نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی باغبان خل و چل - غلامرضا موسوی میرکلائی
3.1
27 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Mozhgan
۱۴۰۲/۰۶/۰۷
00
داستان باغبان خل و چل درمورد ترس و وحشت بود. و باغبان چیزی هست که ما با ترس خود از او داستان در ذهنمان میسازیم بیشتر از اینکه ژانر جنایت و قتل باشه موضوع در مورد مشکلات روحی و روانی ما در قبال ترس و وحشت بوجود میاد. به قول قدیمیها ترس برادر مرگ است. و برایه همه ما پیش اومده وقتی در تاریکی هستیم همه چی برایمان به شکل وحشتناکی جلوه میکند ولی در روشنایی فقط اشیاء اطرافمان هستندو تاریک و ترس غلبه میکنه بر درک و عقل ما و موجب توهم و وحشت میشود. داستان باغبان خل وچل درمورد مشکلات روحی و روانی هست که ترس برامون بوجود میاره. ولی کاش یه بازرسیم بود بهر حال به باغبان ظنین میشد.
این کتاب معمایی جناییه، البته تلاش نویسنده قابل ستایشه، اما چندان موفق نبود
نقطهی عطف داستان، زمانی بود ک دوست بیمار میگه باغبان خونهی همسایهی ما رو خریده، منتظر هیجان بیشتر بودم ک چیزی دستگیرم نشد، پایان مبهمی هم داشت، باید از ابهام و ایهام به موقع استفاده کرد رو ابعاد و اضلاع حموم قدیمی ب قدری زوم شده بود ک حس میکردم کتاب تاریخی گوش میدم و بعد با اون متر و سانتی متر چکار کرد؟ هیچ کار
نقطهی عطف داستان، زمانی بود ک دوست بیمار میگه باغبان خونهی همسایهی ما رو خریده، منتظر هیجان بیشتر بودم ک چیزی دستگیرم نشد، پایان مبهمی هم داشت، باید از ابهام و ایهام به موقع استفاده کرد رو ابعاد و اضلاع حموم قدیمی ب قدری زوم شده بود ک حس میکردم کتاب تاریخی گوش میدم و بعد با اون متر و سانتی متر چکار کرد؟ هیچ کار
تبریک میگم به جناب موسوی عزیز درخلق چنین اثر زیبایی اثری که درحین ترسناک بودن درون مایهای غم انگیز دارد ولی متاسفانه گویندگی خشک راوی که انگار یک انشای بیروح رو میخونه وهمچنین موسیقی نامربوط به این اثر که درژانر وحشت محسوب میشه از جذابیت اون کم کرده در رمانهای صوتی نحوه گویندگی و آهنگ نقش بسزایی رو ایفا میکنه از نظر من در این حیطه رقص با عفریت با موسیقی وحشتناکش رتبه اول رو دراجراهای صوتی داره
چیزی که بسیار برایم جالب بود بی اسم بودن شخصیتهای داستان بود, قصاب، زن قصاب، نانوا، باغباخل و چل و و من سبک نویسنده را دوست داشتم هر چند مجهولاتی در ذهن مخاطب به جا میگذاشت و تصمیم گیری را به نحوی واگذار به خود خواننده میکرد اما بسیار زیرکانه داستان مخاطب را میکشاند بی آنکه لحظهای از ادامه داستان خسته شود دست مریزاد
ظاهرا داستانی جنایی است ولی ابهامات زیادی در آن وجود دارد و راوی بجای تمام شخصیتهای داستان صحبت میکند و همین باعث میشود شنونده دچار سردگمی شود و پایان داستان هم مبهم میماند و مشخص نمیشود که چه کسی در باغ شبها شیون میکند و اینکه چرا همسران باغبان همه پس از مدتی میمیرند و خیلی نکات مبهم دیگر.