معرفی و دانلود کتاب صوتی باغبان خل و چل

معرفی کتاب صوتی باغبان خل و چل

کتاب صوتی باغبان خل و چل داستانی هیجان‌انگیز و دلهره‌آور به قلم غلامرضا موسوی میرکلائی است. در این داستان جذاب به ماجرای مردی گوش می‌سپاریم که در همسایگی باغبانی دیوانه زندگی می‌کند. او برای کشف ماجرای مرموز باغبان از دوستش کمک می‌طلبد و دقیقاً از همین لحظه‌ است که زندگی او هرگز به حالت قبل برنمی‌گردد.

درباره کتاب صوتی باغبان خل و چل:

ماجرا هر بار تکرار می‌شد. صدای ناله و شیون دلخراش زنان از انتهای باغ به گوش می‌رسید و بر تن هر شنونده‌ای لرزه می‌انداخت. ماجرا از این قرار بود: باغبان خل و چل به شناسایی زنانی می‌پرداخت که همسرانی بیمار داشتند، او در همسایگی آن‌ها خانه‌ای می‌خرید و پس از آن به انتظار مرگ شوهر می‌نشست. اندکی بعد، واقعه‌ای شوم اتفاق می‌افتاد. مرد با آن زن‌ ازدواج می‌کرد، او را به باغ خود می‌برد و دیگر کسی نمی‌دانست چه بر سر آن زنِ بی‌نوا می‌آمد...

اکنون باغبان به همسایگی مرد بیمار دیگری درآمده و مرگ او را به انتظار نشسته. تعجبی نیست که وحشت سرتاپای مرد بیمار را فرا گرفته و حاضر است برای نجات یافتن به هر چیزی چنگ بزند. در حال حاضر، راهی جز یاری طلبیدن از دوستش به ذهنش نمی‌رسد. حالا دوست او در اتومبیل به سمت مقصد رهسپار شده. این که داستان مخوف باغبان خل و چل درنهایت به کجا ختم می‌شود، بماند برای وقتی که به این کتاب صوتی گوش سپردید.

غلامرضا موسوی در این کتاب شنیدنی داستانی را پیش روی شما قرار می‌دهد که تا لحظه‌ی آخر شما را مجذوب خود می‌کند.

کتاب صوتی باغبان خل و چل مناسب چه کسانی است؟

اگر به داستان‌های رازآلود و دلهره‌آور علاقه ‌دارید، کتاب صوتی باغبان خل و چل برای شما مناسب است.

در بخشی از کتاب صوتی باغبان خل و چل می‌شنویم:

اگه در امتداد بلوار بزرگ شهر قدم زده باشی، حتما اون باغ بزرگ قدیمی که در انتهای بلوار قرار گرفته و به نطر متروکه میاد رو دیدی. همون باغی که از داخل توی امتداد توی دیوارهاش توسط درختای بلند و پیر تبریزی و کاج محصور شده.

از وقتی بچه بودم همیشه اون باغ برام جالب، مرموز و البته ترسناک به نظر میومد. یه باغ بزرگ مملو از درختای مرکبات با وسعت زیاد و انبوه درختایی که توش بودن همیشه باعث می‌شد که اونجا ترس‌آور و مرموز به نظر بیاد. گفته می‌شد که وسط باغ عمارت قدیمی و بزرگی قرار داره. گفته می‌شد نیمه‌های شب صداهای عجیبی از داخل باغ به گوش می‌رسه. صدای ضجه‌های دلخراش و رعب‌آور کسی که با وحشت ناله می‌کرد.»

به حدی مجذوب حرف‌های دوستم شده بودم که خستگی راه از تنم در شده بود...

فهرست مطالب کتاب صوتی