معرفی و دانلود کتاب آخرین دروغ
برای دانلود قانونی کتاب آخرین دروغ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آخرین دروغ
گاهی بهتر است برخی از اسرار به خاک سپرده شوند! کتاب آخرین دروغ نوشتۀ ماری کوبیکا، نویسندۀ آمریکایی و خالق رمان معروف و پرفروش دختر خوب، است. کوبیکا استاد خلق قصههای پیچیده و مبهم، این بار داستان سانحهای که منجر به مرگ مردی شده را روایت میکند؛ مرگی مشکوک و شواهدی که میگوید این حادثه طبیعی نبوده است.
خلاصهی داستان کتاب آخرین دروغ:
آخرین دروغ (Every Last Lie) روایتی پیچیده و مرموز از حادثه تصادف مردی به نام نیک است است که منجر به مرگ او شد. داستان از دو راوی تشکیل شده است؛ نیک و کلارا، همسر وی، که مجموعا فصلهای رمان به صورت یک در میان از زبان آنها روایت میشود. میسی فرزند کلارا و نیک در حادثه رانندگی حضور داشته است. او نقش مهمی در کشف علت اصلی حادثه دارد؛ اما تعاریف میسی بیشتر بر اساس کابوسهای شبانهای است که میبیند و به صورت منقطع بیان میشوند.
در طول داستان علتهای متعددی برای این تصادف ذکر میشود از جمله جادهی ناهموار و پر پیچ و خمی که نیک در آن رانندگی میکرده و سرعت بالای او حین تصادف و حتی نور خورشید هنگام غروب. داستان با روایت روزمرگیهای زندگی کلارا و نیک (پیش از تصادف) ادامه مییابد و در خلال آن متوجه نکاتی میشویم که بعضی از آنها بیارتباط به علت حادثه نیستند. این اشارهها باعث جذاب و در عین حال مرموز شدن بیشتر داستان میشود. به اعتقاد کلارا مرگ نیک حادثهای طبیعی نبوده است؛ زیرا فرزند چهار ساله آنها که در اتومبیل حضور داشته، به لحاظ فیزیکی آسیبی جدی ندیده است. کلارا با وجود تمام غم و اندوهی که داشت، تصمیم گرفته بود قاتل نیک را شناسایی کند. نویسنده در این داستان سعی دارد نشان دهد که بعضی از رازها هیچ گاه نباید فاش شوند.
ماری کوبیکا را بیشتر بشناسیم:
ماری کوبیکا (Mary Kubica) در رشتهی تاریخ و ادبیات از دانشگاه میامی فارغالتحصیل شده و مدتی در همین زمینه به تدریس در دبیرستان مشغول بوده است. تا اینکه در سال 2014 رمان «دختر خوب» به عنوان اولین اثر وی منتشر میشود؛ «دختر خوب» کتابی موفق و پر مخاطب شناخته میشود به طوری تاکنون بیش از 20 میلیون نسخه از آن به فروش رفته است. او با اولین اثرش توانست سبک خود و مخاطبانش را پیدا کند. از افتخاراتی که این اثر برای نویسندهاش به دنبال داشت، میتوان به نامزدی دریافت جایزهی منتقدین برای اولین کتاب نویسنده و نامزدی بهترین کتاب جنایی و معمایی در سایت گودریدرز اشاره کرد. ماری پس از آن تجربه موفق، چهار رمان دیگر نیز نوشت.
نکوداشتهای کتاب آخرین دروغ:
- مری کوبیکا داستانی مسحور کننده از زندگی یک زوج و اسرارشان روایت میکند. روایتی که با عناصر روانشناختی ذهن مخاطب را با خود همراه میسازد و همین پیچیدگیهای داستان باعث میشود جوایزی به نویسنده تعلق گیرد. (مگان ابوت)
- چهارمین اثر مستقل مری کوبیکا، تصویری جذاب از غم و اندوه و مقابله با تحقیقات قاطعانه همسری درباره دروغهایی است که کشف کرده و زندگی او را برهم زده است. (Booklist)
در بخشی از آخرین دروغ میخوانیم:
مردی در برابرم ایستاده بود، کلماتی که از دهانش خارج میشد مانند حشرات سیاهی بودند که در فضا پراکنده میشدند و تلاش من برای گرفتنشان در هوا و درکشان، بیفایده به نظر میرسید. مرد پرسید: «آیا شما خانم سولبرگ هستید؟» و وقتی من پاسخ دادم که هستم، ادامه داد: «حادثهای رخ داده است، خانم!»
او یک پیراهن سیاه و یک شلوار سیاه پوشیده و روی پیراهنش تکههایی از پارچه دوخته شده است که آرمی بر خود دارند. روی اتومبیلی که در جلوی خانه پارک شده است کلمات راهنمایی و رانندگی را میخوانم.
«خانم؟» صدای مرد زمانی که دیگر از پاسخ دادن من ناامید شده بود، به گوش رسید. فلیکس در آغوش من مانند یک کیسة سیبزمینی سنگین به نظر میرسید. او آرام، ساکت و سنگینتر از هر زمانی به خواب رفته بود. هریت زیر پای من نشسته، به مرد غریبه خیره شده بود.
با اینکه گوشم کلمات مرد را میشنید، اما مغزم نمیتوانست آنها را پردازش کند. دلیلش بیخوابی است، به خود یادآوری کردم، یا شاید انکار! من در برابر مرد ایستاده بودم و از خود میپرسیدم، این مرد از من چه میخواهد؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آخرین دروغ |
نویسنده | ماری کوبیکا |
مترجم | فریبا جعفری نمینی |
ناشر چاپی | انتشارات نسل نواندیش |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 384 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-220163-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |
قصه از زبان دو راوی مختلف بیان میشه با قضاوتهای متفاوت از زندگی مشترک و چالشهایی که باهاش درگیر هستن.
ذهن انسان چقدر میتونه فریبکار باشه و کاری کنه حقایق رو کاملا جلوه وارونه بده.
داستان در عین سادگی، اسرارآمیز و پر از هیجان بود و دوست داشتم هرچه زودتر همهی این ابهامات برام روشن بشه.
شخصیتها پیچیده و عجیب و غریب نبودن و فقط واکنشهاشون به مسائل و مشکلات، کار رو براشون سخت کرده بود و به راحتی میشد باهاشون هم ذات پنداری کرد.