معرفی و دانلود کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی

معرفی کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی

کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی از برترین آثار لوری گاتلیب، پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز و نامزد جایزه گودریدز، داستانی جذاب و خواندنی درباره نحوه برقراری ارتباط یک بیمار و درمانگرش است. در این کتاب با استفاده از تجربیات مبتنی بر حقیقت و مشاهدات نویسنده، ابعاد زیبایی از انسانیت آشکار می‌شود.

درباره کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی:

این کتاب شما را به نیمه پنهان و پشت‌پرده دنیای بیماران، درمانگران و فرآیند درمان می‌برد؛ جایی که همه افراد به‌دنبال جواب سؤالاتشان هستند. گاتلیب رفته‌رفته پیچیدگی‌های روحی و روانی بیمارانش را واکاوی می‌کند.

بیمار خودشیفته‌ای به‌نام جان که نویسنده و فیلمساز هالیوود است؛ جولی زن جوانی که در ابتدای زندگی زناشویی متوجه ابتلایش به سرطان شده، ریتا زن مسنی که تهدید کرده اگر تا تولد هفتاد سالگی‌اش اوضاع بهتر نشود خودکشی خواهد کرد و شارلوت، دختر جوانی بیست و چندساله که با آدم‌های اشتباه وارد رابطه می‌شود.

بخشی از کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی (Maybe You Should Talk to Someone) به ارتباط میان لوری و وندل می‌پردازد و بخش دیگر در رابطه با بیماران مختلفی است که نزد گاتلیب برای درمان می‌آیند.

جولی هم یکی از بیماران لوری، مبتلا به سرطان است. هر هفته برای معالجه و درمان مراجعه می‌کند. گاتلیب در مقام درمانگر، برای رو‌به‌رو شدن با مرگ به او کمک می‌کند. شما جولی را در طول درمان، از اولین تشخیص سرطان گرفته تا مرگ آرامش دنبال می‌کنید و سپس با گاتلیب و جولی همزاد پنداری می‌کنید. این همان چیزی است که این کتاب راجع‌به آن حرف می‌زند: خنده و اشک؛ زندگی همین است. لازم به یادآوری است که نویسنده برای استفاده از پرونده‌های بیماران از آن‌ها اجازه گرفته است.

نویسنده این کتاب با نهایت مهارت به شما می‌گوید که هیچ پاسخ آسانی برای مشکلات کسی وجود ندارد. گاتلیب در این کتاب از نظریه‌های روان‌شناسان بزرگی چون زیگموند فروید، ایروین یالوم، کارل یونگ، تری رئال، جیمز پروچاسکا، چیکسنت میهایی و ویکتور فرانکل بهره می‌گیرد و از ابتدا تا انتها توجه شما را به خود جلب می‌نماید.

افتخارات کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی:

- بهترین کتاب غیرداستانی مجله اپرا در سال 2019
- کتاب هفته مجله People
- یکی از 10 کتاب برتر آمازون در سال 2019
- کتاب برگزیده مجله تایم برای فهرست کتاب‌هایی که باید بخوانید
- کتاب برگزیده سال از سوی Chicago Tribune
-نامزد جایزه گودریدز در سال 2019

نکوداشت‌های کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی:

- کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی پستی بلندی‌های زندگی را با لطافت و شوخ طبعی می‌کاود. (BookBub. com)
- لوری گاتلیب نویسنده‌ی پرفروش و روان درمانگر، در مشکلاتش تعمق می‌کند و در‌می‌یابد چقدر مشکلاتش شبیه مشکلات بیمارانش هستند. (Bustle)
- نگاهی جذاب و خنده‌دار پشت صحنه‌ای به اینکه چه اتفاقی می‌افتد وقتی افراد _حتی خود مشاوران_ با کمک یک درمانگر به گشایش خود می‌پردازند. (Shondaland)
- به ندرت کتابی آن‌گونه مرا به چالش کشیده که خود را در پرتو نوری تازه ببینم و در عین حال آن‌قدر بامزه باشد که با صدای بلند بخنداندم و کاملاً جذبم کند. (کیت کوریک)

کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

این کتاب یک گزارش جذاب در ستایش انسان بودن است و لوری گاتلیب در این اثر برای شما از عشق، زندگی، مرگ، شکست، پیروزی و... می‌گوید. با این اوصاف مطالعه‌ی کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی به تمامی انسان‌ها با هر سلیقه‌ای توصیه می‌شود. شک نکنید که نویسنده‌ی این کتاب درس‌ها و نکات مهمی را در اختیارتان قرار می‌دهد و هیچ‌گاه آن‌ها را از یاد نخواهید برد.

با لوری گوتلیب (Lori Gottlieb) بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده پرفروش نیویورک تایمز و درمانگر با تجربه در لس آنجلس آمریکا متولد شد و در دانشگاه ییل و استفورد تحصیل کرد. از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به حضور در برنامه‌هایی رادیویی و نوشتن مقاله در مجلاتی چون آتلانتیک، تایم، پیپل و... اشاره کرد. هم چنین به عنوان یک متخصص و سخنران در برنامه‌های تلویزیونی بسیاری به عنوان مهمان دعوت می‌شود. کتاب‌های گاتلیب به بیش از بیست زبان ترجمه و در سراسر جهان به چاپ رسیده‌اند.

جملات برگزیده کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی:

- هیچ‌چیز مطلوب‌تر از این نیست که از درد و رنج رهایی یابید؛ اما چیزی هم ترسناک‌تر از این نیست که تکیه‌گاهتان را از دست بدهید.

- درون هر انسان، شیاطینی اعم از کوچک، بزرگ، پیر، جدید، ساکت و پُرسر و صدا، یا از هر نوع دیگری زندگی می‌کنند. این شیاطین مشترک در انسان‌ها گواهی بر این واقعیت هستند که ما به‌هیچ‌وجه افراد انزواطلبی نیستیم.

- اگر در‌حال گذران زندگی و انتخاب‌کردن هستید، اگر نمی‌دانید که چیزهای خوب هزینه دارند، ممکن است خود را از شادی محروم کنید.

- موضوعی که مردم دوست ندارند به آن فکر کنند، این است که انسان می‌تواند همه‌چیز را به‌درستی انجام دهد؛ خواه در زندگی یا در یک پروتکل درمانی. وقتی اتفاقی می‌افتد، تنها کنترلی که دارید این است که چگونه به شیوه خود و نه به توصیه دیگران با آن گرفتاری برخورد کنید.

- مردم می‌خواهند درک شوند و درک کنند؛ اما بزرگ‌ترین معضل ما، این است که نمی‌دانیم مشکلمان چیست.

در بخشی از کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی می‌خوانیم:

سومین هوش معنوی، مربوط به آزادی و مشکلات وجودی است که برایمان ایجاد می‌کند. ظاهرا خنده‌دار است که بگوییم چقدر آزادی داریم. همانطور که وندل اشاره کرد، دوست دارم در اطراف آن میله‌ها قدم بزنم؛ اما این واقعیت نیز وجود دارد که با بالا‌رفتن سن، افراد با محدودیت‌های بیشتری مواجه می‌شوند. تغییر شغل، نقل‌مکان به شهری دیگر یا ازدواج با فرد دیگری، به‌مراتب برایشان سخت‌تر می‌شود. زندگی آن‌ها بیشتر مشخص است و گاهی اوقات، عاشق آزادی دوران جوانی‌شان هستند؛ اما کودکان که به قوانین والدین وابسته‌اند، تنها از لحاظ احساسی آزاد می‌باشند.

حداقل برای مدتی، می‌توانند گریه کنند یا بخندند و یا به‌طور نا‌خود‌آگاه کج‌خلقی کنند. آن‌ها می‌توانند رؤیاهای بزرگ و خواسته‌های بی‌جا داشته باشند. من هم مثل بسیاری از افراد هم‌سن‌و‌سال خودم، احساس می‌کنم آزادی ندارم؛ چون ارتباطم با آزادی عاطفی را از دست داده‌ام.

این همان کاری است که در درمان انجام می‌دهم و سعی می‌کنم دوباره احساساتم را رها کنم. به‌نوعی، این بحران نیمه عمر، ممکن است بیشتر در حال باز‌شدن باشد تا بسته‌شدن؛ یک گسترش، به‌جای تنگ‌شدن؛ تولد دوباره، به‌جای مرگ.

وندل گفت: «تو می‌خواهی نجات پیدا کنی.»

اما او نمی‌تواند مرا نجات دهد یا مشکلاتم را حل کند؛ یا مرا راهنمایی کند که در زندگی‌ام، بتوانم قطعیت و عدم قطعیت را بدون خود‌تخریبی مدیریت کنم.

عدم قطعیت!

کم‌کم دارم به این نتیجه می‌رسم که این واژه، به‌معنای از‌دست‌دادن امید نیست؛ بلکه به این معنا است که هنوز امکان‌پذیر است. من باید یاد بگیرم که چطور از زندگی‌ام لذت ببرم؛ چه بیمار باشم، چه نباشم؛ چه شریک زندگی داشته باشم و چه نداشته باشم. یعنی باید با دقت بیشتری به چهارمین هوش معنوی توجه کنم: پوچی!

فهرست مطالب کتاب

مقدمه مترجم
مقدمه نویسنده
بخش اول
احمق‌ها
خوب دشمن عالی است
فضای یک قدم
باهوش یا زیرک؟
ناماسته در رختخواب
پیدا کردن وندل
شروع آشنایی
رُزی
نگاه اجمالی به خودمان
آینده همین امروز است
خداحافظ هالیوود
به هلند خوش آمدید
نحوه برخورد کودکان با شکست
هارولد و ماد
لطفا سُس مایونز نزنید
افشای حقیقت
بدون حافظه یا هوس
بخش دوم
جمعه، ساعت چهار بعد از‌ظهر
رؤیاهایی که می‌بافیم
اولین اعتراف
درمان در لفافه
زندان
فروشگاه تریدر جوز
سلام بر خانواده
کارمند شرکت پُست
برخوردهای عمومی شرم‌آور
مادر وندل
اعتیاد
متجاوز
طبق ساعت
بخش سوم
راز پنهان من
جلسه اضطراری
کارما
بی‌خیال!
ترجیحت چیست؟
سرعت خواسته‌ها
نکات نهایی
شهر لگویی
انسان‌ها چگونه تغییر می‌کنند؟
پدرها
انسجام در مقابل نا‌امیدی و یأس
روح و روان من
این حرف‌ها ممنوع است
ایمیل نامزدم
ریشِ وندل
بخش چهارم
زنبورها
کنیا
سیستم ایمنی روانی
مشاوره یا درمان
فرشته مرگ
مایرون عزیز
مادران
آغوش
فرصت را از دست نده!
مراسم من
خوشبختی اتفاقی است
وندل
مکث در گفتگو