معرفی و دانلود کتاب آرایش دشمن
برای دانلود قانونی کتاب آرایش دشمن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آرایش دشمن
کتاب آرایش دشمن، رمانی کوتاه و دیالوگمحور و دهُمین رمان املی نوتومب است. این کتاب در قالب گفتگویی نمادین بین دو فرد ظاهراً غریبه نوشته شده که در سالن انتظار فرودگاه با هم روبرو میشوند. هر چه این گفتگو جلوتر میرود، رازهای بیشتری از ارتباط این دو مرد فاش میشود؛ رازهایی که سالها پنهان مانده بوده است.
دربارهی کتاب آرایش دشمن
ژروم آنگوست در فرودگاه پاریس، روی صندلی نشسته و سعی میکند سرش را با کتابی که همراهش آورده گرم کند. او امروز قرار بود برای یک سفر کاری به بارسلون در اسپانیا برود. اما متأسفانه بلندگوی اعلان فرودگاه اعلام کرد که پرواز پاریس به بارسلون، برای مدت نامعلومی به تأخیر افتاده است. بنابراین، چارهای جز نشستن روی صندلیهای سالن فرودگاه و منتظر ماندن ندارد. در همین حین، مردی به او نزدیک میشود؛ یک غریبه. ژروم یادش نمیآید آن مرد را جایی دیده باشد. آن مرد، ظاهراً از آن مسافرهای پرحرف و خستهکننده است که دنبال یک گوش مفت میگردند تا داستانهایی که هیچکس علاقه ندارد بشنود را برای کسی که چارهای جز شنیدن ندارد تعریف کنند. املی نوتومب (Amelie Nothomb)، کتاب آرایش دشمن (The Enemy's Cosmetique) را تقریباً به طور کامل در قالب گفتگوی این دو مرد در فرودگاه نوشته است. البته گاهی خودش در نقش راوی به میان گفتگوی این دو میآید و موقعیت را، کوتاه و مختصر، توصیف میکند.
ژروم آنگوست، آشکارا به مرد غریبه میفهماند که علاقهای به صحبت با او و شنیدن حرفهایش ندارد. بلکه ترجیح میدهد همانجا بنشیند و در آرامش، کتاب بخواند. مرد غریبه هم، در عوض، آشکارا اعلام میکند که علاقه یا بیعلاقگی ژروم آنگوست ابداً برایش مهم نیست و اصل اساسی زندگی او، انجام کاری است که دلش میخواهد. حالا هم دلش میخواهد با ژروم آنگوست صحبت کند و هیچ قانونی نمیتواند جلویش را بگیرد. حتی اگر ژروم، روی یک صندلی دیگر بنشیند یا به دستشویی برود، باز هم دست از سر او برنخواهد داشت. حتی اگر لازم باشد، پشت در دستشویی میایستد و همینطور حرف خواهد زد.
اما این مرد کیست؟ غریبهی پرحرف، هزاربار میگوید نامش تکستور تکستل است و هلندیست. ژروم آنگوست هم هزاربار میگوید که هویت او برایش ذرهای اهمیت ندارد. اما تسکتور تکستل تازه میخواهد داستان زندگیاش را از ابتدا برای ژروم آنگوست تعریف کند. آنطور که از گفتههای تکستور تکستل پیداست، ویژگیهای عجیب و غریبی دارد که باعث میشود ژروم آنگوست نفرت و انزجار زیادی نسبت به او احساس کند. آنگوست مرد محترمی است، شغل باشرافتی دارد و به چارچوبهای اخلاقی و حقوق دیگران احترام میگذارد. هیچ مرد محترم و شرافتمندی نمیتواند کسی را تحمل کند که بدون واهمه از تمایل به قتل و لذت بردن از تجاوز حرف میزند و به چیزی به جز تمایلات افسارگسیختهی خودش اهمیت نمیدهد. برای ژروم آنگوست تعجبی ندارد که این مرد، تکستور تکستل، در تمام عمرش طردشده و منفور بوده است. آنگوست هنوز خبر ندارد که زندگیاش با رازی هولناک به این مرد که درست نقطهی مقابل اوست، گره خورده.
به نظر میرسد املی نوتومب مفاهیم نظریهی روانکاوی را به صورت نمادین در داستان آرایش دشمن جا داده است. به هر حال او نویسندهی ماهری است، هر روز را در زندگیاش به نوشتن میگذراند، سالی چهار رمان در سبکهای مختلف مینویسد و هر سال یکی از آنها را چاپ میکند. از چنین نویسندهی ماهر و باتجربهای بعید نیست که از مفاهیم، برای خلق یک داستان ایده گرفته باشد. در نظریهی روانکاوی، شخصیت هر کس نتیجهی تعامل نیروهایی در ضمیر ناخودآگاه است. گفتگوی ژروم و تکستور به تعارض دو نیروی اصلی «نهاد» و «خود» در نظریهی روانکاوی شباهت زیادی دارد. نهاد (یا اید) نیرویی است که از ابتدای تولد در ذات انسان وجود دارد و از تمایلات غریزیِ جنسی و خشونتآمیز تشکیل میشود. تکستور تکستل در این داستان، نماد این نیرو است. در مقابل، نیروی خود (یا ایگو) جلوی رفتارهای افسارگسیختهی تحتتأثیرِ نهاد را میگیرد و تمایلات ناپسند را از طریق مکانیسمهای دفاعی به شکل جامعهپذیر درمیآورد. ایگو همچنین، تمایلات غیرقابلقبول را در ضمیر ناخودآگاه نگه میدارد تا فرد از خواستههای نفرتانگیزش آگاه نشود. ژروم آنگوست میتواند نماد این بخش از نظریهی شخصیت در رویکرد روانکاوی باشد.
رمان آرایش دشمن، یکی از کتابهای مجموعهی برج بابل از نشر چشمه است. این کتاب را مارال دیداری به فارسی ترجمه کرده.
دربارهی مجموعهی برج بابل
نشر چشمه، داستانهای بلند یا رمانکها که در غرب به آن «نوولا» میگویند را تحت عنوان مجموعهی برج بابل منتشر میکند. ویژگی اصلی این ساختار داستان، کوتاه و کمحجم بودن آن است. مجموعهی برج بابل، بر اساس محدودهی جغرافیایی نویسندگان به چند زیرمجموعه تقسیم میشود که هرکدام از زیرمجموعهها، از روی یکی از شخصیتهای داستانهای نویسندگان آن محدوده نامگذاری شدهاند. کتاب آرایش دشمن، در زیرمجموعهی شوایک قرار دارد که مربوط به نویسندگان اروپای شرقی است. شوایک، نام شخصیتی است که یاروسلاو هاشک، نویسندهی اهل چک، خلق کرده است.
اقتباسهای سینمایی از کتاب آرایش دشمن
- در سال 2020، کایک میلانو فیلم A Perfect Enemy را با اقتباس از این رمان تولید کرده است.
- معروفترین نمایشهایی که از داستان آرایش دشمن اقتباس شدهاند در سالهای 2005 و 2006 در سالنهای تئاتر بلژیک به نمایش درآمدهاند.
کتاب آرایش دشمن برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن هرکدام از این موارد علاقهمند هستید، آرایش دشمن یکی از بهترین انتخابها برای شماست: رمانهای روان و سبک با حجم کم، فروید و نظریهی روانکاوی، داستانهای دیالوگمحور، علاقهمندان به رمانهای جنایی و معمایی، دوستداران ادبیات اروپا.
در بخشی از کتاب آرایش دشمن میخوانیم
«با یک دستم محکم او را گرفته بودم و با دست دیگر چاقو را دادم دستش. تیغهی چاقو را روی شکمم گذاشتم، گفتم “زود باشید.” گفت “حرفش را هم نزنید. زیادی خوشبهحالتان میشود. ”گفتم “به خاطر من این کار را نکنید، به خاطر خودتان انجامش دهید. ” گفت “گفتم که هیچ تمایلی به این کار ندارم. ” گفتم “خب پس بدون تمایل و برای خاطر من این کار را بکنید.” با تمسخر گفت “ترجیح میدهم بمیرم تا برای خوشایند شما کاری کنم!” گفتم “میتوانم همین الآن پیشنهادتان را قبول کنم، مواظب باشید!” گفت “دیوانهی لعنتی، من از شما نمیترسم!” گفتم “این چاقو بالاخره باید استفاده شود، متوجهاید؟ خون باید همهجا را بردارد. میفهمید؟” گفت “هیچ بایدی وجود ندارد.” گفتم “باید اینطور باشد! ” و سلاح را ازش گرفتم. فهمید ولی دیگر خیلی دیر شده بود. سعی کرد از چنگم دربرود. بیفایده بود. زور نداشت. چاقو را توی شکمش فروکردم. جیغ نزد. گفتم “دوستتان دارم. فقط میخواستم اسمتان را بدانم.” همانطور که با ریشخند زیرلب میگفت “شما روش منحصربهفردی برای پرسیدن اسم افراد دارید.” افتاد. آدمِ در حالِ موتِ بسیار محترمی بود. گفتم “بسیار خب، پس اسمتان را بگویید.” گفت “ترجیح میدهم بمیرم.” این آخرین کلماتی بود که به زبان آورد. از روی خشم، سینهاش را به ضرب چاقو پارهپاره کردم. ولی چه سود، او بازی را برده بود: مُرده بود بیآنکه بتوانم به اسم صدایش کنم.»
سکوت حکمفرما شد. انگار ضربهای به سر ژروم آنگوست خورده بود. تِکستل ادامه داد: «رفتم و چاقو را هم با خودم بردم. ناخودآگاه یک جنایت بیعیبونقص مرتکب شده بودم. بهجز قربانی هیچکس آمدنم را ندیده بود. احتمالاً آنقدری هم که بتوانند شناساییام کنند اثری از خودم به جا نگذاشته بودم. مدرکش هم اینکه هنوز آزادم. فردای آن روز، بالاخره جواب سؤالم را در روزنامه پیدا کردم. در یک آپارتمانی که دیگر برای من آشنا بود، جسد ایزابلنامی را پیدا کرده بودند. ایزابل! خوشوقت شدم.»
فهرست مطالب کتاب
دربارهی برج بابل
دربارهی نویسنده
آرایش دشمن
نامنامه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آرایش دشمن |
نویسنده | املی نوتومب |
مترجم | مارال دیداری |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 113 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1146-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |