معرفی و دانلود کتاب چگونه مراقبه کنیم: یک راهنمای عملی برای دوست شدن با ذهنمان

معرفی کتاب چگونه مراقبه کنیم: یک راهنمای عملی برای دوست شدن با ذهنمان

کتاب چگونه مراقبه کنیم: یک راهنمای عملی برای دوست شدن با ذهنمان نوشته‌ی راهبه بودایی و نویسنده پرفروش پما چودرون به شما می‌آموزد که چگونه با استفاده از مدیتیشن و مراقبه، ذهن خود را تمرین دهید تا بتوانید در هر حالتی حتی هنگام تحمل درد جسمانی، به آرامی احساس شادی کنید و بتوانید با جهان پیرامون خود به راحتی ارتباط برقرار نمایید.

درباره کتاب چگونه مراقبه کنیم:

آدمی ذهن و فکری ناآرام و پویا دارد چرا که زندگی هر کس پر از اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی، شادی، غم، پیروزی، شکست و... است و هیچ راهی برای فرار از این تجربیات وجود ندارد. پس تنها راه حل برای کنار آمدن با پایین و بالاهای زندگی و پذیرای تجربه‌های جدید شدن، این است که با استفاده از مدیتیشن و مراقبه به استقبال سختی‌های زندگی بروید و آرامش خود را حفظ کنید.

کتاب چگونه مراقبه کنیم: یک راهنمای عملی برای دوست شدن با ذهنمان (How to Meditate: A Practical Guide to Making Friends with Your Mind) به این مساله اشاره دارد که آن چه باعث رنج‌های فکری و غم و شادی می‌شود در واقع ریشه در خود ذهن دارد.

بر اساس آموزه‌های بودا تنها با کار کردن بر روی ذهن است که می‌توان شادی واقعی را حس کرد و از زندگی در دنیا لذت برد. رایج‌ترین کار این است که به عوامل بیرونی که به نظر می‌رسد باعث رنجیده شدن شما شده‌اند، بپردازید اما اگر تمرین کنید و ذهن خود را پرورش دهید که تمام این عوامل ناراحت کننده‌ی به ظاهر بیرونی دیگر برای شما مکلی ایجاد نمی‌کنند.

در هر تلاشی برای بنا کردن یک جامعه روشنگر، اصل در لحظه بودن، بسیار اهمیت دارد. شاید فکر کنید که بهترین رویکرد برای کمک به جامعه چیست و چه‌طور می‌توانید بفهمید که کاری که می‌کنید اصیل و خوب است. تنها جواب، بودن در حال است. راه قرار یافتن و نگهداشتن ذهن در حال، از تمرین مدیتیشن می‌گذرد. در مدیتیشن، شما یک رویکرد بی‌طرفانه برمی‌گزینید. شما به چیزها اجازه می‌دهید همان‌گونه که هستند باشند و با این کار، خود، بودن را می‌آموزید.

با استفاده از مدیتیشن و مراقبه، 5 ویژگی و مهارت در شما تقویت می‌شود. نخست آن که استوار می‌شوید. منظور از استواری این است که وقتی برای مراقبه می‌نشینید برای خود این امکان را فراهم می‌کنید که هر چه را که در لحظه اتفاق می‌افتد به راحتی تجربه کنید. دومین ویژگی این است که بینش شما شفاف‌تر و بازتر خواهد شد یعنی در صورتی‌که در شرایط سختی از زندگی قرار بگیرید و بخواهید دست از تلاش بردارید و در حقیقت به زندگی پشت کنید با استفاده از مدیتیشن مچ خود را می‌گیرید و دوباره می‌توانید از پس ناملایمات و هیجان‌ها بربیایید. سومین ویژگی افزایش تدریجی شجاعت است زیرا با گذشت زمان خود را برای تجربه‌ی اتفاقات و سختی‌های دیگر و احساست قوی آماده خواهید کرد. ویژگی چهارم توانایی بیدار ماندن و زندگی در لحظه است. پنجمین ویژگی به گفته کتاب «خیلی بزرگش نکن» نام دارد که باعث می‌شود در لحظه بتوانید از خود انعطاف نشان دهید.

کتاب چگونه مراقبه کنیم مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این کتاب و استفاده از آموزه‌های آن به تمام کسانی که به دنبال کسب آرامش در زندگی هستند و می‌خواهند بر مشکلات غلبه کنند، پیشنهاد می‌شود.

پما چودرون را بیشتر بشناسیم:

معلم، نویسنده، مادر عزیز و راهبه بودایی تبتی – آمریکایی، پما چودرون (Pema Chodron) در سال 1936 زاده شد. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه کالیفرنیا سال‌ها به عنوان معلم ابتدایی در نیومکزیکو و کالیفرنیا درس می‌داد. در دهه‌ی چهارم زندگی‌اش به منطقه آلپ سفر کرد و در آن جا با شخصی به نام لاما چایم آشنا شد و سال‌ها در کنار او به یادگیری پرداخت و در سال 1974 در انگلستان به عنوان یک راهبه تازه کار، فعالیتش را آغاز کرد. او تا کنون کتاب‌ها و فایل‌های صوتی بسیاری منتشر کرده است و در معبدی در نوا اسکوشیا در کانادا به عنوان یک معلم و راهبه فعالیت می‌کند. از جمله آثار او می‌توان به کتاب «موقعیت‌های ترسناک» و «وقتی همه چیز به هم می‌ریزد» اشاره کرد.

جملات برگزیده کتاب چگونه مراقبه کنیم:

- هرگاه که به مراقبه می‌نشینید، اولین کاری که می‌کنید قرار یافتن است. قرار یافتن به این معنی است که به اتاقی می‌آیید که در آن قصد تمرین مدیتیشن دارید و به خود اجازه می‌دهید که کاملاً همانی که هستید باشید. از خود باخبر می‌شوید. شما حسی از اینجا بودن دارید و شناختی از این‌که با خود چه آورده‌اید.

- تمرین تنفس، رها کردن را به ما می‌آموزد. تمرین، ما را با ملایمت همراه می‌کند و ما با نفس کشیدن راحت و آرام می‌شویم. تنها برای چند لحظه روی تنفس خود تمرکز کنید و ببینید که چه اثری در ملایمت شما دارد. کافی‌ست داخل شدن و بیرون رفتن نفس‌تان را حس کنید.

- مهربانی بی‌قید و شرط، تمرین قرار یافتن با خودمان، همان‌گونه که هستیم است، بدون برچسب خوب و بد زدن به تجربه. از چیزی که در خودمان می‌بینیم نباید خیلی ناراضی یا ناامید بشویم.

- شما هم می‌توانید انرژی خود را بشناسید و با آن کاملا راحت باشید.. شما با انرژی خود صمیمی می‌شوید و آن انرژی دیگر بر زندگی شما فرمانروایی نمی‌کند. شرطی بودن شما از بین نمی‌رود ولی دیگر شما را هم کنترل نمی‌کند.

- هیچ میزانی از حرف‌های یک معلم نمی‌تواند شما را از افتادن در مسیر هیجان‌ها، حین حرکت از هیجان به فکر و از فکر به هیجان تشدیدشده، مصون نگه‌دارد. شما نیاز دارید که به درون هیجان‌های خود بروید؛ برای این‌که ببینید چه‌طور مانع شما می‌شوند، شما باید خودتان با آن‌ها به مراقبه بنشینید.

در بخشی از کتاب چگونه مراقبه کنیم می‌خوانیم:

شما از هر چیزی می‌توانید به‌عنوان یک موضوع مدیتیشن استفاده کنید. شما از هر چیزی که برای‌تان اتفاق می‌افتد می‌توانید استفاده کنید، چه برخاستن افکار باشد، چه هیجان‌های نیرومند یا دریافت‌های حسی. موضوع شما می‌تواند خوشی یا بدبختی مطلق برای شما باشد. انتخاب با شماست.

برای مثال اگر شما روی یک بو در حین مدیتیشن خود تمرکز کنید، ممکن است با خود فکر کنید که چه بوی گندی! یا "اه دارند جوی دوسر رو می‌سوزونند و وقتی من جو دوسر سوخته می‌خورم سوء‌هاضمه می‌گیرم و تا چند روز حالم بده. " یک بار دیگر شما دور می‌شوید و از دست آشپز عصبانی هستید و چمدان‌تان را می‌بندید و اردوی مدیتیشن را ترک می‌کنید. و همه‌اش به دلیل یک بو بود.
مراقبه روی دریافت‌های حسی‌مان، شنیدن، دیدن، لمس کردن، چشیدن و بوییدن به ما کمک می‌کند تا ببینیم که حتی کوچک‌ترین چیزها می‌توانند ما را به‌سوی یک جنگ تمام عیار هدایت کنند. یا یک دریافت حسی می‌تواند صرفاً ما را دور خودش بچرخاند و زندگی ما را در یک دنیای خیالی محبوس کند. آن‌ها می‌توانند به ما نشان دهند که اساساً چگونه ما مسبب رنج خود می‌شویم، چون ما اجازه می‌دهیم که ساده‌ترین حس، خاطره‌ای را زنده کند که سپس احساسات سختی را تشدید می‌کند. از سوی دیگر، آن‌ها هم‌چنین فرصت‌هایی برای ورود به خوشی، لذت و شادی برای ما هستند. حواس، بسیار زنده هستند و می‌توانند ما را درست به مرکز لحظه حال بیاورند.

مراقبه با دریافت‌های حسی به ما اجازه می‌دهد که مستقیماً با تجربه مستقیم خود که دروازه ما به تجربه نامحدود، به پهناوری این جهان است، ارتباط برقرار کنیم. دوباره همین دریافت‌های حسی می‌توانند شما را زندانی کنند. یک صدا می‌تواند خاطره‌ای از ده سال قبل را زنده کند. یک بو می‌تواند باعث شود که به‌نحوه تمیز کردن یخچال‌تان فکر کنید.

زمانی‌که با دریافت‌های حسی‌مان مراقبه می‌کنیم، در شتاب افکار، وقفه ایجاد می‌کنیم و به صدا یا بو یا حس لمس یا هر حسی که مورد توجه قرار داده‌ایم برمی‌گردیم. اگر به این روش تمرین با هر چیز کوچک در طول روز اقدام کنید، خواهید دید که هنگام مواجهه با چالش، ابزاری برای تمرین دارید. به ایجاد وقفه در زنجیره افکار مثل "اینجا یک مشکلی هست که من باید حلش کنم" یا "من یک بازنده هستم" یا هر داستان آشنای دیگری، عادت می‌کنید. حین مدیتیشن، شما یاد می‌گیرید که در شتاب ذهن بی‌قرار، وقفه ایجاد کنید و یک‌راست به سراغ اصل تجربه بروید، چیزی که من آن را "حس ملموس" تجربه می‌نامم.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
بخش اول: تکنیک مدیتیشن
1. آمادگی برای تمرین و متعهد شدن
2. تثبیت ذهن
3. نقاط شش‌گانه حالت بدن
4. نفس
5. نگرش
6. مهربانی بی‌قید و شرط
7. شما معلم مدیتیشن خود هستید
بخش دوم: کار با افکار
8. ذهن بی‌قرار
9. سه سطح افکار پریشان
10. افکار به‌عنوان موضوع مدیتیشن
11. همه دارماها را به‌عنوان رویا در نظر بگیرید
بخش سوم: کار با هیجان‌ها
12. صمیمی شدن با هیجان‌ها‌ی‌مان
13. فضای میان هیجان‌ها
14. هیجان به‌عنوان موضوع مدیتیشن
15. دست به کار شویم
16. تجربه را نگه دار
17. نفس کشیدن با هیجان
18. داستان را رها کن و احساس را پیدا کن
بخش چهارم: کار با دریافت‌های حسی
19. دریافت‌های حسی
20. به هم پیوستگی همه دریافت‌ها
بخش پنجم: گشودن دل برای دربرگرفتن همه چیز
21. کنارگذاشتن تقلا کردن
22. لذت‌های هفتگانه
23. سبکی هستی
24. باورها
25. آسودگی با بی‌ثباتی
26. حلقه‌ای از شاگردان تشکیل دهید
27. یک حس شگفتی پرورش دهید
28. راه بودیساتوا