معرفی و دانلود کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

معرفی کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

داستانی الهام‌بخش درباره‌ی لذت دوستی و هیجان کشف. جیمز نوربری در کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک ماجرای دو دوست را روایت می‌کند که در یک سفر معنوی با یکدیگر همراه می‌شوند و دست‌آوردهای ارزشمندی را برای خود به ارمغان می‌آورند.

درباره‌ی کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

دومین جلد مجموعه‌ی «پاندای بزرگ و اژدهای کوچک» در سال 2022 و دو سال پس از نخستین قسمت آن منتشر شد. در کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک (The Journey: Big Panda and Tiny Dragon) داستان ماجراجویی‌های دو همسفر را می‌خوانید که در مسیری پرفراز و نشیب با یکدیگر همراه می‌شوند. مسیری که در آن رفته‌رفته فاصله‌ی آن‌ها از خانه دورتر می‌شود اما در عوض پاندا و اژدهای قصه را به قلب یکدیگر و وجود خودشان نزدیک‌تر می‌کند.

هنگامی که اژدهای کوچک احساس می‌کند شادی از قلبش رخت بربسته است، به پاندا اعتماد می‌کند که با او در سفری هیجان‌انگیز همراه شود و شادی و نشاط از دست رفته‌اش را بازیابی کند. آن‌ها در طول سفرشان سرزمین‌های جدیدی را کشف می‌کنند، با تجربیات خارق‌العاده‌ای مواجه می‌شوند و چالش‌های سختی را پشت سر می‌گذارند. اما در نهایت با وجود تمام فراز و نشیب‌ها با رضایتمندیِ تمام، سفر خود را به پایان می‌رسانند. در طول سفر، پاندای بزرگ و اژدهای کوچک همان‌طور که در مسیر پذیرش خود قدم برمی‌دارند، یاد می‌گیرند که وجود تغییرات و چالش‌ها در زندگی ضروری است. درس بزرگ این سفر برای آن‌ها این است: مشکلات بخشی طبیعی از زندگی هستند و با عبور از آن‌هاست که می‌توانیم رشد کنیم.

جیمز نوربری از خلال تجربه‌ی معنوی شخصیت‌های کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک، هم حکمت باستانی را در اختیار خواننده‌ی خود قرار می‌دهد و هم روانِ پریشان انسان امروزی را به آرامش و تسلی دعوت می‌کند. نویسنده در این کتاب الهام‌بخش با لحن طنز تأثیرگذار خود، داستانی خواندنی را درباره‌ی ماجراجویی و پذیرش خود برای شما روایت می‌کند.

این کتاب با ترجمه‌ی نازنین فیروزی و به همت انتشارات میلکان منتشر شده است.

افتخارات کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

• پرفروش‌ترین کتاب ساندی تایمز
• جزو الهام‌بخش‌ترین کتاب‌های سال به انتخاب هیأت تحریریه‌ی مجله‌ی واشرز
• زیباترین کتاب سال به انتخاب روزنامه‌ی گاردین
• ترجمه‌شده به چند زبان زنده‌ی دنیا

نکوداشت‌های کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

• غذایی برای روح. (سی. بی. اس. مورنینگ)
• سفری تأمل‌برانگیز توأم با همراهی، شجاعت، مهربانی و چای! (آمازون)
• در حالی‌که تصاویر کتاب به اندازه‌ی یک کارتون دیزنی جذابیت دارند، کلمات در آن مانند سخنان باستانی، عمیق و روشن هستند. (گاردین)
• این کتاب سنگ محک فوق‌العاده‌ای است که روزانه به ما یادآوری می‌کند که چه چیزی واقعاً در زندگی مهم است! (بث لئونارد، نویسنده)

کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های معنوی با مضامین خودشناسی علاقه‌مند هستید، این کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با جیمز نوربری بیشتر آشنا شویم

جیمز نوربری (James Norbury) هنرمند، نویسنده و تصویرگر انگلیسی است که به طبیعت و حیوانات علاقه زیادی دارد. او در دانشگاه جانورشناسی خوانده و در حال حاضر گیاهخوار است. جیمز نوربری عضو سازمان غیرانتفاعی حمایت از گربه‌ها است و با همسرش از هفت گربه در منزل مراقبت می‌کند. او اوقاتِ‌فراغت خود را به کتاب خواندن، بازی‌های ویدئویی، نواختن گیتار و تمرین کاراته اختصاص می‌دهد. همچنین جیمز نوربری تصویرگری آثارش را نیز خودش انجام می‌دهد و به انتشار کارهای متعدد در ژانرهای مختلف علاقه دارد. مهم‌ترین آثار منتشر شده از این نویسنده‌ی انگلیسی کتاب‌های «پاندای بزرگ و اژدهای کوچک» و جلد دوم آن، «سفر پرماجرا: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک» است.

در بخشی از کتاب سفر: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک می‌خوانیم

قبلاً عاشق این بودم که بهترین چوب‌ها رو جدا کنم، برگ‌هاشون رو بکنم و بذارمشون توی سبدم. پاندای بزرگ لحظه‌ای فکر کرد و گفت: افکارمون می‌تونن ما رو از خودمون دور کنن. کوچولو که بودی، احتمالاً تمام حواست به کار جمع‌کردن چوب بوده. وقتی تمرکزت روی یه چیز باشه، معمولاً دیگه ذهنت این‌ور و اون‌ور نمی‌ره و این یه جور احساس سکون درونی به وجود می‌آره که باعث حس خوشی و آرامش می‌شه. اژدهای کوچک به فکر فرورفت و گفت: «شاید حق با تو باشه. الان که داشتم چوب‌ها رو جمع می‌کردم، توی این فکر بودم که این سفر واقعاً کمکی می‌کنه یا نه. درواقع اصلاً به چوب‌ها فکر نمی‌کردم. اژدهای کوچک احساس کرد پاندای بزرگ فقط دارد چیزی را به او یادآوری می‌کند که خودش هم از ته دل می‌داند.

و اگه خودت رو فراموش کردی، فقط به ستاره‌های آسمون نگاه کن. یا به صدای شاخه‌های درخت کاج گوش کن که با نسیم غروب تکون می‌خورن. اون‌ها دارن همون کاری رو می‌کنن که طبیعت توی همین لحظه براشون در نظر گرفته. صبح که داشتند برای صبحانه بامبو و توت می‌خوردند، پاندای بزرگ متوجه شد که انگار اژدهای کوچک نگران است. «چیه، کوچولو؟» اژدهای کوچک سرش را بالا آورد و آرام گفت: «می‌ترسم. من نمی‌خوام از رودخونه رد بشم.» پاندای بزرگ گفت: «ترسیدن طبیعیه، ولی خب گاهی در‌هر‌حال باید ادامه بدیم. ترس مانع مردن نمی‌شه، ولی می‌تونه مانع زندگی‌کردن بشه.» آن‌ها بالا‌آمدنِ خورشید از فراز کوه‌های تاریک را تماشا کردند.