معرفی و دانلود کتاب دروازه‌های بهشت

عکس جلد کتاب دروازه‌های بهشت
قیمت:
۶۶,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب دروازه‌های بهشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب دروازه‌های بهشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب دروازه‌های بهشت

کتاب دروازه‌های بهشت نوشته‌ی ایتن کوئن، فیلمساز برجسته‌ی آمریکایی و برادر جوئل کوئن، مجموعه‌‌ای است از نٌه داستان کوتاه که درون‌مایه‌ی قصه‌هایش تفاوت زیادی با حال‌وهوای فیلم‌هایی که ساخته ندارد: همان‌قدر عجیب و نامأنوس است و خشونت‌های خاص و جنون‌های افراطی خودش را دارد. کارهای این دو برادر همیشه طرفدارانش را داشته و نه فقط مردم عادی که منتقدها نیز از اکثر آثارشان تمجید کرده‌اند و حالا برخی از این فضاهای خاص و غریب در این مجموعه گردآوری شده‌اند.

درباره‌ی کتاب دروازه‌های بهشت

ایتن کوئن (Ethan Coen)، که با برادرش فیلم می‌سازد و در میان دوست‌داران سینما به عنوان «برادران کوئن» شناخته می‌شوند، از کارگردان‌های صاحب‌سبک سینمای هالیوود به شمار می‌روند. اکنون ایتن کوئن دست‌به‌قلم شده و مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه را به رشته‌ی تحریر درآورده که چیزی از غرابت فیلم‌هایشان کم ندارد. روایت‌های قصه‌های این مجموعه حوالی دهه‌ی 60 میلادی می‌گذرد و گه‌گاه به جوانیِ نویسنده در مینه‌آپولیس اشاره دارد، چنان‌که عنوان نخستین داستان این مجموعه نیز «یک ناپلی در مینه‌آپولیس» است. ایتن کوئن با الهام از حکایت‌های کهن و ادغام آن‌ها با قصه‌های کلاسیک جنایی، توانایی‌اش را در هنر روایت به رخ همگان می‌کشد.

معرفی و دانلود کتاب دروازه‌های بهشت

مضامین قصه‌های کتاب دروازه‌های بهشت (Gates of Eden) شباهت زیادی به دنیای سینمایی برادران کوئن دارند. اگر از مخاطبان سینمای این برادر کارکشته باشید، وقتی خواندن این مجموعه را شروع کنید اصلاً تعجب نخواهید کرد که زنانی ببینید که مردان را مدهوش و شیدا می‌کنند، گانگسترها ظالمانه با قلدریِ کودک‌مآبانه در منطقه فرمان‌روایی می‌کنند و کلی شخصیت خوب و بد وجود دارد که نام اکثرشان «جو» است. ایتن کوئن همراه برادرش، جوئل، آثاری روی پرده‌ی سینما برده که پر از جزئیات است و گاهی طنزآلود، مانند فیلم‌هایی به اسم‌های «فارگو»،‌ «جایی برای پیرمردها نیست»، «لبوفسکیِ بزرگ»، «بعد از خواندن بسوزانید» و... اما حالا ایتن کوئن تمام تبحرش را روی کاغذ و در این مجموعه داستان‌های کوتاه پیاده کرده است.

سبک ایتن کوئن را می‌توان نئونوآر دانست:‌ تصاویر متعدد، توصیفات کم و دیالوگ‌ها پرشمار است ولی ماهیت هر شخصیت به شیوه‌ی خاص خودش بیان می‌شود. کوئن در کتاب دروازه‌های بهشت برای دیالوگ‌هایی که نوشته، از روایت اول‌شخص و سوم‌شخص، مونولوگ (تک‌گویی) و همچنین روش نمایشنامه‌ی رادیویی استفاده می‌کند. با این که داستان‌های این مجموعه بلند نیستند، اما تنوعی که محتوایشان دارند نمی‌گذارند جذابیت قصه‌ها کم‌فروغ بشوند. هرچند که چیزی چالش‌برانگیز نیست و ایتن کوئن این خواسته را از ما ندارد که با قهرمان یا ضدقهرمان هم‌ذات‌پنداری کنیم،‌ بلکه از ما می‌خواهد تا دنیای تاریک این شخصیت‌ها، هرزگی‌ها و پلیدی‌های‌شان و سیاه‌بختی‌هایشان را تماشا کنیم.

ایتن کوئن در کتاب دروازه‌های بهشت خواننده را در طول قصه‌هایش از لذت و نفرت پر می‌کند و نهایتاً باز با این واقعیت روبه‌رو می‌شویم که خودمان مسبب بدبختی و مصیبت خودمان هستیم. مثل همین قصه‌ی نخست این مجموعه، یک ناپلی در مینه‌آپولیس، که داستان با زخمی روی تن شخصیت به پایان می‌رسد، با خشونتی که مشابهش را پیش از این هم در فیلم‌های برادران کوئن دیده‌ایم و مجدد این سوال در ذهن خواننده نقش می‌بندد که چرا این دو شخص پاک‌طینت و باتحصیلات به این جنایت‌های سازمان‌یافته علاقه دارند.

معرفی و دانلود کتاب دروازه‌های بهشت

ایتن کوئن در کتاب دروازه‌های بهشت که متشکل از نه داستان جذاب است، هرلحظه خواننده را با اتفاقی عجیب یا حتی ساده غافلگیر می‌کند. کوئن این توانایی را دارد که در عین خشن بودن فضای آثارش، چه در سینما چه اینجا در مجموعه داستان‌های کوتاهش، خواننده و بیننده را سرگرم می‌کند و زندگی را از زاویه‌دید خاص خودش به مخاطب نشان می‌دهد. این مجموعه داستان‌های کوتاه جذاب را مصطفی احمدی ترجمه و به یاری نشر چشمه منتشر کرده است و در اختیار علاقه‌مندان قرار داده‌اند.

اقتباس‌های فرهنگی و سینمایی از کتاب دروازه‌های بهداشت

  • هنری استدمنِ‌ کارگردان از روی داستان «دروازه‌های بهشت» در سال 1999 فیلمی کوتاه ساخته است.
  • اندرو پالور نیز در سال 2002 فیلمی کوتاه به نام Fever in the Blood نوشته‌ی ایتن کوئن، با اقتباس از داستان «هیجانی خون‌آلود» ساخته است.

نکوداشت‌های کتاب دروازه‌های بهشت

  • صدای ذهنی نویسنده چنان وضوحی دارد که داستان‌های این کتاب زنده می‌شود و از کاغذ بیرون می‌آید... الحق که این پسر خوب می‌نویسد. (ریچارد ویلیامز، Guardian)
  • آقای کوئن در دروازه‌های بهشت تجربه‌ی ناهنجار آمریکایی را روی کاغذ و به گوش مخاطب می‌رساند. (کریستوفر لِمن هاپت، The New York Times)
  • نویسنده‌ای توانا که حواسش به نشانه‌های کوچکِ احساسات عمیق هم هست. (استیون آمیدون، The Sunday Times)
  • نخستین کار ایتن کوئن در مقام نویسنده‌ی کتاب که موقع خواندنش غیرممکن است لبخند نزنید یا عصبانی نشوید. (مارک سندرسون، Time Out)
  • داستان‌های کوتاه شاهکار... کوئن توانایی بالای خود را در آگاهی از فرهنگ عامیانه‌ی آمریکایی به نمایش گذاشته است. آن‌طور که کوئن مجذوب افرادی است که یک‌بند حرف می‌زنند و گوش نمی‌دهند،‌ و وقتی کنار یکدیگر می‌رسند و همین باعث می‌شود نتوانند حرف بزنند، بگی‌نگی حال‌وهوای نوشته‌های ساموئل بکت را القا می‌کند. (تام شون،‌ Evening Standard)

کتاب دروازه‌های بهشت برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی و گنگستری هستند، خصوصاً‌ از طرفداران برادران کوئن و فیلم‌هایشان، به‌هیچ‌عنوان از این مجموعه داستان‌های کوتاه ساده رد نشوید.

در بخشی از کتاب دروازه‌های بهشت می‌خوانیم

در دفتر کارش نشسته بود، نگاهش به من بود و انگشت‌هایش وسط جمع زدن روی ماشین‌حساب ثابت مانده بود. «حساب» در زبان لاتین معنی سنگ‌ریزه می‌دهد؛ همان سنگ‌هایی که برای محاسبه از آن‌ها استفاده می‌کردند. ماشه را کشیدم و صورتش ترکید، مغزش متلاشی شد.

دفتر کارش انتهای راهروِ سنگی خلوتی در ساختمان تجاری کارمودی ولز بود. قدم‌های من تا آن‌جا سنگین و سنجیده بود، درست مثل وقتی که برای مراسم بلوغم به محراب کنیسه فراخوانده شدم. غذای مراسم بلوغ را عمو موری تهیه کرد. او جثه‌ی بزرگی داشت و چون پاهایش شَل بود موقع راه رفتن تلوتلو می‌خورد، بدنش پوشیده از موهای سیاه بود و عینکش همیشه با بند از گردنش آویزان بود. دو عموی دیگر هم دارم که شغل‌شان تهیه‌ی غذاست؛ مارو و اسحاق. اما عمو موری قیمت پایین‌تری پیشنهاد داده بود.

خانواده‌ی برانکسیِ پدرم را پنج برادر تشکیل می‌دادند. پدرم فیل و عمو شموئل تنها کسانی بودند که وارد حرفه‌ی تهیه‌ی غذا نشدند. پدرم واردکننده‌ی پارچه بود. عمو شموئل هم مرده به دنیا آمد.

من فیل شاپیرو را کشتم.

او باعث نقل‌مکان ما به مینه‌آپولیس شد. من در آن شهر غریبِ سرد زندگی کردم؛ جایی که نفس‌های مردم در هوا معلق می‌ماند، سرانگشت‌ها یخ می‌زد و خشک می‌شد، تُف‌ها قبل از برخورد با زمین منجمد می‌شد و قندیل می‌بست. نهایتاً به چمنزار دانشکده‌ی حقوق هاروارد رفتم و آب‌دماغم بالاخره از ریزش ایستاد. دانشکده‌ی حقوق هاروارد طی سال‌ها موضوع مهم خانه‌ی ما بود. دوست مادرم، میمزی کپلستاین، همیشه پُز پسرش دنی را می‌داد که از کلاس ششم فارغ‌التحصیل شده بود. وقتی از کلاس پنجم فارغ‌التحصیل شدم، مادرم بیمار بود و سرطان داشت می‌کشتش. در بیمارستان و زیر سِرم بود که این خبر را شنید. حرف زدن برایش دشوار بود. عمو اسحاق سرش را به او نزدیک کرد. مادر از میان لب‌های بسته‌اش زمزمه کرد «به میمزی بگو.»

فهرست مطالب کتاب

درباره ی کتاب
یک ناپلی در مینه آپولیس
هکتور برلیوز، کارآگاه خصوصی
تا حالا آلبوم بانوکده ی الکتریکی را شنیده‌ای؟
داستان مورتی
هیجانی خون آلود
پسرها
من فیل شاپیرو را کشتم
دوستان قدیمی
دروازه های بهشت

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب دروازه‌های بهشت
نویسنده
مترجممصطفی احمدی
ناشر چاپینشر چشمه
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات161
زبانفارسی
شابک978-622-01-1171-9
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب دروازه‌های بهشت

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب دروازه‌های بهشت

برای دریافت کتاب دروازه‌های بهشت و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.