معرفی و دانلود کتاب دفاع
برای دانلود قانونی کتاب دفاع و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دفاع
حقیقت در دادگاه و در پیش قاضی جایی ندارد. تنها چیزی که مهم به نظر میرسد اظهارات دادستانی است. شاید این جمله ظالمانه به نظر برسد اما حقیقتی انکارناپذیر است که استیو کاوانا آن را بنمایه نخستین اثر خود، کتاب دفاع قرار داده است. این رمان تریلر با مضمونی قانونی در بخش دلهرهآورترین کتاب سال، نامزد جایزه «ایان فلمینگ استیل دگر» انجمن نویسندگان جنایی شد.
درباره کتاب دفاع:
ادی فلین کیست؟ همسر؟ پدر؟ یک وکیل؟ یا یک شیاد حقه باز؟ هنوز کسی نمیداند.
مجرم سابق و وکیل فعلی، ادی فلین پس از گذراندن تجربیاتی نه چندان خوشایند تصمیم گرفته است که وکالت را کنار بگذارد و دیگر پای خود را در هیچ دادگاهی نگذارد چرا که برای او مسلم شده که میان شیادی و وکالت تفاوت چشمگیری وجود ندارد. با این حال او نمیتواند بر عهد خود پایبند بماند چراکه رئیس یک باند مافیایی به نام وولچک را به اتهام قتل دستگیر کردهاند و چند روز دیگر قرار است محاکمه شود. دار و دستهی این گروه، ادی فلین را تحت فشار میگذارند تا برای رفع اتهام وولچک در دادگاه حاضر شود. ادی چارهای جز قبول کردن این مأموریت ناعادلانه ندارد زیرا از یک سو بمبی به بدن او بسته شده و از سوی دیگر دختر کوچکش را گروگان گرفتهاند. ادی تنها 48 ساعت فرصت دارد تا برندهی دادگاه وولچک باشد و او را از اتهام قتل برهاند. اما آیا تیک تاک بمبی که بر پشت او بسته شده و فشار روانیای که به خاطر دخترش به او وارد میشود اجازه میدهد که او بتواند از این مأموریت غیر ممکن سربلند بیرون بیاید؟
پیشینه تاریک ادی به او کمک میکند تا بتواند تواناییهای خاصش را برای رهایی از این شرایط بغرنج و دشوار به کار گیرد و همه را حیرتزده کند. ادی فلین شخصیتی باهوش، جذاب، همهفنحریف و بااستعدادی دارد؛ درست مانند قهرمان یک فیلم درجهیک هالیوودی. به همین دلیل این کتاب همچون یک فیلم تریلر جنایی شما را تا انتها با خود همراه میکند و آنچنان هیجانانگیز است که سطح آدرنالین را در خون شما بالا میبرد. پس فرصت را از دست ندهید و همین حالا این کتاب را که از داغترینهای بازار نشر است تهیه کنید.
ناگفته نماند آنچه در خلق موقعیتهایی جذاب و نزدیک به واقعیت، به خصوص در صحنههای دفاع و دادگاه، تاثیر فراوانی گذاسته است، سابقه چندین سالهی وکالت استیو کاوانا (Steve Cavanagh)، خالق این اثر میباشد.
نکوداشتهای کتاب دفاع:
- یک تریلر دلچسب و بینظیر. (ایان رانکین - نویسنده مطرح ژانر معمایی و جنایی)
- یک تریلر قانونی با ساختاری هوشمندانه. (S.J.I. Holliday)
- هوشمندانه، پیچیده، غیر قابل پیشبینی. (Eva Dolan از نویسندگان ژانر معمایی و جنایی - نامزد جایزه خنجر طلایی)
کتاب دفاع مناسب چه کسانی است؟
مطالعه این کتاب را به دوستداران رمانهای معمایی و جنایی پیشنهاد میکنیم.
با استیو کاوانا بیشتر آشنا شویم:
او نویسندهایست که در بلفاست، پایتخت ایرلند شمالی متولد شد و در هجده سالگی به دوبلین مهاجرت کرد و به اشتباه وارد رشتهی حقوق شد. کاوانا پس از این که راه خود را در مسیر نویسندگی آغاز کرد دست به خلق مجموعه رمانهای «ادی فلین» زد که با استقبال بسیاری از سوی خوانندگان و منتقدان رو به رو شد. این مجموعه رمانهای جنایی و معمایی از پرفروشترین رمانهای ساندی تایمز به شمار میروند و افتخارات بسیاری برای استیو کاوانا به ارمغان آوردهاند. او در سال 2018 برنده جایزه خنجر طلایی (Gold Dagger) به خاطر رمان سوم از این مجموعه شد. رمان دیگر او به نام سیزده هم در سال 2019 برنده جایزه رمان عجیب و غریب سال تیکستون (Theakston's Old Peculier Crime Novel of the Year) شد. استیو کاوانا که با نام استفن مرنز (Stephen Mearns) هم شناخته میشود، سابقه درخشانی در وکالت نیز دارد. او در سال 2010 توانست وکالت یک کارگر کارخانه را که مورد تبعیض نژادی شدید قرار گرفته بود به عهده بگیرد و بزرگترین حکم غرامت را در طول تاریخ ایرلند شمالی دریافت کند.
جملات برگزیده کتاب دفاع:
- از بچگی شلخته و بیدقت بار آمده بودم. وقتی تصمیم میگیری سربهراه شوی و درست رفتار کنی، انگار همهچیز خرابتر میشود.
- هیچ حرکتی از من ساخته نبود. قدرت فکر کردن از من سلب شده بود. نفسم بهصورت نالهای کوتاه و کمرمق از دهانم خارج میشد. اگر اتفاقی برای ایمی میافتاد، غم و غصهاش قطعاً من را میکشت.
- جای هیچ انکاری نبود؛ هر دفعه که کتوشلوار میپوشیدم و خودم را در آینه نگاه میکردم، بهجای یک وکیل، یک شیاد را میدیدم.
- هر حرکت وولچک، با مکث، ملاحظه و برنامهریزیشده بهنظرم میرسید. انگار خویشتنداری را حسابی تمرین کرده بود تا ماهیت حقیقیاش را پنهان کند.
در بخشی از کتاب دفاع میخوانیم:
فشار اسلحه را مثل جریان واضحِ برق، پشتسرم حس کردم. غریزهام به من گفت که بهسمت لوله تفنگ کج شوم و خیلی سریع بهسمت چپ بچرخم تا بدنم را از مسیر گلوله دور کنم. آن مرد احتمالاً راستدست بود؛ یعنی بهطور طبیعی، از طرف چپ قابلیت دفاع نداشت. میتوانستم از همان ناحیه و در حین چرخش، آرنجم را به صورتش بکوبم و بهاینترتیب، برای شکستن مُچ دستش و فرو کردن اسلحه در پیشانیاش، زمان کافی داشته باشم. دوباره همان غریزههای قدیمی؛ اما کسی که میتوانست همه این کارها را انجام دهد، دیگر وجود نداشت؛ او را همراه با گذشتهام دفن کرده بودم.
بدون فشار دادن شیر آب، شلپشلپِ آب روی سرامیک قطع شد. وقتی دستهای مرطوبم را به نشانه تسلیم بالا میآوردم، حس کردم انگشتهایم میلرزد.
«نیازی به این کار نیست، آقای فلین!»
او اسمم را میدانست. درحالیکه دستم هنوز به سینک دستشویی بود، سرم را بالا آوردم و به آینه نگاه کردم. قبلاً این مرد را ندیده بودم. بلند و باریک بود و اُوِرکتی قهوهایرنگ روی کتوشلوار خاکستری پوشیده بود. سرش را تراشیده بود و زخمی عمودی روی صورتش از زیر چشم چپ تا خط آرواره دیده میشد. درحالیکه اسلحه را بهشدت به پشتم فشار میداد، گفت:
«تا بیرونِ دستشویی دنبالت میآم. کُتت رو میپوشی، پول صبحانه رو میدی و باهم از اینجا میریم بیرون. بعدش باهم حرف میزنیم. اگه همون کاری رو بکنی که میگم، کاری بهت ندارم. وگرنه مرگت حتمیه!»
تماس چشمیِ خوبی داشتیم. خبری از سِفت شدن صورت یا گردن نبود، خبری از حرکت غیراِرادی نبود و حرفِ بیشتری هم ردوبدل نشد. زورگیرها را میتوانستم از چندفرسخی تشخیص بدهم؛ جنس نگاهشان را میشناختم. مدت زیادی خودم هم از همین نوع نگاه را داشتم. او زورگیر نبود؛ قاتل بود! اما اولین قاتلی نبود که تهدیدم میکرد و به یاد دارم آخرین بار به کمک عقلم خلاص شدم، نه به کمک ترس!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دفاع |
نویسنده | استیو کاوانا |
مترجم | زهرا امین کار سیدانی |
ناشر چاپی | نشر البرز |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 440 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-235156-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |
شخصیت اصلی خیلی خوب پردازش شده بود
و آدم و مجذوب میکرد
اون هیجان رو با خوندن هر جمله میتونستی تصور کنی پس به شدت پیشنهاد میشه