معرفی و دانلود کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟: چگونه بر زندگی خود و دیگران تاثیر مثبت بگذاریم؟

معرفی کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟: چگونه بر زندگی خود و دیگران تاثیر مثبت بگذاریم؟

تأثیرگذاری بر دیگران جزو ارزش‌هایتان به شمار می‌رود، ولی نمی‌دانید باید از چه راهی آن را انجام دهید؟ کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟ از جان سی. ماکسول و جیم دورنان دربردارنده‌ی توصیه‌هایی مبتنی بر تجربه‌ای چندین ساله درباره‌ی بهبود مهارت‌های رهبری در افراد است. در این کتاب مهارت‌هایی که در زمره‌ی هوش هیجانی یا EQ شناخته می‌شوند را فرامی‌گیرید و می‌آموزید که با نهادینه کردن مفاهیمی چون صداقت، همدلی و مسئولیت‌پذیری می‌توانید در زندگی خودتان و دیگران تأثیری عمیق و مثبت بگذارید.

درباره‌ی کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟

کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟ (Becoming a Person of Influence) از جان سی. ماکسول (John C. Maxwell) و جیم دورنان (Jim Dornan) یکی از آثار برجسته‌ی این نویسندگان در زمینه‌ی رهبری و تأثیرگذاری با دیگران است. آن‌ها با استفاده از تجربیات و دانش خود مهارت‌هایی را به مخاطبان عرضه می‌کنند که در موقعیت‌های مختلف زندگی، به‌ویژه زندگی اجتماعی و کاری تأثیرگذار باشند. نتیجه‌ای که آن‌ها به دنبالش می‌گردند این است که مخاطبان بتوانند یاد بگیرند، چطور روابطشان با دیگران را تقویت کنند، چطور اعتماد بسازند و چگونه به دیگران کمک کنند تا به بهترین نسخه‌ی خودشان تبدیل شوند. نویسندگان نکاتی عملی و کاربردی برای افزایش مهارت ارتباطی و رهبری را در این کتاب گنجانده‌اند تا مخاطب با استفاده از آن‌ها بتواند قدم‌هایی مفید در این زمینه بردارد.

اصلاً تفاوتی ندارد که چه شغلی در زندگی خودتان دارید. مادامی که به نحوی با انسان‌ها سروکار دارید، از مهارت‌هایی برای ساختن ارتباطات مثبت با آن‌ها و تأثیرگذار بودن بی‌نیاز نخواهید بود. اگر مدیری هستید که می‌خواهید تعاملی سازنده‌تر با کارکنان خود داشته باشید، یا پدر و مادری هستید که می‌خواهید راه ارتباط با فرزندتان را هموارتر کنید یا حتی صرفاً بخواهید چیزی را به کسی بفروشید، مهارت‌هایی که نویسندگان کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟ به شما یاد خواهند داد باعث می‌شود با حفظ ملاحظات اخلاقی در این مسیر به‌خوبی قدم بردارید. جان سی. ماکسول و جیم دورنان بیشتر عمرشان را صرف پرورش افراد تأثیرگذار کرده‌اند و آموزش‌هایشان رنگی از شوخ‌طبعی و دلسوزی توأمان دارد.

آن‌ها در این کتاب از پنج مرحله‌ی مهم صحبت می‌کنند که اگر بتوانید به آن‌ها نائل شوید، می‌توانید ادعا کنید بر دیگران نفوذ دارید. در ابتدا چیزی که دیگران با آن مواجه می‌شوند، تصویری است که از خودتان ارائه می‌کنید. اما صرف توصیه گرفتن از دیگران یا ارائه‌ی ظاهری جذاب برای تأثیرگذار بودن کافی نیست؛ بلکه عملکردتان است که تعیین‌کننده خواهد بود. شما باید بتوانید با دیگران ارتباط احساسی برقرار کنید و این ارتباط نباید صرفاً تظاهر باشد. داشتن ارتباطی امن با دیگران علاوه‌بر آنکه حس خوبی به آن‌ها می‌دهد باعث نفوذ بیشتر شما نیز می‌شود. هنگامی که به این مرحله رسیدید، می‌توانید دیگران را به سمت بهترین مسیر ممکن سوق دهید. اگر در ذهنتان سؤالات زیادی در این باره پدید آمده است، نویسندگان در متن کتاب تمام جوانب این امر را توضیح داده‌اند و نهایتاً مهارت تکثیر، زمانی است که کسانی که شما بر آن‌ها نفوذ دارید، توانایی مانند شما پیدا می‌کنند و تلاش می‌کنند بر زندگی دیگران تأثیری مثبت بگذارند. تمام بخش‌های کتاب براساس این مراحل مرتب شده‌اند و توضیحات شفاف و سبک تعاملی آن باعث شده است که کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟ به یکی از بهترین‌ها در حوزه‌ی خودش تبدیل شود.

کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟ در مجموعه‌ی زندگی مثبت انتشارات ابوعطا منتشر شده و مهسار مشتاق وظیفه‌ی ترجمه‌ی این اثر را برعهده گرفته است.

کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟ برای چه کسانی مناسب است؟

اگر فکر می‌کنید زمان آن فرا رسیده که به فردی اثرگذار تبدیل شوید، خواندن این کتاب باعث می‌شود بتوانید سریع‌تر در این زمینه رشد کنید. اگر دوست دارید به دیگران کمک کنید و می‌خواهید موقعیت‌های برنده - برنده‌ی زیادی در روابط اجتماعی خودتان بسازید، با به‌کارگیری راهنمایی‌های این کتاب می‌توانید به این هدف بیش از پیش نزدیک شوید.

در بخشی از کتاب چگونه فردی بانفوذ باشیم؟: چگونه بر زندگی خود و دیگران تاثیر مثبت بگذاریم؟ می‌خوانیم

بیشتر افراد هنگامی‌که نمی‌توانند دیگران را درک کنند، با ترس و وحشت با آن‌ها رفتار می‌کنند. هنگامی‌که ترس در وجود آن‌ها رخنه می‌کند، به ندرت می‌توانند طرف مقابل را بشناسند. متأسفانه در برخورد کارکنان با رهبران و مدیران‌شان این ترس مشهود است. اکثر کارکنان از مدیران خود می‌ترسند. مدیران داخلی از مدیران ارشد می‌ترسند و گاهی‌اوقات هر دو گروه از مجریان وحشت دارند. چنین شرایطی بدون تردید، روابط ضعیف و کاهش خلاقیت را به دنبال دارد. دکتر مایکل مارکویچ معتقد است که کارکنان دوست ندارند نظرات و ایده‌هایشان را بر زبان آورند. آن‌ها به دلایل مختلفی این کار را انجام می‌دهند:

- فکر می‌کنند ایده‌ها و نظراتشان رد می‌شود.

- فکر می‌کنند همکاران از ایده‌های آن‌ها خوششان نمی‌آید.

- فکر می‌کنند حتی اگر اید‌ه‌هایشان هم خوب باشد، کسی آن‌ها را به‌حساب نمی‌آورد.

- فکر می‌کنند ایده‌هایشان به ضرر رییس تمام می‌شود.

- می‌ترسند که مبادا به عنوان فردی مشکل‌ساز شناخته شوند.

- می‌ترسند که با ارایه‌ی نظرهای به دردنخور، شغلشان را از دست بدهند.

عامل مشترک در این دلایل ترس است اما اگر در محیطی سالم، درک دیگران را جایگزین ترس کنید، همه می‌توانند در کنار هم به راحتی کار کنند. تمام کاری که باید انجام دهید این است که نصیحت هر‌ی ‌ترومن را گوش کنید: «هنگامی‌که از نظر دیگران آگاه می‌شویم (اینکه چه می‌خواهند انجام دهند) آن‌ها از هر 10 بار تلاش، 9 بار موفق می‌شوند.»

فهرست مطالب کتاب

سخن ناشر
مقدمه
فصل اول: فرد بانفوذ با دیگران صادق است
فصل دوم: فرد بانفوذ، باعث رشد دیگران می‌شود
فصل سوم: فرد بانفوذ، به دیگران ایمان دارد
فصل چهارم: فرد بانفوذ، به صحبت‌های دیگران گوش می‌دهد
فصل پنجم: فرد بانفوذ، دیگران را درک می‌کند
فصل ششم: فرد بانفوذ، دیگران را بزرگ می‌کند
فصل هفتم: فرد بانفوذ، دیگران را هدایت می‌کند
فصل هشتم: فرد بانفوذ، با دیگران ارتباط برقرار می‌کند
فصل نهم: فرد بانفوذ، به دیگران قدرت و اختیار می‌دهد
فصل دهم: فرد بانفوذ، افراد بانفوذ بیشتری را می‌پروراند