معرفی و دانلود کتاب وارث خاموشی
برای دانلود قانونی کتاب وارث خاموشی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب وارث خاموشی
کتاب وارث خاموشی اثری از نویسندهی ایرانی مهدیه زرگر است. این کتاب یک رمان جنایی - پلیسی است که در آن با سرفصلهایی روبهرو هستیم که هرکدام به یک تاریخ بهخصوصی اشاره میکنند. هر فصل بخشی از گذشتهی شخصیتهای محوری رمان را به تصویر میکشد و معمای یک پروندهی قتل مشکوک در نواحی سمنان را برای مخاطبان روایت میکند. داستان با روایت یک شخصیت زن مسافر شروع میشود که گویی از چیزی میگریزد.
دربارهی کتاب وارث خاموشی
داستان کتاب وارث خاموشی نوشتهی مهدیه زرگر نگاهی متفاوت به ژانر جنایی در ادبیات ایران ارائه میدهد و تجربهای متفاوت برای مخاطبان رقم میزند. داستان در مورد شخصیت یونس بازرگان است که تلاش دارد تا راز معمای پروندهی قتل ساجده سیفی را حل کند. پروندهای که در آن رازهای برای آشکار شدن وجود دارد. این پرونده در مورد پزشک زنی است که توسط یک قاتل مجهول سرش و دستانش بریده شده و تصویری وحشتناک از جنازه برای یونس بازرگان و تیمش بهجا گذاشته است. در همین حین که پرونده در حال پیگیری است، قاتل به دنبال سوژهی بعدیاش میرود و اینبار تمایل دارد تا تکتک انگشتان دست یک مرد را با ساطور تیز و برندهاش قطع کند. یونس بازرگان که با پیدا شدن دومین جنازه دیگر به دیوانگی نزدیک شده بود، خبر گم شدن دو شخص دیگر به گوشش میرسد.
در پروندهی قتل، نه سرنخی از قاتل وجود دارد و نه میتوان کسی را بهطور قاطع بهعنوان جنایتکار معرفی کرد. در این میان، باید به گذشتهی شخصیت قربانی رجوع کرد و در نشانههای بهجامانده از وی به قاتل پرونده دست پیدا کرد. کتاب وارث خاموشی یک رمان جنایی با روایتی پلیسی و هیجانی است که به دنیای قتل، اخلاقیات و برداشتهای نقطهنظرهای متضاد میپردازد. اگر به دنبال یک رمان پلیسی هستید که با فضای سرد و زمستانی بازگو شود، این کتاب برای شماست.
کتاب وارث خاموشی نوشتهی مهدیه زرگر با یک نقلقول از نویسندهی مشهور آمریکایی جان اشتاینبک شروع میشود: «از گرسنگی که بگذریم، ناخوشی بدترین دشمن بیچارگان است». در همان ابتدای داستان نیز با چنین موقعیت و لحنی روبهرو میشویم: درامی که در آن از ابتدا با واکنشهایی چون ضجه زدن، گریستن، عربده کشیدن، گریختن و ماشینی که در سراشیبیهای تندوتیز میراند مواجه میشویم. در واقع، گویی مهدیه زرگر با نثری رئالیستی و گاه بیرحم خود کوشش دارد تا تمام رنجها، دشواریها و زخمهایی که بیچارگان در شبهای سرد و تاریک تحمل میکنند را برای مخاطبان به تصویر بکشد. حالات و واکنشهایی از سوی شخصیتها که هرکدام از دردی متفاوت رنج میبرند و افق خود را در سپردن خود به تقدیر جستجو میکنند.
روایاتی که در شهرهای کوچکتر ایران میگذرند، معمولاً از شخصیتها و موقعیتهای متمایزی برخوردارند. پرداختن به محلی که پیشتر کمتر در داستانها و رمانها با آنها روبهرو شدهایم، باید با ظرافت و جزئیات ویژهای همراه باشد. نویسنده باید مکان را با جزئیات جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی آن به تصویر بکشد و کتاب وارث خاموشی نیز کوشش میکند تا به جنبههای متعددی از یک محلهی کوچک در نزدیکی شهر سمنان بپردازد و خصایص زیستی آن را برای مخاطبان بیان کند. مهدیه زرگر در همان ابتدای روایت رمان وارث خاموشی، ما را با یک موقعیت روبهرو میکند. موقعیتی که در آن شخصیتها تنها با عناوینی چون «زن»، «راننده» و «مرد» معرفی میشوند. یک موقعیت دراماتیک در شبی سرد که سرنوشت شخصیتها را تغییر خواهد داد.
در واقع، این یکی از روشهای معمول داستانپردازی است که نویسنده با طرح یک موقعیت به معرفی داستان و شخصیتهای خود بپردازد. یک موقعیت انسانی، اجتماعی و ساختگی که بهواسطهی آن مخاطبان نسبت به لحن، فضا، مکان و شخصیتها شناختی ابتدایی پیدا میکنند. در کتاب وارث خاموشی، معارفه با نوعی موقعیت تنشزا و پرالتهاب ارائه میشود. شخصیتی زنی که از کسی یا چیزی در حال گریز است و در موقعیت داستانی به وجود آمده، واکنشهای غریبی از خود نشان میدهد. همهچیز در همان صفحات نخست کتاب وارث خاموشی با ابهام و پیچیدگی ارائه شده است. مهدیه زرگر در همان ابتدا برایمان موقعیتی طراحی میکند که هیچ از آن نمیدانیم و تنها با خواندن جزئیات است که میتوانیم گمانهزنیهایی در باب انگیزهها و موقعیت به وجود آمده در ذهنمان شکل دهیم. کتاب وارث خاموشی توسط انتشارات کتابسرای تندیس عرضه شده است.
کتاب وارث خاموشی برای چه کسانی مناسب است؟
این اثر به دوستداران ژانر جنایی و علاقهمندان به رمانهای ایرانی توصیه میشود.
در بخشی از کتاب وارث خاموشی میخوانیم
در با تقهای باز شد و نور تند آفتاب نیمروز میان تاریکی ریخت. خاک همراه نور اریب خورشید که داغ بود به میان سالن متروک دوید. در را پشت سرش به آرامی بست و استاد چشم موشی را صدا زد. صدای خسخس سینهی جواد و نفسهای بریدهبریدهاش از اتاقک میان سالن اصلی زیرزمین و راهپلههای آن سوی ساختمان به وضوح شنیده میشد. دستکشها را درون دستان بزرگ و یغورش برد و در را خیلی محتاطانه باز کرد. بوی نفت قدیمی مانده در تانکری کوچک گوشهی اتاقک، بینیاش را آزرد. کارتن یخچال را کنار زد و دستمالی را که دور دهان و مچها بسته بود باز کرد.
«بهتری؟»
جواد سر تکان داد.
«خوب میشی نگران نباش.»
«بگووووو که زِن... زِن... دهست.» شروع کرد به سرفه.
«هست. چرا بمیره... مگه کاری کرده؟»
جواد نفسش را با کمی آرامش بیرون داد. «با من نیست باور کن. من...» نفس گرفت. سرش پایین افتاده بود و زبانش هنوز شل میزد. داروها در بدنش جولان میدادند. «با من نیست به شرافتم... قسم.»
«میدونم استاد جان، تو میتونی یه کاری برای من بکنی، نه؟ پس هر وقت جواب دادی منم ولت میکنم، قبول؟»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب وارث خاموشی |
نویسنده | مهدیه زرگر |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای تندیس |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 328 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-182-754-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی، کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |