معرفی و دانلود کتاب دنیای بر باد رفته

معرفی کتاب دنیای بر باد رفته

کتاب دنیای بر باد رفته زندگی‌نامه‌ی خودنوشته‌ای است از مراد دشت پور که بیشتر به خاطرات مربوط به دهه‌ی 30 و 40 شمسی او پرداخته است. هدف نویسنده‌ی کتاب زنده‌ نگه‌داشتن فرهنگ شفاهی حوالی شیراز و بوشهر آن دوران و نگارش خاطراتی دور و دراز از دوران کودکی‌اش است و با زبانی روان و جزئیاتی شفاف و دقیق داستان‌هایی از زندگی‌اش را از منظر راوی سوم شخص نگاشته است. معرفی اعتقادات عامیانه و فرهنگ شفاهی مردم آن دوران داده‌های خوبی در اختیار پژوهشگران انسان‌شناسی و ادبیات عامیانه قرار می‌دهد.

درباره‌ی کتاب دنیای بر باد رفته

اگر مخاطب دوره‌ی دوم ادبیات معاصر باشید، حتما احوالاتی درباره‌ی مردم شیراز و جنوب کشور را در آثار سیمین دانشور، احمد محمود یا محمود دولت‌‌آبادی خوانده‌اید. در کتاب دنیای بر باد رفته با روایتی جدیدتر و قلمی متفاوت از مراد دشت‌پور مواجه خواهید شد که قلمی روان و سرشار از تصویرهای جزئی دارد و این بار دریچه‌ی دیگری از خاطرات مردم آن دوران روایت می‌کند.

نویسنده با عشق روزافزونی که به قصه‌گویی دارد، نقبی به خاطرات کودکی‌اش می‌زند و تلاش کرده با نوشتن آنچه در یادش مانده، این خاطرات را از آسیب زوال دور نگه دارد. او در کتاب دنیای بر باد رفته تلاش کرده از چهار منبع اصلی استفاده کند؛ رویدادهایی که خودش در آن‌ها حضور داشته است، استفاده از نقل‌قول‌هایی از شاهدان عینی، نظرخواهی از افراد علاقه‌مند در حوزه‌ی تاریخ و ادبیات و در نهایت واکاوی متن‌هایی که در دسترسش بوده‌اند. مانند مقاله‌های پژوهشی مرتبط با شرایط جغرافیایی و اجتماعی آن دوران.

نویسنده در روایت داستان خود و خانواده‌اش قلمی پویا و پخته دارد و نثرش با داشتن جزئیات زیاد، خوش‌خوان است. البته به دلیل یاری‌گرفتن او از حافظه‌اش شاهد تصویرهای زیبایی در متن هستیم و از سوی دیگر لهجه‌ی نویسنده در نحوه‌ی انتخاب کلماتش دخیل بوده است و این تأثیر را می‌توان در جای جای داستان دید. نقل‌قول‌هایی که نویسنده در گویش‌های شیراز و بوشهری می‌آورد از نظر زبانشناختی ارزشمند است و معرفی‌کردن آداب و رسوم مردم قدیم مانند دعای باران (مراسم گل‌گلینو) یا آداب و رسوم ازدواج از نظر مردم‌شناختی حائز اهمیت است. در کتاب دنیای بر باد رفته شاهد توصیفات زیادی درباره‌ی آداب کشاورزی و زراعت و زندگی مردم آن دوران در سایه‌ی این مسئله هستیم؛ مراد دشت پور با زبانی که قصه‌گویان فولکلور را به یاد می‌آورد با طول و تفصیل درباره‌ی تمام جزئیات توضیح داده است و باعث می‌شود بتوان به‌راحتی تمام اتفاقات را تصور کرد.

در نهایت وقتی در سال 1400 و در دهه‌ی ششم زندگی‌اش وقتی به خانه‌ی پدری برمی‌گردد، روایتش یادآور حرف‌های تمام شاعران و نویسندگانی است که درباره‌ی دنیای ناپایدار و زوال غیرقابل اجتناب زندگی صحبت می‌کنند و بیش از هر چیز سرشت فانی زندگی را به رخمان می‌کشاند.

این کتاب، نوشته‌ی مراد دشت پور در انتشارات ویکتور هوگو به چاپ رسیده است.

کتاب دنیای بر باد رفته برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب دنیای بر باد رفته پیش از هر چیز برای کسانی که به خواندن زندگی‌نامه‌های خودنوشته علاقه دارند مناسب است. اگر علاقه‌مند به خواندن یا پژوهش درباره‌ی فرهنگ عامیانه مردم شیراز و بوشهر در دهه‌ی 30 و 40 شمسی هستید هم می‌توانید از خواندن این کتاب لذت ببرید.

در بخشی از کتاب دنیای بر باد رفته می‌خوانیم

این واقعه را نتوانسته‌ام فراموش کنم. قفسی با دو کبوتر چاهی در دست راستم و دستمال‌ سفره‌ غذای ظهر در دست چپم قرار داشت. به همراه برادرم در حالی که کوله پشتی بزرگی با پرنده‌ قُمری و سه عدد تور، طناب و تعدادی میخ بلند در دست‌هایش داشت رهسپار کوخت شدیم.

اول وقتِ صبح، در مسیر کوره راه ناهموار خاکی قرار گرفتیم. به خاطر کوتاهی قدم، مجبور بودم قفس را بالاتر نگه دارم که کف آن به زمین برخورد نکند.

هفت سال بیشتر نداشتم. پا‌های خسته‌ام روی سنگ ریزه‌های کوره ‌راه سُر می‌خوردند. نسیم صبحگاهی اطراف ما پیچ و تاب می‌خورد و خاک نرم حاشیه کوره ‌راه را به هوا بلند می‌کرد. گاهی می‌ایستادم تا نفسی تازه کنم.

دلم می‌خواست چند دقیقه‌ای بنشینم و خستگی در کنم. کتف ‌و کول راستم از خستگی درد می‌کرد. انگار ما بین دو دهانه گیره، گیر کرده باشد. برادرم رسول با گام‌های بلند، بدون توجه به من گام برمی‌داشت. به هر جان کندنی بود در پی‌اش روان بودم. به راه خود ادامه دادیم تا اینکه به زمین همواری رسیدیم.

همه‌ جا را سکوت فرا گرفته بود، حتی قار‌قار کلاغی هم شنیده نمی‌شد. اطراف کوره ‌راه، تک‌ و توکی بوته‌های خشک علف دیده می‌شد. بازتاب قدم‌هایمان تنها صدایی بود که سکوت محیط را آشفته می‌کرد.

فهرست مطالب کتاب

فصل 1 - ماجرا‌های دوران بچگی‌ام
فصل 2 - ساکنین روستا
فصل 3 - کوچ اجباری (1322-1317)
فصل 4 - کوخَت نشینی
فصل 5 - کورسویی امید
فصل 6 - شب‌های تابستان
فصل 7 - نگران و دلواپس
فصل 8 - دعای باران (مراسم گَل‌گَلینو)
فصل 9 - کِشت گندم
فصل 10 - ایام فراغت
فصل 11 - جایگاه زن در روستا
فصل 12 - گاو رو (شیوه سنتی کشیدن آب از چاه)
فصل 13 - رویدادی پیشبینی شده
فصل 14 - سرشتی پاک و بی غل و غش
فصل 15 - شرح ماجرا
فصل 16 - تجربه‌ای مهم در دوران بچگی‌ام
فصل 17 - جیلُم
فصل 18 - شب در خانه
فصل 19 - خرمن‌کوبی
فصل 20 - کولی‌های مهاجر
فصل 21 - تناقضی گریزناپذیر
فصل 22 - ملخ‌های مهاجم
فصل 23 - جزیره خارک
فصل 24 - واپسین ایام