست است.
- وظیفه‌ی شما جست‌وجوی عشق نیست، بلکه صرفاً جست‌وجوی همه‌ی موانعی است که در درون خودتان علیه آن ساخته‌اید.
- دنیا درک کردنی نیست، بلکه در آغوش کشیدنی است.
- حقیقت است که رهایی می‌بخشد، نه تلاش شما برای رهایی.

در بخشی از کتاب عمیق‌ترین پذیرش می‌خوانیم:

دیدن این‌که هیچ‌چیزی بیرون از خودمان واقعاً باعث رنج ما نیست، کلیدِ آزادیِ غیرقابل‌باوری است. محیط زندگی هرگز نمی‌تواند واقعاً باعث رنج ما شود. ما همیشه در واکنشی که به محیط نشان می‌دهیم، رنج می‌کشیم. ما فقط وقتی رنج می‌کشیم که جست‌وجو می‌کنیم؛ وقتی‌ که سعی می‌کنیم از جنبه‌های خاصی از تجربه‌ی کنونی‌مان فرار کنیم و با چنین کاری، خودمان را از زندگی جدا می‌کنیم و به جنگ با خود و دیگران می‌رویم؛ گاه به شیوه‌های آشکار، گاه به شیوه‌های بسیار نامحسوس. رنج ما در بی‌میلی ما از احساس‌ کردنِ آن‌چه احساس می‌کنیم، و تجربه ‌کردنِ آن‌چه اکنون تجربه می‌کنیم، ریشه دارد. رنج ما در جنگ‌مان با زندگی -همان‌طور که هست- و در شکست ما از دیدن این‌که هر چیزی در لحظه، همیشه -به عمیق‌ترین معنا- پذیرفته شده، نهفته است.

سردرگمی بسیاری در اطراف کلمه‌ی پذیرش وجود دارد؛ بنابراین قبل از این‌که جلوتر برویم، می‌خواهم چند جمله در مورد آن بگویم. یکی از اولین واکنش‌هایی که من از افرادی که جدیداً این پیام را می‌شنوند، دریافت می‌کنم این است که «جف! آیا همه‌ی پیام تو در مورد پذیرش همه‌چیز است: از زندگی عقب کشیدن، هیچ ‌کاری نکردن، از امکان تغییر چیزها دست کشیدن؟ اگر هر چیزی را که اتفاق می‌افتد به ‌سادگی بپذیریم، به انفعال، انزوا، جدایی، رکود و عدم توانایی دچار نمی‌شویم؟»

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
یادداشت نویسنده
فصل اول: بیدار شدن به پذیرشی عمیق
تمامیت زندگی
چرا ما رنج می‌کشیم؟
مقاومت در برابر لحظه‌ی حال
تلاش برای کنترل این لحظه
من می‌خواهم این لحظه را کنترل کنم، اما نمی‌توانم!
اقیانوسِ پذیرش
مدیریت موج
معنای صحیح پذیرش
کاوشی در هشیاریِ لحظه‌ی حال
همه‌اش در ذهن شماست
داستان جهان
داستان خودم
تفاوت وجود و احساس
چیزی به ‌نام فکر منفی وجود ندارد
فصل دوم: پذیرش عمیق در زندگی روزمره
درد و بیماری
تفاوت درد و رنج
درد و زمان
هویت قربانی
عشق، رابطه و صداقت بنیادی
سرچشمه‌ی رابطه
یافتن او
عاشق‌شدن
بازی‌های قدرت
کشمکش در روابط به‌عنوان یک دعوت
صراحت دوطرفه‌ی ما
داستان‌های ما درباره‌ی یکدیگر
نگاه از منظر فردی دیگر
بخشودن شر
بخشش مرشدهایمان: پایان جست‌وجوی پذیرش در بیرون از خودمان
گفتن حقیقتِ این لحظه
شنیدنِ حقیقتِ دیگران
اعتیادها
تمایل، طلب، نیاز و خواست
ملاقات با یک تمایل
آن‌چه که شمایید، یک معتاد نیست
جست‌وجوی روشن‌ضمیری