معرفی و دانلود کتاب غیبتی فوق العاده: آزادی در میانه زندگی روزمره
برای دانلود قانونی کتاب غیبتی فوق العاده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب غیبتی فوق العاده: آزادی در میانه زندگی روزمره
جف فاستر نویسندهای جوان است که با خرد و بلوغی ورای سنش، سعی دارد رازی ارزشمند را با شما سهیم شود. او در کتاب غیبتی فوق العاده با ارائه راهکارهایی عملی نشان میدهد که چطور میتوان زندگی معمولی و روزمره خود را تغییر داد.
درباره کتاب غیبتی فوق العاده:
همهی انسانها زندگی معمولی خود را از سر میگذرانند، اما پیوسته در جستوجوی چیزی هستند که گویی گمش کردند. آنها به دنبال آزادی و رهایی میگردند که نمیدانند چطور میتوان آن را در یک زندگی روزمره یافت. شاید به دست آوردن آزادی و رهایی در شرایطی که مدام با مشکلات و معضلات زیادی دست و پنجه نرم میکنید نشدنی به نظر برسد. اما اگر یاد بگیرید که چطور نگاه خود را به دنیا تغییر دهید، میتوانید آن آزادی را که در انتظارش هستید و استحقاقش را دارید به دست بیاورید.
جف فاستر (Jeff Foster) در کتاب غیبتی فوق العاده (An extraordinary absence) سعی دارد تا به موضوعی بپردازد که قابل تامل است. او درباره نوعی از دیدن سخن میگوید که شما را به تفکر وا میدارد. به عقیدهی جف فاستر در اغلب موارد انسانها پیوسته چشم انتظار آینده هستند و به این موضوع توجه نمیکنند که زندگی همین چیزی است که در این لحظه جریان دارد.
درواقع فاستر از شما دعوت میکند هر چه را که میدانید، هر آنچه به شما آموختهاند و هر چیزی در مورد بیداری معنوی، یگانگی، روشنگری، غیر دوگانگی و آدویتا را خواندهاید به دست فراموش بسپارید و یک احتمال جدید را در نظر بگیرید: امکان مطلق آزادی. او در این کتاب نمیخواهد شما تمامی سخنانش را درک کنید، بلکه سعی دارد تا با استفاده از زبان روزمره و بهرهگیری از تجربه شخصیاش راز بزرگ این زندگی به اصطلاح عادی را فاش کند و مطالبی را با شما در میان بگذارد که شاید خودتان نیز قبلا میدانستید، اما بدان توجهی نمیکردید.
او با همین مطالب به ظاهر ساده به شما کمک خواهد کرد تا جستجوی خود را آغاز کنید و بفهمید چطور میتوان هر آن چیزی را که میخواهید به دست آورید ولی رها و آزاد باشید؟ چرا که به عقیده فاستر رهایی هرگز دور نیست، بلکه همیشه در وسط زندگی به اصطلاح معمولی و روزمره جریان دارد.
در پایان باید بدانید، این کتابی نیست که سرسری خوانده شود و کنار گذاشته شود؛ بلکه کتابی اندیشمندانه و دلسوز است که باید به آن چسبید و بارها و بارها به درون آن شیرجه زد، به ویژه اگر برخی از اشارات آن را در ابتدا درک نکنید. این نوشته به نوبهی خود بازتابی، طنزآلود و چالشبرانگیز است و موسیقی خودش را دارد. آهنگی ملایم که به زیر پوستتان میرود و به استخوانتان میرسد و جادوی مصرانهاش را عملی میکند؛ بله، این کتاب به راستی کیمیای تحول است.
کتاب غیبتی فوق العاده مناسب چه کسانی است؟
اگر علاقمند به مطالعه آثار انگیزشی، خودشناسی، موفقیت و فلسفی هستید، پس این کتاب را از دست ندهید.
با جف فاستر بیشتر آشنا شویم:
او در سال 1980 در لندن دیده به جهان گشود. جف فوستر در رشته اختر فیزیک از دانشگاه کمبریج فارغالتحصیل شد. در همان سالها به قدری به احساس ناامیدی و تنهایی دچار بود که در نهایت گرفتار یک بیماری جسمی شد و به دنبال آن شکست شخصیتی بدی را پس از اتمام دانشگاه تجربه کرد.
جف فوستر پذیرفته بود که چیزی به زمان مرگش باقی نمانده است، از این رو نزد پدر و مادرش برگشت و به مدت یک سال در حوزه معنوی مطالعات بسیاری انجام داد و تلاش کرد تا از دیو افسردگی نجات پیدا کند. در نهایت در 26 سالگی و در سال 2006، حس جدایی در فوستر ناپدید شد و به بیداری معنوی رسید. وی اکنون در زمره جوانترین استادان معنوی جهان قرار دارد.
جملات برگزیده کتاب غیبتی فوق العاده:
- بمیر و بشو. تا این را یاد نگرفتهای، چیزی جز مهمان کسل کننده در این سیارهی تاریک نیستی.
- جهان فقط وقتی موجود است که ما به آن فکر میکنیم؛ داستانهای خلقت برای بچههاست. در واقعیت، جهان هر لحظه خلق میشود.
- برای رها بودن، هیچ «چگونهای» وجود ندارد. اگر بپرسی «چگونه» باید رها شد، پس معلوم است به حرفهای من گوش نمیدهی.
در بخشی از کتاب غیبتی فوق العاده میخوانیم:
زمانی که پدرم را برای اولین بار دیدم، بهیاد میآورم. او را نه بهعنوان پدرم، نه بههیچوجه بهعنوان «مال من»، بلکه حقیقتاً بهصورت شخصیتی در یک فیلم دیدم. خود هستی سکانسی را بازی میکرد. من او را بهوضوح دیدم. آنچه را واقعاً آن جا بود دیدم. فریبِ داستان را دیدم، داستان پدر و پسر، این داستان که او کسی نیست که من میخواهم. داستان بایدها و نبایدها و انتظارها. وقتی همهی آن سنگینیها فروانداخته شد، وقتی گذشته همانقدر بیربط شد که آینده، چیزی که باقی ماند بهطوری تکاندهنده معصوم بود: پیرمردی، با موهای خاکستری، چهرهای سراسر چروکیده، لکههایی روی دستانش. یکآن، همهی تلاشها برای تغییر دادن او متوقف شد و فقط قدردانی و سپاس برای آن چیزی که آن جا بود، وجود داشت.
آن بسیار معصوم بود. او بسیار معصوم شده بود. من بسیار معصوم شده بودم. او اصلاً پدر من نبود و من پسر او نبودم. اینها فقط نقشهایی بودند که ما با واقعیت اشتباه گرفته بودیم. هنرپیشه در نمایش فراموش کرده بود که هنرپیشه است. او فراموش کرده بود که فقط نقش پدر یا پسر را بازی میکرده است. او با آن نقش هویت گرفته بود و واقعیت کاملاً محدود شده بود.
اما اکنون مه محو شده بود. درهای فریب محو شده بود و تنها چیزی که بود، سادگیِ چیزی بود که داشت اتفاق میافتاد. پیرمرد، موهای خاکستری، نشستن روی صندلی، صبحانه خوردن. هیچ حسی نبود که او مال من است. هیچ حس تملکی نبود. هیچ حس کنترل یا فقدانِ آن در کار نبود. فقط شخصیتی معصوم که کاملاً خودش بود. مسیح گفت که او و پدر یکی هستند؛ و حالا من میدانستم که منظور او چیست.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
مقدمه
شروعی تازه
فصل اول: موج و اقیانوس
ورای ایدهها
جستوجوی خانه
امکان رهایی
بازی قایم باشک
پیشکش
چیدمان دوبارهی وسایل
هیچکسی آن جا نیست
افسانهی روشنضمیری
هیچچیز تغییر نمیکند، همهچیز تغییر میکند.
فصل دوم: غیرمعمولی در درون امری معمولی
س: جف، نادوگانگی چیست؟
فصل سوم: اعترافات 1
فصل چهارم: نادوگانگی: نه چیزی برای درک، نه چیزی برای دفاع و نه چیزی برای تعلیم
فصل پنجم: خاستگاه جهان
فصل ششم: اعترافات 2
فصل هفتم: آنسوی هیچچیز
فصل هشتم: غیبتی فوقالعاده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب غیبتی فوق العاده: آزادی در میانه زندگی روزمره |
نویسنده | جف فوستر |
مترجم | وحید مهدیخانی |
ناشر چاپی | نشر ترنگ |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 209 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6683-40-1 |
موضوع کتاب | کتابهای خودسازی |