معرفی و دانلود کتاب ژان کریستف: جلد چهارم
برای دانلود قانونی کتاب ژان کریستف: جلد چهارم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ژان کریستف: جلد چهارم
در کتاب ژان کریستف: جلد چهارم اثر رومن رولان، از مهاجرت جدید کریستف میخوانید. این بار هم او برخلاف میل خودش مجبور میشود که به کشور دیگری برود و این سفر برای او بسیار گران تمام میشود.
ژان کریستف (Jean christophe) رمانی موزیکال است و آنچنان در رمان غرقتان خواهد کرد که گویی به موسیقی گوش فرا میدهید. این رمان بزرگترین جایزه ادبی آکادمی فرانسه را برای رومن رولان به ارمغان آورد و شهرت آن از مرزهای فرانسه عبور کرده و به همهی زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است.
رمان ژان کریستف گامها و اصوات موسیقى را لابهلاى سطورش پنهان ساخته و هنگامى که سطرهاى آن خوانده مىشود گویى همهچیز در فضایى مهآلود فرو مىرود و تنها موسیقى به گوش مىرسد. رومن رولان (Romain Rolland) در این کتاب با زبان موسیقى سخن مىگوید و گاه که کلامش از سخن گفتن باز مىایستد تنها مىنوازد و نتها و اصوات موسیقى را در قالب کلمهها و واژگان درمىآورد. موسیقىاى که گاه آدمى را به شور و هیجان وا مىدارد و گاه متاثر مىسازد.
در جلد چهارم، مشکلات هم چنان گریبانگیر کریستف هستند و او همچنان در حال مبارزه است. ژان کریستف حالا پیر شده است. تقریبا همه او را در سراسر اروپا میشناسند و آثار او را در کنسرتها اجرا میکنند. اما نویسنده بازهم طی یک سری از اتفاقات شخصیت ژان کریستف را بهبود میدهد و او را به درجه خاصی از استادی در موسیقی میرساند... .
ژان کریستف موسیقیدان آلمانى است که پس از درگیرى با پلیس مجبور به ترک کشور شده و به فرانسه مهاجرت مىکند. ژان که طى دوران بلوغ فکرىاش دست خوش تحولاتى فراوان بوده و تا حدودى داراى روحى چند شخصیتى است، شخصیت اصلى و با دوامش به آرامى شکل مىگیرد و به یک ثبات معقول و منطقى مىرسد. زندگى ژان کریستف کرافت تا حد زیادى به زندگى و اندیشههاى بتهوون، موتسارت و واگنر شبیه است اما از آنچه معلوم است ژان بیشتر به خالق خود مانند است تا به فردى دیگر. موسیقى در ژان نیاز شدیدى به دوست داشتن برمىانگیزد و کسى که خوب دوست مىدارد، دیگر کم و بیش نمىشناسد. خود را به تمامى در راه همه کسانى که دوست مىدارد ایثار مىکند. این عشق افلاطونى نصیب کسى نمىشود جز روح الیویه فرانسوى که روانش چون پناهگاهى است نرم و اطمینانبخش تا ژان سراسر هستى خود را به او بسپرد. ژان در دوستى با الیویه جهان را از منظرگاه دوست مىنگرد و هستى را با حواس دوست در آغوش مىکشد غافل از آن که طبیعت بىرحم در جدا کردن دو قلب که به یکدیگر عشق ورزیدهاند هرگز عشق را در یک زمان از هر دو قلب برنمىکند بلکه چنان مىکند که یکى از آن دو زودتر از دوست داشتن باز ایستد تا همیشه آن یک که بیشتر دوست دارد فدا شود و این ژان است که هرگز نمىتواند در دوست داشتن لحظهاى به خود مجال سستى و اهمال راه دهد.
رومن رولان کارشناس موسیقی و نویسنده، او آثار بسیاری درباره موسیقی دارد. درباره هندل و بتهوون به آثاری مستقل پرداخت و شاهکارش ژان کریستف که طی سالهای 1904 تا 1912 نگارش آن به طول انجامید، درباره یک موسیقیدان است. وی در 1901 ریاست بخش موسیقی مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس را به عهده گرفت. او نخست در دانشسرای عالی و از 1903 در سوربون سخنرانیهای آموزشی درباره موسیقی انجام داد. از 1913 از کار کناره گرفت و در سوئیس ساکن شد، در 1938 به فرانسه برگشت تا از جنگ دوری نکرده باشد، اما به اسارت درآمد و در یک اردوگاه آلمانی زندانی شد و تنها وقتی دچار بیماری مهلکی شد آزادش کردند اما پیش از خاتمه جنگ در 1944 درگذشت.
در بخشی از کتاب ژان کریستف: جلد چهارم میخوانیم:
کریستف، سالها را که مىگریزند، دیگر نمىشمرد. زندگى، چکّه چکّه سپرى مىشود. امّا زندگى او، جاى دیگر است. او دیگر داستانى ندارد. داستاناش، اثرى است که مىآفریند. زمزمه پیاپى نغمه نهانى، جان را مىانبارد و به هیاهوى دنیاى بیرون پروا نمىکند.
کریستف، پیروز شده است. ناماش، ارجمند گردیده. موهایش سپید شده. پیرى فرا رسیده است. هیچ در غم آن نیست؛ دلاش، همواره جوان است؛ از توان و باور خویش، هیچ نکاسته است. از نو، آرامش به چنگ مىآورد؛ امّا این آرامش، همان نیست که پیش از «بوته آتشین» داشت. در ژرفاى درون خویش، لرزه توفان و گردابى که دریاى خردشان بر او نموده است، نگاه مىدارد. مىداند که هیچکس نباید به خود ببالد که فرمانرواى خویش است، مگر به دستور خدایى که بر نبرد فرمانرواست. در جان خویش، دو جان نهفته دارد. یکى دشتى است بلند، دستخوش تاخت و تاز بادها و ابرها. آن دیگر، که بر آن چیره است، ستیغى است برفپوش که در روشنایى غوته مىزند. نمىتوانى در آن بسر برى؛ امّا آنگاه که از مه پایین، از سرما یخ زدهاى، جادهاى که به آفتاب راه مىبرد، مىشناسى. کریستف، در جان مهآلود خویش، هیچگاه تنها نیست. در کنار خویش، حضور یار نیرومند خود، سنتسیسیل را درمىیابد، با آن دیدگان فراخ که به آسمان گوش فرا مىدهد؛ و، همچون پولسخوارى، در پرده رافائل، که تکیه داده به شمشیر دم درمىکشد و مىاندیشد، کریستف دیگر خشمگین نمىشود، دیگر به نبرد نمىاندیشد، رؤیایش را بنا مىکند.
کریستف، در این سالهاى زندگى خویش، آهنگهایى براى پیانو و موسیقى تالارى مىنوشت. اینجا، آزادترى تا بیباکى بیشتر نشان دهى؛ میان اندیشه و برپایى آن، میانجى کمتر است: اندیشه، مجال آن نیافته است که در راه از پاى بیفتد. فرسکو بالدى، کوپرن، شوبرت و شوبن، با بیباکى بیان و شیوه، پنجاه سال از انقلابىهاى ارکستر، پیشى گرفتهاند. از خمیرمایه نواها که دستهاى نیرومند کریستف ورز مىداد، تودههاى نغمههاى هماهنگ ناشناخته، و نغمههاى دمساز دوارانگیز پیاپى، برخاسته از دورترین خویشاوندى نواها و در دسترس شورهاى امروزین، به در مىآمد. جان را افسون مىکرد. امّا مردم را مجالى باید، براى خو گرفتن به پیروزهایى که یک هنرمند بزرگ از غوته زدنهاى خویش به ژرفاى دریاى بیکران، به ارمغان مىآورد. کسانى اندک، کریستف را در بیباکى واپسین ساختههایش، پیروى مىکردند. همه پیروزىاش، از نخستین ساختههایش، برمىخاست. به هنگام کامیابىها، که دریافتن ناآگاهى مردم توان فرساتر است تا به هنگام ناکامىها، زیرا درمانناپذیر مىنماید، در کریستف، پس از مرگ دوست یگانهاش، یک گرایش اندکى بیمارگونه به گوشه گرفتن از مردم را شدّت بخشیده بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ژان کریستف: جلد چهارم |
نویسنده | رومن رولان |
مترجم | علی اصغر خبره زاده |
ناشر چاپی | انتشارات نگاه |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 619 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-351-540-9 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |