معرفی و دانلود کتاب مهمانهای ناخوانده
برای دانلود قانونی کتاب مهمانهای ناخوانده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مهمانهای ناخوانده
کتاب مهمانهای ناخوانده به قلم هاینریش بل، نویسندهی آلمانی برندهی جایزهی نوبل، مجموعه داستانهای کوتاه با موضوعات مختلف است. او در این مجموعه داستانهای کوتاه رسالت خود را حفظ کرده و با همان زبان سلیس و همهفهم، با لحنی طنز و تلخ عموماً به پدیدهی جانکاه جنگ و پیامدهای آن میپردازد. داستانهای این کتاب بسیار گوناگون و شامل دورههای مختلفی از زندگی هاینریش بل هستند.
دربارهی کتاب مهمانهای ناخوانده
هاینریش بل (Heinrich Böll) در نخستین داستان کتاب مهمانهای ناخوانده (The Unpredictable Guests) لحن کنایهآمیزی دارد و با درونمایهی طنز قصهی خود را پیش میبرد. او داستان دکتری به نام مورکه را روایت میکند. مورکهی جوان، در رادیو به کار خبرنگاری مشغول است و وظیفهی مهم و سنگینی را بر عهدهی او گذاشتهاند. به او گفتهاند تا متن سخنرانیهای بورمالوتکه را تصحیح کند؛ فردی متشخص و فرهیخته که بنا به دلایل مذهبی تصمیم گرفته تا بهجای واژهی «خدا» این جمله را قرار بدهد: «آن موجود برتری که میپرستیم». این صرفاً قسمتی از یک داستان کوتاه بسیار جذاب و لذتبخش است که در عین سادگی با ظرافتی بینقص، قدرت و مقامات را به سخره میگیرد.
هاینریش بل در کتاب مهمانهای ناخوانده به جهان ما که به لحاظ احساسی از شکل و حالت افتاده است، حمله میکند. همچنین با دقت و ظرافت به صحنههای شلوغ فرهنگی، به زشتی و جلال و جبروت توخالی جامعه طعنه میزند و گاهی باعث برانگیخته شدن حس ترحم ما میشود. اما هاینریش بل با تفکر و احساس بشردوستانهای که دارد هرگز از رنج دیگران غافل نمیشود. چنانکه در تمام داستانهای این مجموعه، مضمون جنگ خط ارتباطی آنهاست؛ پدیدهای که ماهیت دگرگونکنندهای دارد و روی مردم عادی که حالا به سرباز تبدیل شدهاند اثر میگذارد و بازگشتشان به زندگی معمولی پس از اتمام جنگ دشواریهای فراوانی دارد. نویسنده برخی از داستانهایش را به دوران پس از جنگ اختصاص داده که زمان زیادی از آن نگذشته و از پیامدهای تکرارشوندهی جنگ مینویسد، به جزء داستان «بیگانه! وقتى رسیدى به اسپا...!».
هاینریش بل در این داستان، ماجرای سربازی زخمی را روایت میکند که او را به بیمارستانی که در مدرسهی سابقش تأسیس شده است، میبرند. این سرباز مجروح حالا دوباره ناخواسته و زخمی به آنجا برگشته است. نویسنده با تصویرکردن فضای سیاسی در آن دوران و توصیف عکسهای سیاستمداران روی دیوار، به انبوهی از ارزشهای سیاسی و اجتماعی اشاره میکند که در نهادی مهم و تأثیرگذار مثل مدرسه به وجود آمده است و باعث شده تا به برتریهای نظامی و کشتهشدن در جنگ بیش از حد بها داده شود. هاینریش بل با توصیفات متقاعدکنندهی خود نشان میدهد که آلمان به چه صورت در جنگ جهانی اول و دوم ورود کرد.
داستانهای مربوط به دوران پس از جنگ همگی سرشار از سختیها و دشوارهای مختلف هستند، از جمله تجارت در بازار سیاه، تقلا برای یافتن کار و دزدیدن زغال یا چوب برای آتش درستکردن. هاینریش بل در داستان دیگری در کتاب مهمانهای ناخوانده، زن و شوهری را خلق کرده که توانستهاند کاروکاسبی کوچک شمعفروشی راه بیندازند. اما کیفیت شمعهایشان آنقدر پایین است که حتی با تخفیفهای بالا هم کسی حاضر به خرید اجناسشان نیست. راوی داستان آنقدر بابت این موضوع احساس گناه میکند که میپندارد شرایط فلاکتبارشان بهخاطر شرایط اخلاقیشان است نه اینکه به موضوع ساخت و تولید مرتبط باشد. هاینریش بل با این داستان، بدون اینکه بهصورت علنی دربارهی پدیدهی جنگ و رژیم نازی صحبت کند، عواقبش را در چارچوب جامعه گنجانده و اینکه با وجود پیامدهای جنگ همهی مردم میخواهند عادی رفتار کنند.
اکنون کتاب مهمانهای ناخوانده با ترجمهی علی عبداللهی به یاری نشر جامی چاپ و منتشر شده و در اختیار شما علاقهمندان قرار گرفته است.
کتاب مهمانهای ناخوانده برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از طرفداران هاینریش بل هستید و به داستانهایی با درونمایهی طنز تلخ علاقه دارید و به دنبال مجموعهای کامل از داستان کوتاههای این نویسنده هستید، این کتاب برای شماست.
در بخشی از کتاب مهمانهای ناخوانده میخوانیم
از بین این همه آدم، انگار من یکى را انتخاب کردهاند تا مسئولانه مراقب بُزهاى گَرِ نسل خودم باشم و از فروپاشى سلسلهجنبان آنها جلوگیرى کنم! خب، باید یکىباشد که پیه این کار را به تنش بمالد و این شد که قرعه به نام من افتاد. فکر انتخاب من به مخیلهى احدى نمىرسید، ولى رسید دیگر و چنین شد که باید درست من یکى در بین تمام خانواده بز گَر از کار در مىآمدم. عاقلهاى خانواده برآنند که همنشینى با دایى «اوتو» ى نالوطى، آخرش کار خودش را کرد.
دایى اوتو به قول معروف یکى از بزهاى گر نسل قبل از من به شمار مىرفت که از قضا دایى تعمیدى من هم بود. ناسلامتى از آن جمع عاقلها، یکى باید این طورى مىشد که خب او هم شد. البته ناگفته نماند که قبل از اثبات شایستگى دایى براى ایفاى چنین نقشى، انتخابش کردند. بعدها من را هم بر همین روال، دایى تعمیدى پسر بچهاىکردند، ولى از وقتى ناخلفىام مسجل شد، ترس برشان داشت و تا مىتوانستند طفلکى بچه را از من دور نگه مىداشتند. هرچند باید از من ممنون باشند، چون خانوادهاى که وصلهى ناجورى در آن پیدا نشود، عمرا که خانوادهى درست و درمانى باشد.
بارى، دوستى من با دایى اوتو بسیار زودتر از حد معمول پاگرفت. گاهى دایى به ما سرمىزد و هر بار هم کلى تنقلات و خوراکى باخودش داشت. بعد که مىنشست و پدر با او دم به دم مىگذاشت، مىافتاد تو دندهى پرچانگى، حالا نگو کى بگو! آن قدر حرافى مىکرد که دست آخر تا چیزى از گردهشان نمىکَند، نمىرفت.
این دایى اوتو تا بخواهید زیرک بود و موضوعى نبود که به نحوى در آن سر رشته نداشته باشد. از علوم اجتماعى بگیر تا موسیقى و معمارى. خلاصه این دایى ما، از هر چیزى که فکرش را بکنید سر در مىآورد. خب، انصافا یک چیزهایى هم سرش مىشد. حتى متخصصهاى مجرب هم با رغبت تمام با او همکلام مىشدند، پاى صحبتش مىنشستند و آخر سر هم او را مردى جالب، زیرک و سخت مهربان مىیافتند. ولى اینها هم زمانى به خود مىآمدند که دیگر کار از کار گذشته بود و طرف خامشان کرده بود... بخش بسیار ناجور ماجرا این است که او نه فقط قشقرق راه مىانداخت یا قوم و خویشها را تلکه مىکرد، بلکه پیش هر کى و در هر جا که پا مىداد و به زحمتش مىارزید، استادانه تورش را پهن مىکرد.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
مجموعهى سکوتِ دکتر مورکه
خبر
معدنچى
بیگانه! وقتى رسیدى به اسپا...!
شمعهایى براى مریم مقدس
نه فقط در ایام کریسمس
ایستگاه راهآهن سیمپرن
میهمانهاى ناخوانده
در تاریکى
کاسبى کاسبىست
ما جارو سازها
مرگ الزا باسکولیت
ترازوى خانوادهى بالک
اینجا تیبتن است
روى پل
کارى صورت مىگیرد
دیدار دوباره از دهکده
سرپناه امن
کنار رود
مثل بزنگاهى در رمانهاى بد
براى اشمک اشک نریز
بزهاى گر
دایى فرد
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مهمانهای ناخوانده |
نویسنده | هاینریش بل |
مترجم | علی عبداللهی |
ناشر چاپی | انتشارات جامی |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 280 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-176-102-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |