معرفی و دانلود کتاب صوتی انگار خودم نیستم
برای دانلود قانونی کتاب صوتی انگار خودم نیستم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی انگار خودم نیستم
کتاب صوتی انگار خودم نیستم نوشتهی یاسمن خلیلیفرد، روابط عاطفی، خانوادگی و دوستانه چندین زوج جوان را روایت میکند که با وجود نزدیکی به یکدیگر از هم بسیار دورند.
در این رمان نویسنده به عمق جامعه پرداخته و روزمرگیهای ساده و حتی تکراری را به یک داستان پرکشش و شنیدنی تبدیل کرده است.
یکی از زوجهای رمان انگار خودم نیستم - کامروز و لعیا - به علت مهاجرت لعیا دور از همدیگر هستند. دوری و فاصله میان آنها باعث شده مشکلات بسیاری برای این زوج به وجود بیاید. مسعود و نازنین دیگر زوجی هستند که پس از فوت فرزندشان، جدایی از یکدیگر را به باد فراموشی میسپارند و تصمیم میگیرند در تحمل این غم و مصیبت کنار هم باشند.
زوج سوم رمان علیرضا و کتی هستند که هر یک قبل از آشنایی و ازدواج با یکدیگر، یک تجربهی ازدواج ناموفق را پشت سر گذاشتهاند. هر کدام از آنها از ازدواج قبلیشان فرزندی دارند که موجب شده تا زندگی جدیدشان تحت تأثیر گذشتهشان قرار بگیرد. در اواسط رمان، لعیا همسر کامروز به ایران برمیگردد و یک بار دیگر این خانوادهها کنار هم جمع میشوند.
کتاب انگار خودم نیستم روزمرگیهای خانوادههای ایرانی را به تصویر میکشد. زندگی سه خانواده با هفت راوی مختلف با نامهای کامروز، لعیا، علیرضا، کتی، نازنین، شانار و مسعود روایت میشود. داستان از زاویه دید زنان بازگو میشود و طرح کلی رمان را زنان جلو میبرند.
در طول داستان شخصیتهای مختلفی به بیان زندگی خود میپردازند، کسانی که در طی زمان برخی از رفتارهایشان دچار تغییرات بسیاری شده است به طوری که دیگر حتی خود را نمیشناسند. یاسمن خلیلیفرد با دیدگاهی روانشناسانه و اجتماعی، رفتارهای متناقض انسانها را در قالب داستانی جذاب مورد تحلیل قرار میدهد. این کتاب از محتوایی رئالیستی برخوردار است که تغییرات و تحولات زندگی آدمهایی که در دنیای مدرن گرفتار شدهاند را روایت میکند.
در این رمان حضور افراد مختلف را شاهد هستید که سالها کنار همدیگر زیستهاند و بعد از گذشت مدت زمانی متوجه شدهاند که درک درستی از احوال یکدیگر ندارند و با وجود نزدیک بودن به هم بسیار از هم دورند. بیاعتمادی، عدم شناخت، خیانت، عدم گفتوگو و ... در شکلگیری روابط شخصیتهای این داستان و نوع زندگیشان بسیار تأثیرگذار بوده است، به طوری که آنها گاهی حتی نمیدانند از زندگی چه میخواهند!
مهمترین دلیل پرمخاطب بودن این کتاب را میتوان در احساس همذاتپنداری عالی آن با حالات مخاطبان دانست. همه شما در زندگی با تغییرات بیرونی و درونی بسیاری مواجه میشوید و به خوبی بر این موضوع آگاه هستید که این تغییرات در روابطتان با اطرافیان تأثیر میگذارد.
در طول رمان نویسنده به خوبی موفق شده خوب تصمیم گرفتن و خوب برخورد کردن را هوشمندانه و غیرمستقیم آموزش دهد. از آنجایی که او با روابط سروکار دارد، هیچگاه دید برتری نسبت به شخصیتهای مرد یا زن داستانش نداشته است. از این رو حتی با وجود چندین راوی در رمان، خط فکری خلیلیفرد عوض نشده که این را میتوان یکی از ویژگیهای خوب این کتاب محسوب کرد.
از سوی دیگر نویسنده در خلق روابط و نوع ارتباط کاراکترها با همدیگر، توانایی فوقالعادهای داشته، به طوری که از کمترین خطا برخوردار است. به وجود آوردن تصویرهای ذهنی، گزینش کلمات اثرگذار درست و داستانی رئال و بسیار روان، کتاب را در زمره آثار فراموشنشدنی داستانی قرار داده است.
با یاسمن خلیلی فرد بیشتر آشنا شویم:
یاسمن خلیلیفرد نویسنده و منتقد در سال 1370 متولد شد. او که نوشتن را از کودکی و با چاپ نوشتههایش در مجله سروش کودکان آغاز کرده بود، به دنبال علاقهاش به سینما و ادبیات وارد دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران شد. او مدرک فوق لیسانس کارگردانی را نیز از همین دانشگاه دریافت کرد.
خلیلیفرد در دوران دانشجویی خود داستان بلندی به نام زمستان ابدی را به نگارش درآورد و آن را با تغییر نام به «یادت نرود که ...» منتشر کرد. این کتاب سه بار از سوی وزارت ارشاد رد شد تا سرانجام در سال 1393 مجوز نشر دریافت کرد. این اثر داستان مردی را روایت میکند که بعد از سالهای طولانی به ایران بازگشته و به مرور خاطراتش میپردازد.
خلیلیفرد کتاب دومش با نام نقش جنگ بر سینمای غیرجنگی ایران را براساس پایاننامهی کارشناسی ارشدش نگاشته است. او در مورد موضوع این کتاب میگوید: «یک کتاب تخصصی سینمایی است که البته مخاطبان عام سینما هم میتوانند مطالعهاش کنند. چارچوب نظری آن مکتب روانشناسی تحلیلی یونگ بود که البته این ارتباط با روانشناسی در نسخه فعلی کتاب کمرنگ شده است.»
یاسمن خلیلیفرد عضو انجمن منتقدان و نویسندگان است و تاکنون نقدهای فراوانی برای فیلمهای سینمایی مختلف نوشته.
در بخشی از کتاب صوتی انگار خودم نیستم میشنویم:
دم بیمارستان جا پارک نیست. بعضیها دوبله پارک کردهاند. پارکبان کمی آن طرفتر مشغول جریمه نوشتن است. دست تکان میدهم. بیحوصله جلو میآید.
- بله؟
صدا را پایین میآورم. جوری که انگار میخواهم از او اعتراف بگیرم.
- جا نداری؟
در حال نوشتن بیآنکه سرش را بالا بیاورد میگوید: «میبینی که.»
ماشینها دو لاینه کنار هم پارک شده. چشمم میافتد به تویوتایی که کنارش ماشین دیگری نیست.
- بذار من کنار اون تویاتو پارک کنم. زود برمیگردم.
پوزخند میزند.
- نه خانم نمیشه. خلاف قانونه.
حرصم میگیرد. انگار وسط همه این اعصابخرابیها و لجولجبازیها این یکی هم ما را گیر آورده. نگاهش میکنم.
- مگه بقیه دوبله پارک نکردند؟ چرا فقط واسه من خلاف قانونه؟
سرش را بالا نمیآورد.
- چون این ماشین یه آقای دکتره. یه سر رفته بالا زود برمیگرده. دوبله بذاری نمیتونه دربیاره. واسه من دردسر میشه.
با حرص میگویم: «خب پس من چی کار کنم؟»
حوصله بحث ندارد.
- اینجا جا نیست خانم. یا صبر کن یکی بیاد ماشینشو ببره یا برو تو کوچه موچهها پارک کن.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی انگار خودم نیستم |
نویسنده | یاسمن خلیلی فرد |
راوی | پیمان قریب پناه، مریم محبوب، شوکا کریمی، حامد فعال، مهرنوش دارا، فریبا امینیان، تایماز رضوانی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
ناشر صوتی | استودیو نوار |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۴ ساعت و ۴۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |
بنفش مایل به لیمویی و یادت نرود که از کتابهاشونه که خوندم و لذت بردم معمولا تم اصلی داستان هاشون رو چند زوج تشکیل میده که دوستی قدیمی باهم دارن و ماجراها یی که براشون پیش میاد و این که کنار هم هستند. چیزی که من از تمامی داستانهاشون فهمیدم این که
عمر کوتاهه و باید لذت برد و اینکه باید صحبت کرد و مشکلات رو حل کرد مخصوصا زنها و شوهرها باید بهم بگن که همدیگرو دوس دارن
کامروز و لعیا مشکلشون این بود که اصلا باهم صحبت نمیکردن ودر نهایت منجر به جداییشون شد. دوست داشتم داستان رو و توصیه به شنیدن میکنم