معرفی و دانلود کتاب ویلا
برای دانلود قانونی کتاب ویلا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ویلا
دو سهم از پنج سهمی که امیلی حق داشت راجعبه قتل و مرگ حرف بزند، تمام شد. جسیکا میخواست این تعطیلات را فقط به استراحت بگذراند اما مگر میشود در ویلایی استراحت کرد که بهخاطر قتلی فجیع معروف شده؟ کتاب ویلا در یک مکان، اما در دو زمان مختلف روایت میشود؛ 1974 و زمان بهقتل رسیدن پیرس در ویلای رزاتو و اواخر دههی 90 و سفر جسیکا و امیلی به همان ویلا که قرار است متوجه حقایق مرموزی شوند و دوستیشان آسیب ببیند. ریچل هاوکینز رازهای هولناکی را در گوشهگوشهی این ویلا پنهان کرده و حالا قرار است آنها را آشکار کنیم.
دربارهی کتاب ویلا
«آن ویلا قاتل است». البته این صفتی است که رسانهها و روزنامههای دهه 70 بعد از به قتل رسیدن پیرس شلدون به آن خانه نسبت دادهاند؛ بههمین دلیل هم امیلی هم دوست ندارد برای تعطیلات تابستانه به آن ویلا برود، اما هنگامی که دوست صمیمی آدم، در اینستاگرام معروف باشد و بخواهد برای دنبالکنندگانش خاطراتی عجیب بنویسد، چارهای نمیماند جز رهسپار شدن بهسوی ایتالیا. کتاب ویلا (The Villa) شخصیتهای زیادی ندارد، اما هر کدام از آنها بهاندازهی چند جلد داستان جنایی و معمایی، رازهای نگفته و گذشتهای تاریکی را به دوش میکشند.
یکی از این افراد دوست امیلی، جسیکا، است. جیسی، جسی، چسی و... تنها تعدادی از اسمهایی هستند که جسیکا در بیست سال اخیر برای خود انتخاب کرده و هربار که نام جدیدی به لیست اسامی مستعارش اضافه میشود، امیلی احساس میکند کیلومترها از او دورتر شده و این اواخر نسبت به جسیکا احساس نفرت دارد؛ البته این احساس فقط بهسراغ امیلی نیامده و جسیکا هم متوجه شده که چیزی نمانده تا ارتباطش با بهترین دوست زندگیاش بهپایان برسد، بنابراین پیشنهاد میدهد که آن دو دوست، تعطیلات تابستانی را در ویلای رزاتو ایتالیا بگذرانند؛ پیشنهادی که چند سال پیش از طرف نوئل گوردون مطرح شد و دوستانش به او جواب مثبت دادند و هولناکترین شب را در آن خانهی قدیمی رقم زدند.
ریچل هاوکینز (Rachel Hawkins) کتاب ویلا را در دو خط روایی موازی روایت میکند: یکی در گذشته، زمانی که نوئل گوردون، موسیقیدان و هنرمندی پرآوازه، همراه با دوستانش به این ویلا سفر کرد؛ و دیگری در زمان حال، که امیلی و جسیکا در تلاشاند تا به رابطهی سرد و شکنندهی خود سر و سامانی بدهند. اما این ویلا سرنوشت دیگری را برای آنها رقم زده است. نوئل گوردون احساس میکند استعدادش رو به افول است؛ بنابراین تصمیم میگیرد برای احیای خلاقیت خود به محیطی جدید برود. او ویلای رزاتو را بهعنوان مقصد انتخاب میکند و برای اینکه این سفر به تجربهای خاص تبدیل شود از پیرس شلدون، موسیقیدان بااستعداد، دعوت کرد که همراهش باشد. علاوه بر پیرس، مری، دوستدختر او، و لارا، خواهر ناتنی مری، نیز به این سفر پیوستند.
مری، زنی با قریحهی نویسندگی، مدتی بود که در نوشتن اثر جدیدش دچار مشکل شده بود و امید داشت که در محیط آرام و زیبای ایتالیا، بتواند داستان ناتمامش را به پایان برساند. برنامهی نوئل این بود که در پایان این سفر، اثری خارقالعاده خلق شود که در دنیای هنر ماندگار بماند. این اتفاق هم افتاد، اما نه به آن شکلی که او تصورش را میکرد. چیزی که این سفر را در خاطرهی همگان حک کرد، نه یک شاهکار هنری، بلکه قتلی خونین بود. قتل پیرس شلدون، که از همان شب مرموز تا سالها بعد، همچنان در هالهای از ابهام باقی ماند.
در زمان حال، امیلی و جسیکا پس از سالها دوستی، احساس میکنند که از یکدیگر فاصله گرفتهاند. جسیکا که زندگی مجازی پرزرقوبرقی در اینستاگرام دارد، برای جذب مخاطبان بیشتر تصمیم میگیرد سفری تابستانی به ایتالیا داشته باشد و امیلی را نیز با خود همراه کند. امیلی برخلاف دوستش، شخصیتی آرام و درونگرا دارد و چندان اهل نمایشهای مجازی نیست، اما برای حفظ این دوستی قدیمی، پیشنهاد جسیکا را میپذیرد. امید آنها این بود که این تعطیلات بتواند دوستیشان را احیا کند، اما ویلا رزاتو برنامهی دیگری برای آنها داشت. امیلی که نویسندهای مشتاق است، در میان وسایل قدیمی ویلا، به دستنوشتههایی برمیخورد که متعلق به مری، نویسندهی داستانی جنایی در دههی 70 است. خواندن این نوشتهها او را به دنیایی دیگر میبرد؛ دنیایی پر از کشمکش، عشق، خیانت و در نهایت، قتل. کتاب ویلا بخشهایی از آن دستنوشتهها را در لابهلای داستان گنجانده است.
ریچل هاوکینز در داستان ویلا نهتنها یک قصهی معمایی را خلق میکند، بلکه نشان میدهد چگونه تضادهای کوچک میتوانند در طول زمان به بحرانی غیرقابلکنترل تبدیل شوند. او نیرویی ماورایی را بهانهی اتفاقات هولناک این ویلا نمیداند، بلکه ریشهی اصلی آن را در روحیات و روابط انسانی جستجو میکند. درگیریهای جزئی، کینههای پنهان، حسادت و جاهطلبیهایی که از دید دیگران پنهان میمانند، در نهایت میتوانند به نقطهای برسند که یک اتفاق غیرمنتظره، همهچیز را از کنترل خارج کند.
کتاب ویلا نهتنها داستانی پر از تعلیق و رمز و راز را روایت میکند، بلکه لایههای عمیقی از روانشناسی شخصیتها را به نمایش میگذارد. ریچل هاوکینز نشان میدهد که چگونه محیط و گذشتهی یک مکان میتواند بر انسانها تأثیر بگذارد و تصمیمهایشان را تغییر دهد. گویی ویلا رزاتو، نه فقط یک خانه، بلکه شاهدی خاموش بر تمام درگیریها، احساسات و تراژدیهایی است که در طول سالها در آن رخ داده است.
کتاب ویلا با ترجمهی رضوانه ارشادپور در انتشارات دختر آفتاب به چاپ رسیده است.
جوایز و افتخارات کتاب ویلا
- کتاب پرفروش نیویورک تایمز
- نامزد جایزهی گودریدز در ژانر رمانهای رازآلود و هیجانانگیز (2023)
نکوداشتهای کتاب ویلا
- در داستان ویلا دو قصه در دو خط زمانی متفاوت، بهطور همزمان پیش میروند. ریچل هاوکینز در رمان خود روابط ناسالم و متعدد و فسادهای اخلاقی را به وادی نقد میکشاند و تریلری ترسناک و روانشناختی را بهوجود میآورد. (Bookpage)
- این کتاب از داستان فرانکشتاین الهام گرفته شده و از سبک گوتیک پیروی میکند. (سیاتل تایمز)
- ریچل هاوکینز ملکهی تعلیق است. در داستان ویلا، فضایی گوتیک و خاص در طبقهی بالای قصری ایتالیایی، بستر ماجرایی تاریک و هولناک خواهد شد. (هدر گودنکاف)
کتاب ویلا برای چه کسانی مناسب است؟
تصورتان از ایتالیای زیبا و مدرن را فراموش کنید. اینجا ویلایی قدیمی است که دیوارهایش شاهد قتلی خونبار بودهاند. مهم نیست که چند سال از آن جنایت گذشته، خاطرات ویلا قرار است دوباره زنده و بهشکلی جدید تکرار شوند. کتاب ویلا داستانی معمایی و روانشناختی است که برای علاقهمندان به ژانر جنایی نیز جذاب است.
در بخشی از کتاب ویلا میخوانیم
لارا کنار پیشخوان منتظر مری بود و سیگاری روشن کرده بود و عملاً توپی را روی پاهایش بالا و پایین میانداخت. باران، موهای تیرهاش را خیس کرده بود و روی شانههایش فر خورده بودند و ریملش، صورتش را سیاه کرده بود، اما هنوز هم به همان شیوهای که مری درمورد لارای بینظیر فکر میکرد، زیبا بود. شاید بینیاش زیادی باریک بود، شاید چانهاش زیادی تیز بود، اما همیشه بهقدری دربارهی همهچیز هیجانزده بود که حتی در آشپزخانهی تاریک، باعث درخشیدن صورتش میشد.
آهنگ پیرس تمام شد و حالا گرامافون دوباره مینواخت و این بار حتی صدایش بلندتر بود. صدای جرج هریسون35، عضو گروه بیتلز، موردعلاقهی مری بود، اما بااینحال نگاهی به دفترش انداخت و دوباره آرزوی اندکی سکوت کرد. اما حالا که لارا اینجاست، میدانست که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. این شکل مهمانیهای شبانهی پیرس بود که درحالی به پایان میرسید که غریبهها روی زمین یا در وان حمامشان به خواب میرفتند.
حتی با فکرکردن به این قضیه، احساس خستگی میکرد و با خود فکر کرد که چطور ممکن است یک نفر در سن نوزدهسالگی اینقدر خسته باشد.
و حالا باید با لارا سروکله میزد.
مری گفت: «باشه، معلومه یه چیزی باعث شده اونقدر هیجانزده بشی.» و از کنار خواهرش رد شد تا آبجوی ولرمی را از داخل سینک بردارد. یخی که پیرس قبلاً آن جا انداخته بود، تقریباً آب شده بود و هنگامیکه مری بطری را باز کرد، چند قطره آب روی زمین چکید.
لارا بدون مقدمه گفت: «بیا بریم ایتالیا.»
مری مکث کرد. «چی؟»
لارا تکرار کرد: «ایتالیا.» و درحالیکه نصفه روی پیشخوان نشسته بود، دود سیگار را بیرون داد و دست آزادش را به کمرش زده بود. مری متوجه شد که لارا تاپ او را پوشیده است، همان تاپ آبیرنگ گلداری که یک هفته پیش خریده بود. روی سینهی راست لارا، لکهی کوچکی قرار داشت و مری با عصبانیت آشنایی لبش را گاز گرفت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ویلا |
نویسنده | ریچل هاوکینز |
مترجم | رضوانه ارشادپور |
ناشر چاپی | انتشارات دختر آفتاب |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 260 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-93756-0-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی، کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |