معرفی و دانلود کتاب وقتی رفت
برای دانلود قانونی کتاب وقتی رفت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب وقتی رفت
پلیس کیف کولی و لباسهای پاره و فرسودهی الی را روی میز میگذارد. همهچیز واضح است؛ الی در پانزده سالگی ربوده شده و مدتی بعد به قتل رسیده؛ اما چه کسی او را کشته و چرا؟ کتاب وقتی رفت در گذشته و حال سفر میکند تا نوئل و فلوید که در سرنوشت الی نقش دارند را به ما معرفی و راز قتل الی را حل کند. لیزا جول از ما میخواهد که به نشانهها و جزئیات خوب دقت کنیم و بدانیم که قاتل جایی در نزدیکی ما ایستاده است. داستان وقتی رفت جزو پرفروشترین و محبوبترین آثار جنایی و معمایی است.
دربارهی کتاب وقتی رفت
لارل خیره مانده است و انگار زمان برای او متوقف شده. نمیتواند به پاپی نگاه نکند؛ او درست همانند الی است و انگار روح دختر گمشدهاش، در جسم این کودک حلول کرده. از حالت چشمانش گرفته تا شیوهی لبخند زدنش، همهچیز لارل را به گذشته پرتاب میکند؛ به سالهایی دور، زمانی که هنوز الی زنده و خانوادهاش کامل بود و روزگار بر وفق مراد میچرخید. کتاب وقتی رفت (Then She Was Gone) نوشتهی لیزا جول (Lisa Jewell) ما را بر امواجی از فجایع سوار میکند و سرنخها و قطعات گمشدهای از معمای قتل الی را در مسیر ما قرار میدهد.
بیش از ده سال از روزی که الی برای رفتن به کتابخانه از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت، گذشته است. آن روز هم مثل هزاران روز دیگر عادی بود، اما همهچیز در لحظهای دگرگون شد. تلاشهای بیوقفهی پلیس و جستوجوهای شبانهروزی همه بینتیجه ماندند. هیچ ردی از الی پیدا نشد، نه شاهدی، نه مدرکی، نه حتی یک سرنخ کوچک. سالها گذشت و امید جای خود را به ناامیدی داد، تا اینکه چندی پیش، بخشی از جسد دختر نوجوان لارل به همراه کیف کولهاش در جنگلی دورافتاده کشف شد. زخمی که سالها پیش در دل لارل شکل گرفته بود، حالا دوباره با شدتی بیشتر سرباز میکند. کتاب وقتی رفت در پی یافتن معمای قتل است و باید بتواند راز این جنایت را برای ما آشکار سازد؛ رازی که رمز آن با ورود یک مرد به زندگی لارل شروع به نمایان شدن میکند؛ مردی بهنام فلوید.
از همان لحظهی ناپدید شدن الی، همهچیز در زندگی لارل فرو ریخته است. احساس گناه مانند خوره به جانش افتاده و لحظهای رهایش نمیکند. او خود را مقصر میداند؛ حس میکند که نتوانسته از فرزندش مراقبت کند. سه سال پس از گم شدن الی، رابطهی لارل و پائول، بهتدریج سرد و در نهایت نابود شد و دو فرزند دیگرش نیز از او فاصله گرفتهاند. حالا لارل ترجیح میدهد تنها باشد، اما درست زمانی که فکر میکرد دیگر راهی برای بازگشت نیست، فلوید از راه رسید. مردی آرام و مرموز که بهنوعی زندگی را دوباره به لارل بخشیده است، اما مهمتر از فلوید دختر اوست: پاپی. کودکی که چهرهاش هیچ شباهتی به پدرش ندارد، اما در عوض، بهطرز عجیبی یادآور سیمای الی است. همین شباهت کافی است تا ذهن لارل دوباره به گذشته برگردد و پرسشهای عجیب و بیجواب به او هجوم آورند.
گذشتهی مرموز فلوید و چهرهی پاپی، همهچیز را برای لارل به یک معما تبدیل کرده است و اینجاست که لیزا جول لایه به لایه رازهای پنهان را آشکار میکند. لارل نمیداند که آغاز این فاجعه از همان روزی بوده که نوئل دونلی، معلم ریاضی خشک و مقرراتی، وارد زندگیشان شد؛ زنی که برای حفظ رابطهاش با مردی سرد و نهچندان عاشق، به راهی شوم قدم گذاشت. او باور داشت تنها چیزی که میتواند رابطهاش را نجات دهد، داشتن فرزند است، اما خودش نمیتوانست بچهدار شود. پس نقشهای تاریک و ویرانگر را پیاده کرد. او برای باردار شدن به زنی جوان و با بدنی سالم نیاز داشت؛ زنی مانند الی!
کتاب وقتی رفت مانند آتشفشانی خاموش است که آرام آرام فوران میکند؛ با هر صفحه، تنش بیشتر میشود، رازها یکییکی فاش میشوند و خواننده را با خود به عمق کابوسی واقعی میبرد؛ جایی که مرز میان عشق، جنون و گناه از بین میرود. لیزا جول ما را از پلههای نردبان وحشت بالا میبرد و در هر قدم دلیلی تازه برای دلهره داشتن در اختیار ما میگذارد تا جایی که خود بهدنبال سرنوشت الی به جستوجو بپردازیم.
کتاب وقتی رفت با ترجمهی مائده توحیدی در انتشارات دختر آفتاب منتشر شده است.
جوایز و افتخارات کتاب وقتی رفت
- از پرفروشترینهای ساندیتایمز
- نامزد بهترین کتاب جنایی و معمایی گودریدز
- جزو پرفروشترین آثار نیویورکتایمز
نکوداشتهای کتاب وقتی رفت
- خود را برای خواندن کتابی محسورکننده و دلهرهآور آماده کنید. (روزنامه Sun)
- با جرئت میگویم که شما نمیتوانید رمان وقتی رفت را زمین بگذارید و تا انتها با آن همراه خواهید بود. (Daily Express)
- لیزا جول رشتههای داستانی را کمکم به یکدیگر گره میزند و متصل میکند و پدیدهای نادر را رقم میزند که شما را متأثر خواهد کرد. (روزنامهی مترو)
- مخاطب به سادگی میتواند با خط داستانی این کتاب ارتباط برقرار کند اما نمیتواند از آن خارج شود. خوانندگان در طول قصه مدام به کشف معماها میپردازند و رازهای سربهمهر را فاش میکنند. (Bookbag)
- این داستان پرتنش و هوشمندانه است و هیاهویی بهراه خواهند انداخت که همه دربارهی آن صحبت کنند. (ادل پارکس)
کتاب وقتی رفت برای چه کسانی مناسب است؟
هیچچیز در رمان وقتی رفت عادی نیست. یک دختر هفده ساله در مسیر کتابخانه ناپدید میشود و تا ده سال بعد هیچ خبری از او بهدست نمیآید. پس از سالیان سال، جسدی فرسوده و کیف کولهاش، تنها ردی است که نشان میدهد الی دیگر به خانه برنخواهد گشت. لیزا جول داستانی معمایی و جنایی را رقم زده تا ما را در میان حدس و گمانهای گوناگون معلق نگهدارد و به کشف حقیقت وادار کند.
در بخشی از کتاب وقتی رفت میخوانیم
شب کریسمس لارل دیر از خواب بیدار میشود. دو پیام از فلوید دارد؛ یکی اینکه برای پائول و بانی چه هدیهای ببرد و دیگری اینکه چه بپوشد. او پاسخ پیامها را میدهد: براشون پنیر بیار. هرچی بودارتر بهتر. یه بلوز خوب بپوش با یه چهرهی شاد. من سبز میپوشم.
او فوراً پاسخ میدهد: پس پنیر سبز و بلوز بودار. حلّه.
لارل در جواب میگوید: پسرهی دیوونه. لارل بعد از آن حمام میکند.
وقتی از حمام میآید، پیام دیگری از فلوید دریافت میکند: فکر میکنی بتونی اول بیای اینجا؟ یه هدیه برات دارم، اما اونقدر بزرگه که نمیتونم بیارمش مهمونی.
رگهای از ترس را در وجودش احساس میکند. هیجان فلوید درمورد هدیهاش، او را مشوش کرده است. او هیچوقت طرفدار ژستهای باشکوه نبوده. بیشتر از آن، این تغییر برنامهی لحظهی آخری حال عجیبی در او ایجاد کرده. دوباره به یاد حرفهای بلو میافتاد: «البته که مردی که عاشق نیست، اما شدیداً دوست دارد عاشقش باشند، موجود خطرناکی است.» به یاد دروغ فلوید درمورد خانهی نوئل و خانوادهاش میافتد. به شکم تخت نوئل در هشت ماهگی و مرطوبکنندههای لب در زیرزمین خانهی او فکر میکند. و سپس به بریدههای روزنامه در اتاق مطالعهی فلوید و شمعدانهای اتاق پاپی فکر میکند. او میداند؛ میداند که فلوید با هدفی پنهانی او را به خانهاش دعوت کرده.
به پائول و هانا پیام میدهد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب وقتی رفت |
نویسنده | لیزا جول |
مترجم | مائده توحیدی |
ناشر چاپی | انتشارات دختر آفتاب |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 416 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-99525-3-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |