معرفی و دانلود کتاب عقاید یک دلقک
برای دانلود قانونی کتاب عقاید یک دلقک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عقاید یک دلقک
کتاب عقاید یک دلقک اثر هاینریش بل، روایت داستان دلقکی به نام هانس شینر است. او دلقک معروفی بود که به دلیل زمین خوردن در حین یک اجرا در شغلش دچار شکست شد و نزول پیدا کرد.
رمان عقاید یک دلقک (The Clown) در مورد شخصیتی صحبت میکند که جامعهاش را پذیرا نیست و فقط درگیر موضاعات مختلفی از جامعهاش است.
هاینریش بل (Heinrich Boll) در این کتاب به خاطر نوشتههایش که ترکیبی از جهانبینی زمانه خود و مهارت بالا در کاراکترسازی میباشد به احیای ادبیات آلمان کمک کرده و توانست جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند.
هانس تعریف میکند که در خانوادهٔ سهامدار که دارای تعداد زیادی کسب و کار در آلمان هستند به دنیا آمده است. با این حال اخلاق پدر و مادرش باعث شده بوده که او بهرهٔ چندانی از این ثروت نبرد. هانس یک برادر کوچکتر به نام لئو دارد که او را تودار و مطیع به تصویر میکشد. خواهر آنها، هنریته، در روزهای آخر جنگ برای خدمت در یک دفاع ضدهوایی همراه تعدادی دیگر از نوجوانان به خارج از شهر ارسال میشوند و پس از چندی خبر مرگ آنها به خانوادهٔ شنیر میرسد و قلب هانس بارها با یادآوری نادیده گرفته شدن احساسات خواهرش به درد میآید.
شینر شخصی است که در یک جزیره با همسرش زندگی میکند و خودش را از مردم دور کرده است. او بسیار عاشق و دلباخته همسرش ماری میباشد ولی به دلیل اختلافاتی که بین آنهاست یک روز ماری او را به صورت ناگهانی ترک میکند و وارد رابطه با مردی کاتولیک به نام هربرت تسوپفنر شده که در مسائل سیاسی و مذهبی نقش پررنگی دارد. در این زمان او نیز بسیار احساس خلاء و پوچی میکند زیرا تنها پل او به دنیای اطرافش همسرش ماری بود.
بعد از ترک همسرش تصمیم به بازگشت به زادگاهش بن میگیرد و به خاطر حس تنهایی و فقری که دارد برای نواختن گیتار به ایستگاه راه آهن بن میرود. او با وجود داشتن شغل دلقکی بسیار درونگرا و غمگین میباشد اما دارای شخصیت بسیار جالبی است.
هانس ورشکستگی و فقر خود را با خوشرویی به نمایش در میآورد و خود را دور از هرگونه فضای اجتماعی و نیرنگ و دورویی کرده و داستان را در یک فضای کاملا تنها روایت میکند. به طوری که در کتاب فقط یک بار با پدرش به صورت حضوری صحبت میکند و چند باری هم با تلفن با اشخاص دیگر و بقیه کتاب را تنها با مخاطب میگذراند.
این کتاب را چگونه باید دید؟ شینر از هر طرف به مسائل مهم دنیا حمله کرده. به خانوادهاش که سرمایهدار هستند، به تغییرات کودکی، که با حزب نازیها و مسئلهی ناسیونالیستها برخورد میکند. اما مسئله اصلی این رمان نقد جامعهی کاتولیک میباشد که این مسئله دلیل جدایی اصلی او و همسرش است و در جای جای این کتاب قوانین کاتولیک را به چالش میکشد.
قسمتی از کتاب عقاید یک دلقک را میخوانیم:
من در بُن به دنیا آمدهام و مردم زیادی را در اینجا میشناسم؛ خویشان، آشنایان، همشاگردیهای قدیمیام را. والدینم در این شهر زندگی میکنند و برادرم، لئو، که تحت نظر پدر تعمیدیاش، تسوپفنر، تغییر مذهب داده، اینجا رشتهی الاهیات کاتولیک میخواند. مجبورم به خاطر حلو فصل مسائلِ مالی، یک بار پدر و مادرم را ملاقات کنم. شاید این کار را هم به وکیلم واگذار کنم. در این مورد هنوز تصمیم قطعی نگرفتهام. از موقعی که خواهرم، هنریته، فوت کرده، والدینم دیگر به عنوان پدر و مادر برایم وجود ندارند. هفده سال از مرگ هنریته میگذرد. وقتی جنگ تمام شد، شانزدهساله بود، دختری زیبا و بور بود، بهترین تنیسباز بین بُن و رِماگن بود.
چیزی که شاید آن را بتوان سرنوشت نامید، شغل و وضعیت مرا به خاطرم میآورد: اینکه من یک دلقک هستم. عنوان رسمی این شغل کمدین است؛ موظف به پرداخت مالیات به کلیسا نیستم، بیست و هفت سالهام و نام یکی از برنامه هایم “ورود و عزیمت” است.
من الکلی نیستم. اما از وقتی ماری مرا ترک کرده است الکل حالم را جا میآورد.
چند ماه پیش وقتی گیتاری به منظور تصنیف و تنظیم سرودهایی که میخواستم بخوانم، خریدم، ماری وحشت زده این اقدام مرا “کسر شان” دانست و من به او گفتم پایینتر از سطح جویبار فقط فاضلاب قرار دارد. اما ماری متوجه مقصود من از این قیاس نشد و من هم از تشریح و توضیح چنین تصویرهایی نفرت دارم. مردم یا متوجه منظور من میشوند یا نمیشوند. من یک مفسر نیستم.
تصور میکنم حتی چشمان شیطان هم به تیزی چشمان همسایگان نیست.
او به آرامی گفت: “به هیچ، من به هیچ فکر میکنم.” گفتم: اما به هیچ چیز که نمیشود فکر کرد. و او گفت: چرا، میشود، من در این لحظات احساس میکنم درونم به طور کامل خالی شده است، مثل یک فرد مست و دلم میخواهد کفشها و لباس هایم را هم درآورم و به گوشهای پرتاب کنم بدون هیچ باری.
این واقعیت که منتقدان خود قابل انتقاد هستند چیز زیاد بدی نیست، عیب آن است که آنها به برنامهی خود به دید انتقادی نگاه نمیکنند و خود را عاری از نقص و اشکال میبینند، و این خیلی ناخوشایند است.
این اشتباه خود ما بود که دربارهی این لحظه با دیگران صحبت کردیم و قصد داشتیم آن را به عنوان لحظهای به یاد ماندنی به ثبت برسانیم. میتوانستیم خودمان از این واقعیتی که اتفاق افتاده بود لذت ببریم.
لحظاتی وجود دارند که تکرار آنها ممکن نیست.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عقاید یک دلقک |
نویسنده | هاینریش بل |
مترجم | محمد اسماعیل زاده |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 300 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-5571-76-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |