معرفی و دانلود کتاب بین دو قلمرو: خاطرات کسی که در زندگیش وقفهای به وجود آمد
برای دانلود قانونی کتاب بین دو قلمرو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بین دو قلمرو: خاطرات کسی که در زندگیش وقفهای به وجود آمد
سولیکا جواد در کتاب بین دو قلمرو، داستانی را برایمان روایت میکند که هم نویسنده و هم قهرمان اصلی آن، خود اوست. در این زندگینامهی خودنوشت، ماجرای مبارزات سخت سولیکا با بیماری سرطان را میخوانیم و تقلاهایش را برای زنده ماندن به تماشا مینشینیم. بااینحال، آیا زنده ماندن برای زنده بودن کافی است؟ این کتاب انگیزشی علاوهبر کسب عنوان کتاب سال چندین نشریهی معتبر، توانسته عنوان پرفروش نیویورک تایمز را نیز از آن خود کند.
دربارهی کتاب بین دو قلمرو
پس از پایان تحصیل، درست هنگامی که سولیکا جواد (Suleika Jaouad) خود را برای ورود به دنیای واقعی آماده میکند، به تشخیص پزشکان متوجه میشود که سلولهای سرطانی سراسر بدنش را احاطه کردهاند و دیگر فرصت چندانی برای زندگی در جهان واقعی نخواهد داشت. شنیدن خبر ابتلا به سرطان برای این جوان بیستوسهساله آنقدر شوکهکننده بود که در یک لحظه دریافت کل زندگی و اندوختههایش در حال نابودی است. بااینحال، با وجود اینکه کسی به زنده ماندنش امیدی نداشت، تصمیم گرفت مبارزهی خود را با سرطان آغاز کند و زندگیاش را از چنگال بیرحم مرگ پس بگیرد. این مبارزه چیزی حدود چهار سال طول کشید اما پس از پیروزی، سولیکای جوان دریافت که باید مبارزهی دشوارتری را آغاز کند. او متوجه شد که طی چهارسالی که عمرش را بر تخت بیمارستان میگذرانده، در حقیقت برای زنده ماندن میجنگیده اما اکنون که زنده مانده، معنای زندگیاش را نمیداند. بنابراین، راهی ندارد جز اینکه «زندگی کردن» را بیاموزد.
سولیکا جواد شرح مبارزات خود را برای زنده ماندن و یافتن معنای زندگی، در کتاب بین دو قلمرو (Between two kingdoms) به مخاطبانش ارائه کرده و میکوشد از این طریق، الگویی برای تمام انسانهایی باشد که تصور میکنند برای مواجهه با مشکلاتشان توانایی کافی ندارد. انسانهایی که پیش از مردن، زندگی را فراموش میکنند و به مردههایی بدل میشوند که صرفاً به زنده بودن تظاهر میکنند.
سولیکا در ایامی که در بیمارستان به درمان مشغول بود، علاوهبر ستوننویسی برای نیویورک تایمز و نگارش زندگینامهی خود، نامههایی را مطالعه میکرده که از سراسر آمریکا برایش فرستاده میشدند. نامههایی از افرادی که حتی یک بار هم با او برخورد و تماس نداشتهاند. نویسنده بعد از درمان سرطان، تصمیم میگیرد سفر خود را به اقصینقاط آمریکا آغاز کند و به غریبههایی سر بزند که پیشتر برایش نامه نوشته بودند. پس از ملاقات با این افراد به نتیجهی مهمی میرسد که هم زندگی خودش را متحول میکند و هم این پتانسیل را دارد که زندگی خوانندگان کتاب بین دو قلمرو را زیرورو کند: بیین بیمار بودن و خوب بودن، مرز دقیقی وجود ندارد و بسیاری از انسانها کل زندگی خود را با رفتوآمد در بین این دو قلمرو میگذرانند.
از آنجایی که نویسنده و راوی کتاب، زندگی خود و رخدادهایش را صادقانه به مخاطبان ارائه کرده، نوعی حس همذاتپنداری را برای خوانندگانی تداعی میکند. اعترافات بیمحابای سولیکا جواد نشان میدهد که او هم مانند بسیاری از انسانها بارها درگیر ناامیدی یا احساس شکست شده اما با وجود همهی اینها به تلاش ادامه داده است. او نه یک ابرقهرمان، بلکه انسانی معمولی مانند میلیونها انسان روی زمین بوده، با این تفاوت که قصد نداشته بهراحتی زندگیاش را به مشکلات پیش رویش ببازد.
این کتاب انگیزشی و زندگینامهی مملو از پیامهای امیدبخش را میتوانید با برگردان حنانه گرجی تهیه کنید. نشر کتاب کوله پشتی وظیفهی چاپ و انتشار این اثر را به عهده داشته است.
جوایز و افتخارات کتاب بین دو قلمرو
- پرفروش نیویورک تایمز
- کتاب سال نیویورک تایمز، واشنگتن پست، بوکلیست و...
- نامزد جایزهی گودریدز در بخش کتابهای خاطرات و زندگینامه (2021)
نکوداشتهای کتاب بین دو قلمرو
-
سولیکا جواد در کتاب بین دو قلمرو در مورد یک سیر دائمی برایمان مینویسد: یک رفت و برگشت بین سلامتی و بیماری، همینطور گذشته و حال! (لس آنجلس تایمز)
-
عامل تمایز کتاب سولیکا جواد از دیگر آثار این است که او داستان کتاب خود را بهواقع زندگی کرده. اثری که زنده ماندن و دوباره زندگی کردن را به ما نشان میدهد. (NPR)
-
در طول مطالعهی کتاب بین دو قلمرو در میان جملات آن غوطه میخوردم و تا مدتها تصاویر ذهنیای که از این کتاب داشتم در ذهنم ماندگار شده بودند. سولیکا جواد نهتنها میتواند با سختیها مقابله کند، بلکه میتواند با احساسات شاعرانهی خود آنها را بیان نماید. نوشتههای او مسیر ناشناختهها را برای خوانندگان روشن خواهد کرد. (شانل میلر، نقد کتاب نیویورک تایمز)
-
مؤثر و متحولکننده! کتابی که بهزیبایی نوشته شده. (واشنگتن پست)
-
چگونه میتوانیم با تغییراتی که زندگی گذشتهی ما را دستخوش تحول میکنند رویارو شویم؟ کتابی که پیش رو دارید، یک داستان هیجانانگیز و روحانگیز است در مورد سوگواری و قدردانی که پرترهای باورپذیر از شخصیت یک زن در بیابان بین زندگی و مرگ را نشان میدهد. (تارا وستور، نویسنده)
-
کتابی زیبا، تیزبینانه و دلخراش! سولیکا جواد از احساساتی شدن پرهیز میکند اما تأثیراتی را که بیماری بر احساسات ما خواهند داشت، بهخوبی تشریح میکند. (سیذارتا موکرجی، نویسنده)
-
کتابی مملو از بلندپروازی! (کیسه لایمون)
کتاب بین دو قلمرو برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی کتاب بین دو قلمرو را به تمامی علاقهمندان کتابهای زندگینامه پیشنهاد میکنیم. زندگینامهی خودنوشتی که میتوان آن را نوعی خودزیستنامهی انگیزشی و الگویی برای همهی مخاطبانی دانست که قصد دارند در برابر دشواریهای زندگی، پیروز میدان باشند.
با سولیکا جواد بیشتر آشنا شویم
سولیکا جواد (زادهی 1988) نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی است. او همچنین از ستوننویسان پرطرفدار نیویورک تایمز بود. این نویسندهی پرفروش، تحصیلات خود را در دانشگاه پرینستون به پایان رسانده و مدرک MFA خود را نیز در زمینهی ادبیات و نویسندگی، از کالج بنینگتون دریافت کرده است.
بیماری سرطان خون که در سال 2011 گریبان زندگیاش را گرفت، موجب شد تا دیدگاه او نیز نسبت به زندگی متحول شود. پس از نجات از این بیماری بود که سولیکا جواد تورهای انگیزشی خود را در سراسر ایالات متحده آغاز کرد. او با سفر و حضور در دبیرستانها، بیمارستانها، دانشگاهها و... کارگاههایی برای بهبود سلامتی روحی مخاطبان خود برگزار میکند. وی همچنین کتاب حاضر را نیز با هدف آگاهیرسانی و کمک به انسانهایی که در منجلاب مشکلات زندگی دستوپا میزنند، به نگارش درآورده است.
در بخشی از کتاب بین دو قلمرو: خاطرات کسی که در زندگیش وقفهای به وجود آمد میخوانیم
ما از آن خانوادهها نیستیم که دور هم بنشینیم و گریه کنیم. آن شب وقتی به خانه رسیدیم، مادرم در کارگاهش خلوت کرد و در را بست. من خودم را در اتاقم حبس کردم. پدرم در جنگلی که نزدیک خانهمان بود پیادهروی طولانی کرد و چندین ساعت بعد با چشمهای قرمز برگشت. برادرم، آدام، سال آخر کالج و در آرژانتین بود. تصمیم گرفته بودیم تا زمانی که درمورد روند درمان چیز زیادی نمیدانیم فعلاً چیزی از بیماریام به او نگوییم. اما دربارۀ دوستانم، اصلاً نمیدانستند که حالم خوب نیست یا به آمریکا برگشتهام. هنوز در صفحۀ فیسبوکم برایم پیام میگذاشتند که هماهنگ کنیم و در پاریس همدیگر را ببینیم.
همینطور که روی تختم دراز کشیده بودم یکدفعه هوس کردم که این خبر هولناک را به دیگران بگویم. با خودم فکر کردم که اگر آن را با صدای بلند بگویم، کمکم برایم واقعی میشود. گوشی را برداشتم و به جیک، یکی از دوستان بسیار صمیمی دورۀ کالجم زنگ زدم. قبل از اینکه بخواهم لغات مناسب را برای ویل پیدا کنم، به تمرین نیاز داشتم و مطمئن بودم که جیک درک میکند. اما تا همین امروز هیچوقت ندیدهام که کسی آنقدر سریع مکالمه را تمام کند و گوشی را بگذارد. عذرخواهی کرد و گفت که کاش میتوانست بیشتر صحبت کند، اما کاری دارد که باید انجام دهد. قول داد که بعداً، همان شب با من تماس بگیرد. تماس نگرفت. چند هفتهای اصلاً خبری از او نبود. اولین اتفاقی بود که به من نشان میداد سرطان برای نزدیکان آدم عذابآور است و وقتی آدمها نمیدانند که باید چه چیزی بگویند، معمولاً اصلاً چیزی نمیگویند. قبل از نابودی آن میزان از شهامتم که مانده بود، به ویل زنگ زدم. هنوز در مراحل اول رابطهمان بودیم. چه انتظاری داشتم؟ اینکه همهچیز را یکسو بگذارد و دوباره نقلمکان کند به اینجا، ساراتوگا، بیاید و با من و پدر و مادرم که تابهحال آنها را ندیده است زندگی کند؟ همینطور که منتظر جواب دادن او بودم، با نفسهای عمیق خودم را آرام میکردم. به او گفتم: «نتایج نمونهبرداری اومد. چیزی دارم که بهش لوسمی حاد میگن.» صدایم گرفت. «اصلاً نمیدونم چی میشه. میدونم که درمورد همچین چیزی تعهدی نداریم.»
فهرست مطالب کتاب
دربارۀ نویسنده
یادداشت نویسنده
بخش اول
فصل اول. خارش
فصل دوم. مترو، کار، خواب
فصل سوم. پوست تخممرغ
فصل چهارم. سفر فضایی و اوج گرفتن
فصل پنجم. در آمریکا
فصل ششم. دوشاخه شدن
فصل هفتم. بارش رادیواکتیو
فصل هشتم. چیزهای آسیبدیده
فصل نهم. دختر حبابی
فصل دهم. درنگ
فصل یازدهم. درمانده
فصل دوازدهم. کبودیهای آزمایش بالینی
فصل سیزدهم. پروژۀ صدروزه
فصل چهاردهم. تانگو به افتخار پیوند
فصل پانزدهم. دو طرف تلسکوپ
فصل شانزدهم. کلبۀ امید
فصل هفدهم. گاهشماری برای آزادی
فصل هجدهم. سگ دورگه
فصل نوزدهم. رؤیاپردازی با آبرنگ
فصل بیستم. گروه جورواجور
فصل بیستویکم. ساعتشنی
فصل بیستودوم. حدومرزهای ما
فصل بیستوسوم. آخرین شب خوب
فصل بیستوچهارم. تمام شد
بخش دوم
فصل بیستوپنجم. فضای میانی
فصل بیستوششم. مناسک گذر
فصل بیستوهفتم. بازگشت
فصل بیستوهشتم. بازماندگان
فصل بیستونهم. تاختوتاز طولانی
فصل سیام. نوشتهشده روی پوست
فصل سیویکم. ارزش درد
فصل سیودوم. سالسا و مصمم بودن به بقا
فصل سیوسوم. نقش بروک را ایفا کردن
فصل سیوچهارم. برگشتن به خانه
سخن آخر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بین دو قلمرو: خاطرات کسی که در زندگیش وقفهای به وجود آمد |
نویسنده | سولیکا جواد |
مترجم | حنانه گرجی |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 400 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-461-484-9 |
موضوع کتاب | کتابهای اتوبیوگرافی، کتابهای خاطرات |