معرفی و دانلود کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی
پرسش از سرچشمههای دانش مانند بسیاری از پرسشهای اقتدارگرایانهی دیگر پیشفرض مشخصی را در خود دارد؛ مشروعیت یک دانشِ خاص وابسته به شجرهنامهی آن است. کارل پوپر در کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی به مبارزه با این پیشفرض میرود؛ او معتقد است هر تصوری از دانایی ناب و بیآلایش ریشه در استعارههایی الهیاتی دارد و ماهیتاً متافیزیکی است.
دربارهی کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی
نقد کارل پوپر (Karl Popper) به دوگانهی فلسفی تجربهگرایی (بیکن) و عقلگرایی (دکارت) پسزمینهی کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی (Des Sources de la connaissance et de l'ignorance) را شکل داده است. از نظر او هم تجربهگرایی کلاسیک و هم عقلگرایی کلاسیک اشتباه میکنند. هر دو سنتهای فلسفی پرآوازه بر این باورند که دانش باید مبتنی بر منبعی معتبر باشد. از نظر پوپر هیچ منبع ناب و پاکیزهای از دانش وجود ندارد و نه مشاهدهی تجربهگرایانه و نه استدلال عقلگرایانه منجر به شکلگیری چنین دانشی نمیشوند.
عقلگرایی انتقادی نامی است که پوپر برای تردید در سرچشمههای دانش انتخاب کرده است. از نظر او ما نمیتوانیم قطعیت دانش خود را بهطور ایجابی ثابت کنیم و تنها میتوانیم از طریق حذف اشتباهات، دانش خود را بهبود ببخشیم. نگاه او را نمیتوان خوشبینانه یا بدبینانه در نظر گرفت، اما خود پوپر نظریهاش در مورد منشاء دانش را در کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی، نسخهای خوشبینانهتر از ایدهی غار افلاطون معرفی میکند. او معتقد است که ما هرگز نمیتوانیم واقعیت را بهدرستی درک کنیم. دانش انسان همواره محدود است، اما این بهمعنای ناتوانی در کسب دانش نیست. از نظر پوپر دانشهای متفاوتی در جوامع گوناگون وجود دارند و هیچکدام اقتدار مطلقی نسبت به دیگران ندارد. تنها شیوهی سنجیدن نسبت این دانشها و سنتهای علمی با یکدیگر از طریق آزمایش و تکامل نظریهها است. مفهوم نظریهی پوپر در کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی این است که ما نیاز به مرجعی برای توجیه دانش نداریم. معرفتشناسی پوپر اعتبار خود را از نگاه انتقادی و بازنگری مدام به باورهای پیشین کسب میکند.
یکی از ویژگیهای بارز ایدئولوژیها، تلاش برای سرکوب استدلالها و شواهد متناقض است. کارل پوپر این ویژگی را یکی از مشخصههای طبیعی امر سیاسی روزمره میداند و در کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی وجود چنین نگاههایی در جوامع بهظاهر لیبرال غربی را سرزنش میکند. از نظر او وقتی صحبت از حق و حقیقت میشود، هر گروهی با توجه به اختیاراتی که بهطور تاریخی کسب کرده است تلاش میکند گفتنیها و شنیدنیها را کنترل کند.
افراد ایدئولوژیک فکر میکنند که تمام آنچه نمیدانند قابلیت ادغام شدن با ساختار نظری موردنظر آنها را دارد. بنابراین پیروان یک ایدئولوژی خاص درواقع دچار تناقضی بنیادین هستند؛ آنها پیشاپیش چیزهایی را که نمیدانند، میدانند! چراکه به وجود ساختارهایی معتقد هستند که توانایی درک تمام انواع دانش را دارد. نظریهی دانش پوپر وجود چنین ساختارهایی را رد میکند. او در کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی انواع ذاتگرایی را کنار میگذارد. ذاتگرایی از منظر پوپر این ایده است که ما میتوانیم از فرایندهای اجتماعی اطمینان حاصل کنیم یا ممکن است قوانین ثابت و اجتنابناپذیری را از آنها استخراج کنیم.
از نظر پوپر ذاتگرایی با خود این حق و یا حتی الزام را میآورد که به دیگران بگوییم چه کاری انجام دهند؛ اما همانطور که او در کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی بحث میکند، ذاتگرایی اساساً اشتباه است. تمام دانش ما از جامعه و طبیعت و همهی قوانینی که جهان را بر اساس آنها تحلیل میکنیم تابع نیروهایی هستند که هنوز درکی از آنها نداریم. برای مثال همین قانون پیشپاافتاده و بدوی که «خورشید هر روز صبح طلوع خواهد کرد» را در نظر بگیرید. اگرچه هزاران سال است که انسان برنامهریزی روزانهی خود و روابط کاریاش را بر پایهی چنین قانونی سازماندهی کرده است، اما این قانون نتیجهی ماهیت جاودانهی خورشید نیست. بلکه بر اساس تجربهی کنونی انسان شکلگرفته است. درواقع از نظر پوپر قطعاً روزی وجود خواهد داشت که خورشید طلوع نکند و ازاینرو نمیتوان وجود خورشید را بهعنوان قانونی طبیعی در نظر گرفت. این شکل از تردید به دانش که در کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی مطرح میشود ما را متوجه قراردادی بودن تصورمان از جهان میکند و نشان میدهد که علم تا چه اندازه تحتتأثیر تجربهی کوتاه انسانی بوده است.
نکتهی قابلتوجه در نگاه پوپر به دانش این است که اگرچه او همهی انواع ذاتگرایانهی دانش را نقد میکند، اما این بهمعنای بیاعتبار کردن دستاوردهای علمی جوامع انسانی نیست. از نظر او علم از طریق بررسی انتقادی و یادگیری مدام از اشتباهات پیشین است که پیشرفت میکند. کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی به ما یاد میدهد که اگرچه هیچ قانون انکارناپذیری وجود ندارد، اما این بهمعنای کنار گذاشتن دانشی که داریم نیست. از نظر پوپر دانشمند بودن به معنای خودانتقادگر بودن است و نباید خودانتقادی را با انکار خویشتن اشتباه کنیم.
اگرچه کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی تمام معیارهای صدق را زیر سؤال میبرد اما در تفکر پوپر، انسان در طول تاریخ آنقدر خوششانس بوده که معیارهایی برای تشخیص خطا و نادرستی بیابد. اگرچه وضوح و تمایز این معیارها کاملا روشن نیست اما باعث مشخص شدن ابهامات یا سردرگمیهایی در توصیف جهان میشوند که نشاندهندهی خطا در بررسیهای علمی پیشین است. پوپر زیرکانه نشان میدهد که ما به حقیقت دسترسی نداریم و نمیتوانیم آن را ثابت کنیم، اما با مشاهدهی عدم انسجام و ناسازگاری در یافتههای خود میتوانیم امر باطل را تشخیص داده و قدم دیگری به سمت حقیقت حرکت کنیم.
کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی برگرفته از متن سخنرانی کارل پوپر در سال 1960 است که اولینبار بهعنوان مقدمهی کتاب «حدسها و ابطالها» منتشر شد. این کتاب صوتی با صدای حامد فعال توسط استودیو نوار تهیه شده است و بر اساس ترجمهی عباس باقری که نشر نی منتشر کرده است روایت میشود.
کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به مباحث فلسفی، بهویژه فلسفهی علم از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. کسانی که بهدنبال نقد ایدئولوژی و اقتدارگرایی هستند نیز استدلالهای پوپر را مفید خواهند یافت.
با کارل پوپر بیشتر آشنا شویم
کارل ریموند پوپر (Karl Raimund Popper) (28 ژوئیهی 1902 – 17 سپتامبر 1994) فیلسوف، استاد دانشگاه و متفکر اجتماعی اتریشی بریتانیایی است. او بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفهای علم در قرن بیستم شناخته میشود. شهرت فلسفی پوپر بهدلیل رد دیدگاههای استقرایی کلاسیک و تأکید بر روش ابطال در تجربهگرایی است. از نظر او هیچ نظریهای در علوم تجربی قابلاثبات کامل نیست، اما با آزمایشهای علمی میتوان این نظریهها را بهبود بخشید. کارل پوپر نگاه توجیهگرایانهی کلاسیک را با عقلگرایی انتقادی جایگزین کرد تا اولین فلسفهی انتقادی غیرتوجیهی در تاریخ فلسفه را پایهگذاری کند. کتابهای فراوانی از کارل پوپر به فارسی ترجمه شدهاند؛ «درس این قرن»، «جامعهی باز و دشمنان آن»، «منطق اکتشافات علمی» و «زندگی سراسر حل مسئله است» بخشی از این کتابها هستند.
در بخشی از کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی میشنویم
چشم برای دیدن حقیقت و پرتو طبیعی عقل برای بررسی آن به ما داده شده است. این نظریه مبنای آموزههای دکارت و بیکن است. خوشبینی شناختشناسانهی دکارت برپایهی نظریهی حقیقت الهی که اصل اساسی آن است بنا شده. آنچه را که ما بهروشنی و وضوح حقیقی درک میکنیم، مسلما باید حقیقت داشته باشد؛ زیرا اگر جز این باشد، خدا ما را فریب داده است. بنابراین حقیقت الهی است که آشکارگی حقیقت را موجب میشود.
بیکن نیز نظریهای همانند دارد و آن نظریهی حقیقت طبیعی است. طبیعت کتاب گشودهای است که هرکس با ذهن پاک آن را مطالعه کند دچار خطا نمیشود و تنها هنگامی اشتباه میکند که ذهنی آلوده به پیشداوریها داشته باشد. نکتهی اخیر نشان میدهد که خصلت هویدایی حقیقت در ضرورت توجه به خطا جای دارد. شناخت یعنی در اختیار داشتن حقیقت، نیاز به توضیح ندارد. اما چگونه است که باوجود هویدایی حقیقت انسان دچار خطا میشود؟ دلیل این امر را باید در گناه خودداری ما از دیدن حقیقت هویدا جستوجو کرد و یا در پیشداوریهایی که آموزش و سنن در ذهن ما حک کردهاند.
نادانی ممکن است کار نیروهایی باشد که برای نادان نگهداشتن ما، آلوده ساختن ذهن ما از راه تزریق باطل به آن و نیز نابینا کردن ما بر حقیقت آشکار دسیسه کردهاند. پس همین پیشداوریها و نیروهای دشمن ما سرچشمههای نادانی اند. روایت مارکسیستی نظریهی دسیسه برای نادانی بسیار شناخته شده است و آن دسیسههای مطبوعات کاپیتالیستی است که حقیقت را دگرگونه میسازند و ممیزی میکنند تا ایدئولوژیهای باطل را در ذهن کارگران جایگیر سازند. طبق این نظریه مسلما در میان ایدئولوژیهای باطل آئینهای مذهبی جایی برجسته دارند. شگفتآور است که درمییابیم این نظریه تا چه حد بیاصالت است.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی سرچشمههای دانایی و نادانی |
نویسنده | کارل پوپر |
مترجم | عباس باقری |
راوی | حامد فعال |
ناشر چاپی | نشر نی |
ناشر صوتی | استودیو نوار |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۵۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای فلسفه |
او معتقد است:
"ما حتی اگر جزء گسترهی کوچک دانایی خود، از این راه چیزی نیاموزیم باز هم شایسته است که برای رسیدن به شناخت جهان بکوشیم.
این نادانی دانشمندانه میتواند مشکلات بسیاری را از میان بردارد. همچنین بهجاست از یاد نبریم که اگر داناییهای کوچکِ گوناگونی که داریم ما را از هم بسیار متمایز میکند اما همه در نادانی بیپایان خود برابریم. "
در واقع سرچشمهی بزرگ نادانی در این است که شناخت ما قطعا پایان دارد و حال آنکه نادانی ما الزاما بیپایان است.
از دیدگاه این فیلسوف بزرگ, تمام فرضیهها باید به آزمون گذاشته شوند. نباید به دنبال سرچشمهی حقیقت بود بلکه باید راه حلهای پیشنهادی برای دستیافت به حقیقت را پیوسته در محک قرار داد تا به حقیقت نزدیکتر و نزدیکتر شد.
با تشکر از کتابراه