زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای شاهرخ مسکوب
شاهرخ مسکوب، نویسنده، مترجم، زبانشناس و پژوهشگر ایرانی است که بهعنوان یکی از بزرگترین شاهنامهپژوهان این مرزوبوم شناخته میشود. او که از اولین جستارنویسهای ایرانی نیز بهشمار میآید، آثار متعددی را هم در این قالب از خود بهجا گذاشته است. در میان بهترین کتابهای مسکوب، میتوان از «مقدمهای بر رستم و اسفندیار» و «سوگ مادر» نام برد.
زندگینامه شاهرخ مسکوب
شاهرخ مسکوب (Shahrokh Meskoob) بیستمین روز از دیماه سال 1304 در شهر بابل متولد شد، اما با مهاجرت خانوادهاش به تهران، تحصیلات ابتدایی را در این شهر پشت سر گذاشت. در یازدهسالگی بهطور جدی مطالعهی ادبیات را آغاز کرد و برای ادامهی تحصیل عازم اصفهان شد؛ تا اینکه در سال 1324 و پس از قبولی در رشتهی حقوق دانشگاه تهران دوباره به این شهر بازگشت.
فعالیت بهعنوان مفسر اخبار خارجی در روزنامهی «قیام»، باعث رقم خودن اولین تجربههای شاهرخ مسکوب در زمینهی نویسندگی بود. بهمرور گرایش او به تفکرات چپ و علاقهمندیاش به مطالعهی نشریههای فرانسوی باعث شد که یادگیری زبان فرانسه را آغاز کند. تفکرات چپ، پای شاهرخ مسکوب را به فعالیتهای سیاسی باز کرد و سبب شد که طعم بازداشت و شکنجه را نیز بچشد. او در سال 1327 برای اولینبار بهطور موقت بازداشت شد و پس از آن در سال 1330 یک ماه را در زندان سپری کرد. در سال 1333 مجدداً به زندان محکوم شد و این بار بهمدت سه سال حبس را تحمل کرد.
او در کنار فعالیتهای سیاسی، از ادبیات نیز غافل نبود و با ترجمه و نگارش یادداشتها و حسبحالها و همینطور پژوهشهای عمیق خود در باب شاهنامه، تأثیرات شایان توجهی بر فرهنگ و ادبیات کشور گذاشت. با اینکه در جوانی اشعاری هم سروده بود، اما طبع کمالگرایش اجازه نداد که برای انتشارشان اقدامی کند. به همین دلیل در حال حاضر تنها دو قطعه از سرودههایش با نام مستعار م. بهیار از او بهجا مانده است.
بعد از وقوع انقلاب اسلامی، شاهرخ مسکوب به روزنامهی «آیندگان» پیوست تا از این طریق به نوشتن ادامه دهد؛ اما محدودیتها از توان او برای ادامه دادن مسیرش کاست و همین شد که تصمیم به مهاجرت گرفت. هجرت به پاریس نیز روزگار خوشی را برایش به ارمغان نیاورد و دلتنگی برای وطن و تنگنای مالی، روزگار را بسیار بر او دشوار کرد. سرانجام شاهرخ مسکوب پس از ابتلا به سرطان خون، روز بیستوسوم فروردین 1384 در شهر پاریس درگذشت؛ اما بههمت دوستان نزدیکش، پیکر او در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
مسیر ادبی شاهرخ مسکوب
شاهرخ مسکوب بهواسطهی روزنامهنگاری قدم در مسیر نویسندگی گذاشت و با ترجمه، بهشکل جدیتری دل به ادبیات داد. او در دههی 1320، رمان «خوشههای خشم (The Grapes of Wrath)» اثر جان اشتاین بک را بهعنوان اولین فعالیت جدی خود برای ترجمه به زبان فارسی انتخاب کرد و انتشارات امیرکبیر آن را به چاپ رساند؛ اثری که همچنان به تجدید چاپ میرسد. پس از آن به سراغ آثار سوفوکل رفت و در این زمینه، نمایشنامهی «آنتیگونه (Antigone)» را ترجمه کرد.
ترجمهی مسکوب از آنتیگونه در سال 1335 و با وجود اینکه وی در زندان بود، به انتشار رسید. پس از آزادی از زندان، نمایشنامههای دیگر سوفوکل شامل «ادیپ شهریار (Oedipus the King)» و «ادیپ در کولونوس (Oedipus at Colonus)» را به فارسی برگرداند که هر دو در طی دههی 1340 به انتشار رسیدند. مدتی بعد نیز شاهرخ مسکوب هر سه نمایشنامه را در قالب یک کتاب و تحت عنوان «افسانههای تبای (Theban plays)» به انتشار رساند.
این نویسنده و مترجم ارجمند در سال 1342 کتاب «مقدمهای بر رستم و اسفندیار» را برای چاپ به انتشارات امیرکبیر سپرد. این اثر خیلی زود به یکی از بهترین کتابهای شاهرخ مسکوب تبدیل شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد. در سال 1350 کتاب «سوگ سیاوش» به دست مخاطبان این نویسندهی صاحبنظر رسید و باز هم تحسین اهالی ادب را برانگیخت.
شاهنامهپژوهی مسکوب با نگارش و انتشار کتاب «ارمغان مور» ادامه پیدا کرد که به گفتهی خودش، تلاشی برای کنکاش در ناخودآگاه فردوسی، بهعنوان شاعر این اثر سترگ محسوب میشود. او پس از شاهنامه، با شیفتگی خاصی که به اشعار حافظ داشت، کتاب «کوی دوست» که اولینبار در سال 1357 منتشر شد و حاصل تفکرات و تعمقاتش در سرودههای این شاعر بود را در دست گرفت.
شاهرخ مسکوب در نگارش یادداشتهای روزانه نیز بسیار مداومت داشت. کتابهای «روزها در راه» و «سوگ مادر» حاصل تقریر این یادداشتها هستند. گفتنیست که در سال 1366 علی بنوعزیزی مصاحبهای با این نویسندهی برجسته انجام داد که حاصل آن در سال 1373 و در کتاب «کارنامهی ناتمام» به چاپ رسید. رمان کوتاه «سفر در خواب» نیز تنها اثر داستانی شاهرخ مسکوب محسوب میشود.
بهترین کتابهای شاهرخ مسکوب
کتاب سوگ مادر: خواننده در این اثر با یادداشتهای تأثیرگذاری از شاهرخ مسکوب مواجه میشود. این یادداشتها خاطراتی را از زمان بیماری مادرش تا هنگامهی مرگ و دلتنگیهای نویسنده روایت میکنند. احساسات پیچیدهی نهفته در دل نثر روان این اثر درخشان، میتواند تا مدتها رد عمیقی را بر جان و فکر مخاطب بهجا بگذارد. شما میتوانید کتاب صوتی سوگ مادر را که در زمرهی بهترین کتابهای شاهرخ مسکوب جای دارد، بهسادگی از طریق سایت و اپلیکیشن کتابراه دریافت کنید و خودزیستنامهای به قلم یکی از بزرگترین نویسندگان ادبیات معاصر ایران را بشنوید.
کتاب روزها در راه: شاهرخ مسکوب یادداشتهای روزانهی خود از سال 1357 تا 1375 را در این اثر جای داده است و خواننده را مخاطب دیدهها، شنیدهها، احساسات و گفتوگوهای خود در این بازهی زمانی قرار داده است. این کتاب علاوهبر اینکه توانمندی قلم نویسندهی خود را به منصهی ظهور میگذارد، تفکرات شخصی وی، نگاهش به وقایع مختلف و همینطور دید ادبی او را برای مخاطب آشکار میکند.
کتاب مقدمهای بر رستم و اسفندیار: این کتاب گوشهای از علاقهی شاهرخ مسکوب به شاهنامهی فردوسی و ژرفنگریهای این شاهنامهپژوه در این مسئله را نشان میدهد. در این اثر خوانندگان با شخصیتهای داستان طولانی و تراژیک نبرد رستم و اسفندیار آشنا میشوند، از روند شکلگیری وقایع آگاهی مییابند و به کمک تحلیل و تفسیرهای مسکوب، دید تازهای نسبت به این روایت پیدا میکنند.
شاهرخ مسکوب از نگاه دیگران
- داریوش شایگان از شاهرخ مسکوب با عنوان اقلیم حضور یاد میکرد و عقیده داشت که او از آثارش بسیار بزرگتر است.
- عبدالله کوثری مترجم بزرگ ایرانی پس از مطالعهی آثار شاهرخ مسکوب نظر خود را دربارهی او اینطور بیان کرد: «اینکه انسانی چنین فرزانه و چنین دلبستهی میهن، ناچار باشد در دیار غربت و آن هم در سنین سالخوردگی با چه دغدغههایی برای گذران زندگی دستوپنجه نرم کند و ساعات گرانبهایی را که میتوانست صرف خلاقیتی بهراستی ستایشانگیز کند، در چه دویدنهای جان فرسایی به آتش بکشد، آیا از همه چیز گذشته، ستمی بر ما و بر فرهنگ ما نبوده است؟»
اقتباسهای فرهنگی از زندگی و آثار شاهرخ مسکوب
- یوسف اسحاقپور در کتاب «سرگذشت فکری و آثار شاهرخ مسکوب»، نتایج پژوهشی در زندگی و کتابهای این چهرهی برجسته را ارائه کرده است.
- علی دهباشی به تأسی از سخن داریوش شایگان، در کتابی تحت عنوان «اقلیم حضور»، یادنامهای برای شاهرخ مسکوب تدوین کرد که در آن به شرح عقاید و کنکاش در زندگی اجتماعی، هنری و سیاسی او پرداخت.
حقیقتی جالب درباره شاهرخ مسکوب
شاهرخ مسکوب جایگاه ویژهای در میان اهالی ادبیات ایران داشت و مرتضی کیوان و حسن کامشاد، از نزدیکترین دوستانش بودند.