معرفی و دانلود کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو

معرفی کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو

امید و باور به خود دستاوردی نیست که تنها با کمک جملات انگیزشی در زندگی‌مان ایجاد شود. به همین سبب دیوید گاگینز در کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو به‌عنوان یک ورزشکار و دونده‌ی موفق قصد دارد با بیان ناملایمات مسیر موفقیت خود با شما راز واقعی خوشبختی را در میان بگذارد. بی‌شک این اثر با کتاب‌های مثبت‌اندیشی و روان‌شناسی‌ای که تاکنون خوانده‌اید، متفاوت است و از چشم‌اندازی دیگر به شما راه‌ورسم یک زندگی پردستاورد را نشان می‌دهد.

درباره‌ی کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو

دیوید گاگینز (David Goggins) در شرایط خانوادگی نامساعدی بزرگ شد و به خاطر بدرفتاری‌ها و آزار و اذیت‌های پدرش کودکی بسیار سختی را تجربه کرد. او دچار کم‌خونی و بعضی مشکلات جسمانی هم بود که سبب می‌شد رسیدن به اهداف مورد نظرش برای او به رؤیایی دور از دسترس بدل شود. البته موضوع به همین‌جا ختم نشد و او سرانجام، با تلاشی بی‌وقفه، در مسیری قرار گرفت که هرگز فکرش را هم نمی‌کرد. در کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو (Never Finished) خواهید خواند یک جوان بیست‌وچهارساله‌ی دارای اضافه‌وزن و بیماری‌های جسمی چطور توانست پس از مدتی به ارتش آمریکا بپیوندد و ضمن دریافت عنوان «سرباز مرد برتر» به دونده‌ای حرفه‌ای در دو ماراتن بدل شود.

پیش از هرچیز خوب است بدانید قرار نیست نویسنده در این کتاب به شما آموزش خودیاری بدهد و با تلقین جملات مثبت شما را برای تغییر مسیر زندگی‌تان تشویق کند. چراکه گاگینز معتقد است کتاب‌های روانشناسی موفقیت که تنها به قصد ایجاد انگیزه نوشته می‌شوند، نمی‌توانند تحولی بلندمدت و عمیق در زندگی افراد ایجاد کنند. به همین سبب او در نگارش این اثر از سخت‌ترین روزها و لحظات زندگی خود با شما سخن می‌گوید و ارزش موفقیت خود را به گذر از تاریکی‌ها و موانعی می‌داند که او را نسبت به ادامه‌ی تلاشش برای رسیدن به موفقیت مصمم کرده‌اند.

درحقیقت، باور برای آدمی در دو سطح می‌تواند وجود داشته باشد. اولی، باوری سطحی است که تحت‌تأثیر روحیه‌بخشی اطرافیان و گوش دادن به سخنرانی‌های انگیزشی و توصیه‌های روان‌شناسان موفقیت در ما ایجاد می‌شود؛ اما این‌گونه جملات و باورها هرگز قادر نیستند به خودی خود از ما در برابر ناملایمات محافظت کنند، چون به محض ایجاد اولین موانع دلسردی و ترس از پیشروی به سراغ‌مان خواهد آمد.

باور دیگر اما بر اثر ایستادگی ما در شرایط دشوار در وجودمان جوانه می‌زند و از مسیر رنج‌ها، تلاش‌ها و خستگی‌های مداوم می‌گذرد. این سطح از باور چون در شرایط دشوار ایجاد می‌شود، به آسانی از بین نخواهد رفت؛ درست مثل گیاهی در شوره‌زار که به شرایط دشوار عادت دارد و تندبادها و طوفان‌های شن نمی‌توانند به سادگی آن را ریشه‌کن کنند. البته گاگینز معتقد است این نوع باور تا خودمان نخواهیم در ما به وجود نخواهد آمد و با سخنرانی‌ها و تزریق فکرهای مثبت قابل ایجاد نیست.

چنین باوری درست در اوج ناامیدی‌ست که به سراغمان می‌آید. به بیان دیگر، ما همچون مانند غریقی هستیم که برای نجات از امواج سهمگین زندگی ناچاریم با تمام توان شنا کنیم. در چنین شرایطی بی‌شک ناامیدی و متوقف کردن تلاش مساوی با از دست دادن جان‌مان است. در خلال فصل‌های گوناگون این اثر با واقعیت‌های تلخ و شیرین زندگی نویسنده و دستاوردهای سال‌ها تلاش او برای تغییر سرنوشتش آشنا خواهید شد.

کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو ترجمه‌ی سمانه احمدزاده است که از سوی انتشارات اندیشه آگاه منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان به کتاب‌های اتوبیوگرافی قرار دارد.

نکوداشت‌های کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو

• در کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو با ترکیبی از دستاوردهای مافوق بشری گاگینز و کلمات پرجاذبه‌ی او مواجه می‌شویم که در حد قوی‌ترین جملات انگیزشی عمل می‌کند. (جو روگان)

• دیوید گوگینز یک نژاد نادر از انسان است. فلسفه‌ی او این است که دستیابی به عظمت خود، به بهای تمام داشته‌های زندگی‌مان تمام می‌شود. او با سرسختی ذهنی و نظم و انضباط شخصی‌اش انگیزه‌ای برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان از جمله خود من بوده است. (دواین راک جانسون)

• من دیوید را هنگام زمین خوردن بلند نکردم، اما او هر بار که می‌افتادم مرا بلند کرد. او با به اشتراک گذاشتن تجربیات زندگی خود، به همه‌ی ما طرحی ارائه کرده که بدانیم چگونه در مواجهه با ناملایمات طاقت‌فرسا برتر باشیم و در این فرآیند سرسخت بمانیم. (ژاکلین گاردنر، مادر دیوید گاگینز)

کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو مناسب چه کسانی است؟

اگر از خواندن کتاب‌های انگیزشی و مثبت‌اندیشی خسته شده‌اید و دوست دارید زندگی‌نامه‌ای الهام‌بخش و غیر اغراق‌آمیز را از یکی از افراد موفق جهان بخوانید، این کتاب انتخاب مناسبی‌ست.

با دیوید گاگینز بیشتر آشنا شویم

دیوید گاگینز متولد هفدهم فوریه‌ی سال 1975 در آمریکاست. او دوران کودکی دشواری داشت و تا بزرگسالی شغل‌های مختلفی را تجربه کرد که کشتن آفت و کار در پیست اسکیت از آن جمله‌اند. گاگینز بعدها در بزرگسالی به ارتش آمریکا پیوست و به خاطر موفقیتش در مأموریت‌های مختلف افغانستان و عراق به‌عنوان سرباز مرد برتر انتخاب شد. او همچنین ورزشکاری حرفه‌ای است که عناوین اصلی مختلفی را در مسابقات ماراتن به دست آورده. از دیگر آثار او باید به کتاب «نمی‌توانی به من آسیب بزنی: بر ذهنت چیره شو و ناممکن را ممکن کن» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب بی‌پایان: ذهنت را آزاد کن و در جنگ زندگی پیروز شو می‌خوانیم

بیست‌وچهارساله بودم که فهمیدم از درون شکسته و سرخورده‌ام. چیزی در روح من بی‌حس شده بود و آن بی‌تفاوتی و بی‌حسی عمیق، زندگی‌ام را پیش می‌برد. به همین دلیل است که هر زمان که اوضاع سخت می‌شد، از دنبال کردن اهداف و بزرگ‌ترین رویاهایم دست می‌کشیدم. تسلیم شدن فقط یک مسیر انحرافی دیگر بود و هرگز من را به‌طور جدی آزرده نکرد، زیرا وقتی بی‌تفاوت باشید، از پردازش آنچه برای شما یا درونتان اتفاق می‌افتد، ناتوان هستید. من هنوز قدرت ذهن خود را نمی‌شناختم و به همین دلیل به یک آدم چاق تبدیل شده بودم که به‌عنوان سم‌پاش در رستوران‌ها مشغول به کار بود. البته بهانه‌های خودم را هم داشتم. بی‌تفاوتی و کرختی من یک راهکار برای بقا بود، چیزی که پدرم در کله من فرو کرده بود. وقتی هفت ساله شدم، تصور می‌کردم یک اسیر جنگی هستم. در قبال شکست‌هایم بی‌تفاوت بودم و به خودم سخت نمی‌گرفتم. حتی پس از اینکه از خانه فرار کردیم و اتفاقات بد و شکست‌های دیگر را نیز تجربه کردیم، این بی‌تفاوتی همچنان در من بود؛ گویی تنها چیزی که آموخته بودم، باختن بود و با این واقعیت نیز کنار آمده‌ بودم.

وقتی بازنده به دنیا می‌آیید، هدفتان فقط زنده ماندن است، نه پیشرفت. شما یاد می‌گیرید که دروغ بگویید، تقلب کنید و هر کار لازم را برای سازگار شدن انجام دهید. ممکن است جان سالم به در ببرید، اما این یک زندگی رقت‌انگیز است. درست مانند من که مأمور کشتن سوسک‌ها بودم، یکدفعه چشم باز می‌کنید و می‌بینید که به هر قیمتی صرفاً به دنبال تأمین مایحتاج زندگی هستید و خود واقعی‌تان را مخفی می‌کنید. بازندگان مادرزادی، سرنوشتی شبیه همان سوسک‌ها پیدا می‌کنند که تقلا دارند فقط جان خود را نجات دهند. بازندگان معمولاً مشغول به کارهایی می‌شوند که مجبور به انجامش شده‌اند و این نگرش، اغلب باعث ایجاد اختلالات بسیار شدید در شخصیتشان‌ می‌شود.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: استعداد‌های نهفته خود را شکوفا کنید.
تکامل شماره 1
فصل دوم: کریسمس مبارک
تکامل شماره 2
فصل سوم: آزمایشگاه ذهنی
تکامل شماره 3
فصل چهارم: تولد دوباره یک وحشی
تکامل شماره 4
فصل پنجم: مرید نظم و انضباط
تکامل شماره 5
فصل ششم: هنر تحمل مشت خوردن
تکامل شماره 6
فصل هفتم: تاوان
تکامل شماره 7
فصل هشتم: تا سوت پایان بازی تلاش کنید.
تکامل شماره 8
فصل نهم: چلاندن روح
قدردانی