معرفی و دانلود کتاب به خدای ناشناخته
برای دانلود قانونی کتاب به خدای ناشناخته و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به خدای ناشناخته
ایمان یا خرافه؟ مسئله این است. ماجرای کتاب به خدای ناشناخته، شاهکار داستانی جان اشتاین بک، از دل باورهایی عجیب و گاه سرنوشتساز برمیخیزد. جوزف وین، قهرمان این رمان عرفانی، آرزویی ندارد جز آن که به مزارع پدر درگذشتهی خود رنگوروی تازهای ببخشد و آن را آباد کند. اما با شروع اعتقادات غریب او دربارهی درختی در باغ، سلسلهای از حوادث باورناپذیر، گریبان او و خانوادهاش را میگیرد.
دربارهی کتاب به خدای ناشناخته
شاید داستانهای زیادی دربارهی عشق آدمی به معشوقی انسانی خوانده باشید، یا حتی وابستگی دلاوری به کشور خود، اما باید بدانید که کتاب به خدای ناشناخته (To a God Unknown) داستانی دربارهی عشق به زمین است؛ البته نه عشقی معمولی و عادی. جان اشتاین بک (John Steinbeck) نویسندهی شهیر آمریکایی و صاحب جایزهی نوبل ادبیات در اثر داستانی خود، ماجرای عشق، ایمان، اعتقاد، جنون و خرافه را به هم میآمیزد و از آن اثری میسازد که خواننده بهراحتی آن را زمین نخواهد گذاشت.
کتاب به خدای ناشناخته در فضایی روستایی و در دل مزارع سرسبز کالیفرنیا میگذرد؛ جایی که خانوادهی جوزف وین و پدر باغدار او در آنجا روزگار میگذرانند. اما زندگی ساده و بهدور از دغدغهی آنها تنها تا زمانی ادامه داشت که پدر خانواده از دنیا رفت. بعد از آن نوبت پسر ارشد خانواده یعنی جوزف بود که افسار اوضاع را در دست بگیرد و به شرایط رسیدگی کند. البته او یک مأموریت بزرگ دیگر نیز داشت؛ جوزف باید وصیت پدر خود را به عمل میرساند و باغ رنگورورفتهی او را نونوار میکرد.
رابطهی جوزف با زراعت در زمین پدری، خیلیزود از عشقی ساده فراتر میرود و رنگوبویی معنوی پیدا میکند. قهرمان داستان به خدای ناشناخته، بین خود و باغی که رو به آبادیست، پیوندی عمیق و ناگسستنی میبیند. این عشق و علاقه کمکم شکلی نامعمول به خود میگیرد. جوزف وین، در میان درختان باغ، یک درخت بزرگ و تنومند را بیش از هم دوست دارد. درحقیقت، او این درخت پرشکوه را میپرسد و آن را تجلیگر روح پدر خود میداند. راوی داستان جان اشتاین بک، نعمت و وفوری که روانهی باغ پدریاش شده را از برکت وجود این درخت میداند.
عشق جوزف به درخت هرروز بیشتر از روز قبل میشود. کار به جایی میرسد که اهالی خانه برای او احساس نگرانی میکنند. باور جوزف به جادویی بودن زمین پدری حالا به نوعی جنون تبدیل شده و چیزی از یک خرافه کم ندارد. این موضوع برادر جوزف را به فکر میاندازد. او خود را درگیر یک دوراهی بزرگ و تصمیمی برگشت ناپذیر میبیند. آیا با قطع کردن درخت، مشکلات روحی جوزف نیز پایان میگیرد؟
داستان به خدای ناشناخته که با نام «به خدای ناشناس» نیز ترجمه شده، اولینبار در سال 1933 و به عنوان دومین اثر داستانی بلند جان اشتاین بک به چاپ رسید. بهسرانجام رساندن چنین اثر شاخصی چندان هم کار راحتی نبود و پنج سال از عمر حرفهای نویسنده را به خود اختصاص داد. داستان به خدای ناشناخته ماجرایی برگرفته از رسوم و باورهای قدیمی، داستانهای کتاب مقدس، اسطورههای کهن، و بتپرستی و خرافهگریست. این داستان با ترجمهای از شهرزاد لولاچی نیز به فارسی منتشر شده که شما میتوانید نسخهی نهایی آن را با تلاش نشر افق تهیه کنید.
در نکوداشت کتاب به خدای ناشناخته
- جان اشتاین بک به عنوان یک نویسنده زاده شده. توانمندی او در خلق تصاویر باورپذیر و بیهمتا بود. (نشریهی The New Criterion)
- رمانی فوقالعاده و خارقالعاده که مرا بیشتر از آنچه فکر میکردم به فکر فرو برده است. (آندرو لیپتک، نویسنده)
کتاب به خدای ناشناخته برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب خواندنی یک پیشنهاد جذاب برای علاقهمندان ادبیات داستانی و بهویژه رمانهای قرن بیستم آمریکایی است.
در بخشی از کتاب به خدای ناشناخته میخوانیم
جوزف پیاده شد و دستش را بهسمت او دراز کرد؛ ولی وقتی خواست به او کمک کند تا پیاده شود، الیزابت دستش را از دست او بیرون کشید و بهتنهایی پایین آمد و لرزان در سایه ایستاد. جوزف فکر کرد: «باید به او بگویم. هیچوقت این چیزها را به او نگفتهام. خیلی سخت بهنظر میرسد، ولی حالا باید هر طور شده به او بگویم.» آنچه را باید میگفت در ذهنش مرور کرد. در ذهنش فریاد کشید: «الیزابت، صدایم را میشنوی؟ از گفتن واماندهام و از خدا میخواهم راهی به من نشان دهد.» چشمهایش گرد و مسحور شده بودند. اندیشید: «بیآنکه فکر کنم دریافتم. مردی به من گفت که امکان ندارد، ولی فکر کردم. الیزابت گوش کن، شاید به صلیب کشیده شدن مسیح چیزی بیش از نشانهی همهی دردها باشد. در واقع شاید همهی وجود او خود درد بود. مردی بالای تپهای با بازوهای گشوده، شاید او منشأ تمام دردهایی باشد که تا به حال وجود داشتهاند.»
یک لحظه الیزابت رشتهی افکارش را قطع کرد و فریاد زد: «جوزف، من میترسم.»
سپس جوزف بیآنکه چیزی بگوید، به فکر کردنش ادامه داد: «الیزابت، گوش کن، نترس. بهت بگویم که بیکلمه فکر کردم. اکنون بگذار کورمال میان کلمهها راهی پیدا کنم، امتحانشان کنم و آنها را بسنجم. این فضای میان حقیقت و صداقت است، حقیقت غیر قابل تردید که حواس آن را تغییر نداده است. این همان حد و مرز است. دیروز ازدواج کردیم، ولی کامل نبود. این ازدواج ماست، گذشتن از گردنه، مانند نطفهای که بارور میشود. این نماد حقیقت اجتنابناپذیر است. لمحهای در قلبم گذشت، جدا از تمام لحظهها، از تمام معانی و متفاوت با هر زمانی دیگر. الیزابت، این همان ازدواج واقعی است که در خلوت ما شکل گرفته است. حضرت مسیح در همان مدت کم که بر صلیب بود، تمام دردهای ابدی را که از بین نرفته بودند، در وجود خود داشت.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به خدای ناشناخته |
نویسنده | جان اشتاین بک |
مترجم | شهرزاد لولاچی |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 272 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-353-842-9 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |