معرفی و دانلود کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1

معرفی کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1

در کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1 اثر جی. کی. رولینگ، کارآگاه استرایک قرار است به پرونده‌ای رسیدگی کند که چهل سال از آن می‌گذرد و در مورد زنی است که دهه‌ها قبل به‌طور ناگهانی مفقود شده و پلیس هم موفق به یافتن او نشده است! با تمام این‌ها استرایک و رابین وارد عمل می‌شوند و در عین درگیری با چالش‌های زندگی شخصی خود به تحقیقات پیچیده‌‌ی کارآگاهی‌شان ادامه می‌دهند.

درباره کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1

جی. کی. رولینگ (J.K. Rowling) در پنجمین جلد از مجموعه‌ی کارآگاه استرایک با نگارش داستانی با حجمی بیش از نهصد صفحه، حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. رمان حجیم کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1 (Troubled Blood) به‌صورت دو قسمتی به فارسی ترجمه و منتشر شده است که قسمت اول فصل‌های یک تا پنج نسخه‌ی اصلی را شامل می‌شود. در قسمت اول رمان خون خراب، قهرمانان داستان مثل همیشه وارد ماجرای تازه، عجیب و پیچیده‌ای می‌شوند؛ اما این بار این پرونده با سایر موردها یک تفاوت مهم دارد و به جنایتی مربوط می‌شود که چند دهه قبل رخ داده است!

در رمان خون خراب، یک سال از وقایع سفید مرگبار گذشته است و کورمورن استرایک و شریکش رابین الاکوت، هر دو در تلاش‌اند تا کار و زندگی شخص‌شان را به تعادل و هماهنگی برسانند. خاله‌ی کورمورن که او را بزرگ کرده، در حال دست‌وپنجه نرم کردن با یک بیماری لاعلاج است. از طرفی استرایک با خواهرش نیز دچار اختلافاتی شده و نامزد سابقش با اینکه ازدواج کرده و مادر بچه‌هایی دوقلو است، همچنان پایش را از زندگی کارآگاه بیرون نمی‌کشد. رابین هم زندگی شخصی آرامی ندارد، او نه‌تنها درگیر طلاق پرتنشی شده بلکه مزاحمت‌های کارمند جدید آژانس کارآگاهی‌شان که یک افسر سابق پلیس است، آشفتگی‌هایش را نیز بیشتر کرده است.

زمانی که استرایک به ملاقات خانواده‌اش می‌رود با درخواست یک زن، پایش به پرونده‌ای قدیمی باز می‌شود. این زن از ماجرای گم شدن مادرش می‌گوید. ماجرایی که ذهن استرایک را بسیار به خود مشغول می‌کند. داستان از این قرار است که در سال 1974 پزشکی به اسم مارگو بامبرو در مطب خود واقع در منطقه‌ی کِلِرکنول به شکل ناگهانی ناپدید می‌شود. بعداز این واقعه، تحقیقات پلیس هم به جایی نمی‌رسد و ماگوت هرگز پیدا نمی‌شود.

و حالا پس از گذشت چهل سال، دختر مارگو از کارآگاه استرایک می‌خواهد یک بار برای همیشه حقیقت این ماجرا را کشف کند. استرایک این درخواست را می‌پذیرد، بی‌خبر از آنکه این تحقیقات قرار است به کلافی از سرنخ‌های پیچیده تبدیل شود که یک قاتل زنجیره‌ای روان‌پریش و یگ گروه جنایی در لندن فقط بخشی از آن هستند!

جی. کی. رولینگ رمان جنایی و مخوف کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1 را در نیمه‌ی سپتامبر سال 2020 منتشر کرد. اگرچه او در ابتدا این مجموعه را با نام رابرت گالبریت منتشر کرد اما سبک نویسندگی او خیلی زود نامش را فاش کرد و استقبال طرفدارانش فروش این مجموعه را به رقمی نجومی رساند. این رمان خواندنی ماجراجویانه و پرکشش با تلاش‌های ویدا اسلامیه به فارسی ترجمه شده و انتشارات کتابسرای تندیس به دلیل حجم بالای این اثر آن را در دو جلد منتشر کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1

• بهترین کتاب سال 2020 از نگاه وال‌استریت ژورنال
• برنده‌ی جایزه‌ی بهترین کتاب جنایی و تریلر سال از سوی جایزه‌ی کتاب بریتانیا (British Book Awards)

نکوداشت‌های کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1

• معمای محوری داستان و توانایی نویسنده در خلق شخصیت‌های جذاب و متنوع تحسین‌برانگیز است. (واشنگتن پست)
• مهارت گالبریت (رولینگ) در طرح‌ریزی داستان و ایجاد انحراف در مسیر روایت ستودنی است. (گاردین)
• رمان قهرمانانه‌ای که نمی‌توان در برابر جذابیت‌هایش مقاومت کرد. (یواس‌ای تودی)
• به‌شدت جذاب و خواندنی. (پیپل)
• پیچیده و لذت‌بخش. (ساندی میرر)

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1

در سال 2017 بی‌بی‌سی با اقتباس از مجموعه رمان استرایک، تولید سریال استرایک (Strike) را آغاز کرد که فصل پنجم آن بر اساس ماجرای رمان خون خراب است. این فصل با کارگردانی سوزان تالی (Susan Tully) ساخته و در سال 2022 منتشر شد.

کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1 برای چه کسانی مناسب است؟

افرادی که طرفدار مجموعه‌ی کارآگاه استرایک هستند و مشتاقانه ماجراهای آن را پیگیری می‌کنند، از خواندن این رمان نیز لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب کارآگاه استرایک - جلد پنجم: خون خراب 1 می‌خوانیم

حالا که زن بلوند ساکن استوک نوینگتون نیز مورد توجه قرار گرفته بود، پرونده‌ی ناقلا را دو سه نفر به عهده داشتند. آژانس علاوه‌بر رئیس ناقلا و خودش، خانه‌ی الینور دین را نیز زیر نظر داشت و ناقلا مشغول کارش بود و از حقوق هنگفتی بهره‌مند بود که از نظر همه استحقاقش را نداشت و همچنان درباره‌ی آتویی که از رئیسش داشت مهر سکوت بر لب زده بود. در این بین، دوباره هم گویا از سر درماندگی و نه از روی امید، به پرداخت هزینه‌ی تعقیب دوست‌دخترش ادامه می‌داد و کارت تبریک به طور شک‌برانگیزی ساکت شده بود. تنها مظنونشان که همان زن جغدمانند راهنمای نگارخانه‌ی ملی پرتره بود، در محل کارش نیست و نابود شده بود.

جمعه بعدازظهر، رابین وقتی بارکلی را اتفاقی در دفتر دید، به او گفت: امیدوارم سرما خورده باشه و خودکشی نکرده باشه.

استرایک هنوز در کورنوال گیر افتاده بود و رابین بعد از ملاقات با مشتری پنجه‌طلا، تازه او را بدرقه کرده بود. وقتی فهمیده بود رقصنده‌ی وست‌اند که دل دختر بی‌فکرش را برده بود، جوانی پاک و منزه، معتقد به تک‌همسری و ظاهراً دگرخواه است، با اکراه آخرین صورت‌حساب قابل ملاحظه‌اش را پرداخت کرده بود.

بارکلی پیش از رفتن سر کشیک نظارت شبانه‌ی ناقلا، داشت قبض‌های هفتگی‌اش را تحویل پت می‌داد، و با شنیدن این حرف تعجب کرد و پرسید مگه مرض داره که بخواد خودکشی کنه؟

رابین گفت: چه می‌دونم. از آخرین پیامی که نوشت معلوم بود خیلی ترسیده و دستپاچه شده. شاید فکر کرده من با کارت‌هایی که فرستاده بود اومدم که باهاش برخورد کنم.

بارکلی به او توصیه کرد: باس چند ساعت بخوابی.

رابین سمت کتری رفت. بارکلی گفت: ولی من نه. من باس تا نیم ساعت دیگه شیفت رو از اندی تحویل بگیرم. باز باید برم پیملیکو و شاهد باشم که عشق دوباره با هیچ پدرسوخته‌ای نمی‌پره.