معرفی و دانلود کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند: چه کار کنیم که بدترین دشمن خودمان نباشیم

معرفی کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند: چه کار کنیم که بدترین دشمن خودمان نباشیم

دشمنی با خویشتن، خمیرمایه‌ی اصلی کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند، نوشته‌ی دبی فورد را می‌سازد. نویسنده سعی دارد خواننده را ترغیب کند تا این دشمنی را کنار بگذارد و به زندگی معنا و هدف ببخشد. رویکرد این کتاب پرفروش نیویورک تایمز، مواجهه‌ی فرد با جنبه‌های تاریک شخصیت خود است و از این طریق مخاطب را به تجربه‌ای ناب از زندگی نزدیک می‌کند.

درباره‌ی کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند

تیتر روزنامه‌ها را معمولاً اخبار شوکه‌کننده‌ای تشکیل می‌دهند، مانند اینکه انسانی خوب و محجوب دست به کاری وحشتناک زده. این قبیل اخبار همواره پرسش‌برانگیزند و ذهن مخاطب را درگیر خود می‌کنند. حقیقتاً چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند؟ اینجاست که باید نقاب از چهره برداشت و پذیرای هر چیزی بود که تاکنون پنهان مانده. دبی فورد (Debbie Ford) با کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند (Why Good People Do Bad Things) شما را همراهی می‌کند تا در مواجهه با واقعیت‌های هولناک پشت پرده، ناامید نشوید و در مسیر موفقیت قدم بردارید.

او معتقد است که این اقدامات از نیرویی درونی نشأت می‌گیرند که از دید فرد، پنهان مانده؛ دشمنی خانمان‌سوز که مدام با جنبه‌های مثبت شخصیتی در جدال است. این شما هستید که باید با شناخت قسمت‌های تاریک روح، به فکر راه چاره باشید. او در ادامه توضیح می‌دهد که جنبه‌های منفی روح، به‌اندازه‌ی جنبه‌های مثبت آن تأثیرگذار و قدرتمندند. در نتیجه، نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت و تنها از طریق درک، سازش و اصلاح آن‌ها می‌توان به تجربه‌ی بهتری از زندگی دست پیدا کرد.

شایان ذکر است که جنبه‌های خودتخریب‌گر می‌توانند حتی قدرتمندتر از عوامل بیرونی عمل کنند. آن‌ها انگیزه‌هایی به‌شدت فراگیرند که دور از اطلاع فرد رشد می‌کنند و تمام تصمیم‌گیری‌ها را تحت شعاع قرار می‌دهند. باید توجه داشت که تنها راه جلوگیری از آن‌ها، داشتن درکی جامع از وضعیت انسان است. دبی فورد معتقد است که شکست‌ها از ضمیر ناخودآگاه ناشی می‌شوند و با آگاهی می‌توان جلوی عواقب مخرب آن‌ها را گرفت. در غیر این صورت، احساس شرم و سرافکندگی فرد را احاطه می‌کند و موجب شکست‌های بیشتر و ناامیدی‌های عمیق‌تر می‌شود.

کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند حاصل 15 سال فعالیت و پژوهش نویسنده در حوزه‌ی روانشناسی است که به یکی از درونی‌ترین و دردناک‌ترین لایه‌های روح وارد شده؛ دوگانگی میان نیرویی که در حصار چارچوب‌های اخلاقی زندگی می‌کند و نیرویی که فرد را ترغیب می‌کند دست‌ به اقدامات زیان‌بار بزند. اما نویسنده برای این رویارویی هولناک، راهکارهایی کاربردی دارد که شما را از مخمصه‌ی انگیزه‌های مخرب نجات می‌دهد. این کتاب با ترجمه‌ی حمیده رستمی از سوی انتشارات لیوسا منتشر شده است.

نکوداشت‌های کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند

• کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند، تحقیقی قدرتمند درمورد نیروهای پنهانی است که ما را به سمت اقداماتی مخرب، باورناپذیر و خودتخریب‌گر سوق می‌دهند. (ای‌بی‌سی نیوز)

• دبی فورد با نگارش کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند ماندگارترین، جامع‌ترین و قدرتمندترین اثر خود را خلق کرده است. (گودریدز)

• دبی فورد یک معلم زندگی است. پویایی خارق‌العاده‌ی او طوفان را متقاعد ‌می‌کند که انگیزه‌های مخرب خود را با رعدوبرق جایگزین کند. (مجله‌ی people)

کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای کسانی که خواهان صلح با خویشتن‌اند، از تحولات مثبت شخصیتی استقبال می‌کنند و مشتاق خودسازی و خودباوری هستند، راهنمایی جامع و کاربردی به شمار می‌رود.

با دبی فورد بیشتر آشنا شویم

دبی فورد، نویسنده و مدرس آمریکایی، در سال 1955 متولد شد. او که متخصص حوزه‌ی تحولات فردی بود، در کتاب‌های خود با استفاده از شیوه‌های نوین روان‌شناسی و ارائه‌ی راهکارهای معنوی، سعی کرده تا خواننده را با وجوه تاریک شخصیت خود روبه‌رو کند. برگزاری کارگاه‌های آموزشی، میزبانی برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی و تأسیس «مؤسسه‌ی آموزشی فورد»، نمونه‌هایی شاخص از اقدامات او به‌ شمار می‌روند.

کتاب «نیمه‌ی تاریک وجود»، بهترین اثر دبی فورد است که در رده‌ی پرفروش‌ترین کتاب‌های مجله‌ی نیویورک‌تایمز قرار گرفت. کتاب‌های «جدایی معنوی» و «بهترین سال زندگی شما» نیز نمونه‌های دیگری از آثار این نویسنده‌اند. او در سال 2013 در اثر ابتلا به سرطان از دنیا رفت.

در بخشی از کتاب چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند می‌خوانیم

احساس شرمندگی پردازش و تأیید نشده ما را وادار می‌کند که موفقیت‌هایمان را لوث کنیم، کارهایی برخلاف منافع شخصی‌مان انجام بدهیم، به اموالی دست‌درازی کنیم که به ما تعلق ندارد و به عادات دیرینه‌ای رو بیاوریم که اعتبار و روابط‌مان را خدشه‌دار می‌کند. ما به خودویرانگری دست می‌زنیم تا احساس شرمندگی درونی‌مان را بروز دهیم؛ یعنی ناخودآگاه کاری می‌کنیم که بابتش خجالت بکشیم و از این راه بتوانیم آنچه را قبلاً باعث شرمندگی‌مان شده است، عقب برانیم. به‌عبارتی، اگر ما با احساس شرمندگی‌مان مواجه نشویم، دائم به ما خودی نشان می‌دهد و حسابمان را می‌رسد. اگر همچنان انکار یا سرکوبش کنیم، آن را طوری بروز می‌د‌هیم که آبرو و حیثیت برای‌مان نمی‌گذارد. به‌همین دلیل هم خیلی مهم است که با دردورنج و ناراحتی‌های گذشته‌مان مواجه شویم، از آن‌ها درس بگیریم و برای رشد و تکامل و دستیابی به تمامیت و یکپارچگی‌مان از آن‌ها استفاده کنیم. آن‌وقت، دیگر مجبور نیستیم کاری کنیم تا آنچه را نمی‌توانیم ببینیم، به همه نشان بدهیم.

وقتی به ارزش واقعی احساس شرمندگی پی ببریم، می‌فهمیم که چیزی نیست جز راهنما و مرشدی معنوی که کمک‌مان می‌کند عمیق‌ترین لایه‌های درونمان را بشناسیم، زخم‌های روحی‌مان را درمان و برنامه‌ریزی منفی‌مان را غیرفعال کنیم. این راهی است برای درمان روح‌وروانمان تا ما را به‌سمتی بکشاند که با واقعیت وجودی‌مان آشنا شویم. شاید به‌نظر برسد که اعمال و رفتار خودویرانگرانه هیچ دلیل مستدلی ندارد و ناگهانی بروز می‌کند. اما به‌عقیده‌ی من اصلاً این‌طور نیست و چنین رفتارهایی یک‌نوع روش عادی و معمول برای نشان دادن احساس شرمندگی درونی و شکافی است که بین جنبه‌های دوگانه‌مان وجود دارد.

فهرست مطالب کتاب

سخنی کوتاه با خوانندگان
بخش اول. نبردی پایان‌ناپذیر
1. تأثیر توپ پلاستیکی
2. جدایی و نفاق
3. الاکلنگ
4. شرمندگی و خجالت
5. عواقبِ ترس
6. نَفْس معیوب
7. رمزگشایی از خودِ دروغین
بخش دوم. پیمان صلح
8. نقاب‌ها
9. بیرون آمدن از حالت انکار
10. مرمت جدایی و نفاق
11. قدرت بخشش و گذشت
12. بازگشت به‌سوی عشق