معرفی و دانلود کتاب هم رنگ جماعت
برای دانلود قانونی کتاب هم رنگ جماعت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هم رنگ جماعت
آلبرتو موراویا این بار هم در کتاب هم رنگ جماعت با قلم ماندگارش اثری قابلتعمق خلق کرد. کتابی که یکی از آثار برجستهی ادبیات مدرن ایتالیا محسوب میشود و در آن با پیچیدگیهای روانی و اخلاقی مردی به نام مارچلو مواجه میشوید که چطور در مواجهه با نظام توتالیتر و فاشیستی ایتالیا مسیرش را انتخاب میکند و با این انتخابها سرنوشت خودش و اطرافیانش را رقم میزند. این کتاب در سال 1951 منتشر شده و از آن زمان کتابی محبوب در جامعهی ایتالیا بوده است.
دربارهی کتاب هم رنگ جماعت
داستان کتاب هم رنگ جماعت (Il conformista) در دهه 1930 و در دوران فاشیسم ایتالیا میگذرد. مارچلو کلریچی شخصیت اصلی داستان، مردی رازدار و ساکت است که در تکاپوست تا خودش را با جامعه تطبیق دهد و میپندارد عادیبودن چیزی نیست که بهصورت تصادفی به وجود آمده باشند، بلکه محصولی است از چیزهایی از پیش مقدر که سلیقهی فردی در آن دخیل نیست و در چارچوب و تحت حمایت قواعدی انکارناپذیر قرار دارد که میخواهد به هدفی غایی ختم شود.
داستان از درگیریهای روانی او در زندگی خانوادگی و در ارتباط با پدر و مادرش شروع میشود و شالودههای شخصیت او از دوران مدرسه شکل میگیرند. داستان کتاب به دلیل پرداختن همهجانبه به ابعاد زندگی یک انسان، جنبهای هیجانانگیز پیدا میکند؛ او در بزرگسالی بهعنوان عاملی مخفی برای حکومت فاشیستی فعالیت میکند و در ماهعسل با همسرش مأموریت ترور کردن استاد قدیمیاش آقای کوادری را برای اثبات وفاداریاش به فاشیسم میپذیرد.
آلبرتو موراویا (Alberto Moravia) در کتاب هم رنگ جماعت تلاش کرده است تا ذرهبین بررسیهای روانشناختیاش را روی تمام جوانب این عصر بگیرد؛ از نشاندادن حالتهای روانی و واکنشهای مارچلو و داستان ماهعسلش در پاریس و قتل حکومتی، تا نگاهی دقیقتر و تحلیلیتر نسبت به عصر و جامعه داشته باشد. در این کتاب بررسی اثرات روانی و اجتماعی پذیرش بیچون و چرای ایدئولوژیهای سرکوبگر پرداخته میشود و نمایانگر تأثیرات عمیق نظامهای توتالیتر بر اخلاق و حقوق انسانی است. لحن نویسنده ترکیبی از تحلیلهای دقیق روانشناختی و اجتماعی است که با زبانی ساده و روان به رشته تحریر درآمده است.
در این رمان به نحوی جالب دگرگون شدن شخصیت مارچلو را از فردی با افکاری ناسازگار به آدمی که میتواند کاملاً در جامعه عادی و مقبول قلمداد شود میبینیم. انگار که در این زمانه کسی میتواند قهرمان بهتری باشد که سازگاری بیشتری با سایر افراد جامعه و ایدئولوژی کلی داشته باشد. از سوی دیگر در ساختاری کلیتر آلبرتو موراویا تلاش کرده است تا تصویری از تضادی که بین تمدنهایی که شالودهای عقلانی دارند با آنهایی که زادهی اضطراب جهانند، به مخاطب نشان دهد و چهبسا در دوران مدرن فعلی نیز این دغدغه در اکثر جاهای دنیا هنوز پابرجا و حلنشده است.
ترجمهی کتاب هم رنگ جماعت بر عهدهی هاله ناظمی بوده و این اثر در انتشارات دیدآور به چاپ رسیده است.
در نکوداشت کتاب هم رنگ جماعت
- «آلبرتو موراویا اهریمن جسم و درون را آشکار میکند.» (The Atlantic Monthly)
اقتباس سینمایی از کتاب هم رنگ جماعت
فیلمی بر اساس کتاب همرنگ جماعت در سال 1970 توسط برناردو برتولوچی ساخته شد. این فیلم که به همان نام رمان شناخته میشود، با سبک بصری منحصربهفرد و استفاده هنرمندانه از رنگها و نورپردازی، برندهی جایزهی اسکار و یکی از آثار کلاسیک سینمای جهان به حساب میآید. بازیهای قدرتمند بازیگران و کارگردانی دقیق برتولوچی باعث شده است که فیلم هم به ماندگاری کتاب باشد.
کتاب هم رنگ جماعت برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب هم رنگ جماعت برای علاقهمندان به ادبیات مدرن و افرادی که به تحلیلهای روانشناختی و اجتماعی علاقه دارند، مناسب است. همچنین، کسانی که به تاریخ و بررسی اثرات نظامهای توتالیتر بر فرد و جامعه علاقهمند هستند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. این رمان همچنین برای دوستداران سینما که به اقتباسهای ادبی و فیلمهای کلاسیک علاقهمندند، جذاب خواهد بود.
در بخشی از کتاب هم رنگ جماعت میخوانیم
تاکسی پس از توقفی کوتاه، از جلو عمارت مجلس نمایندگان که به سبک نئوکلاسیک بود گذشت و از روی پل با سرعت زیاد به سمت هرمِ میدان کونکوردیا رفت. مارچلّو با دیدن آن میدان وسیع نظامی و ایوانهای پیرامونش، که مانند فوج سربازانی که برای رژه صف میکشند، گرداگردش را فرا گرفته بودند با خود گفت: پس این است پایتخت آن فرانسهای که باید ویران میشد. اکنون احساس میکرد شهری را که پیش رویش گسترده است و اولین بار است آن را میبیند، مدتها پیش از آن روز، دوست میداشت. اما با تحسینِ زیبایی شکوهمند، باوقار و شادِ شهر، گویی آن حس شومی که بهخاطر انجام تعهد کاریاش تجربه میکرد، تشدید میشد. فکر کرد، شاید اگر پاریس اینقدر زیبا نبود، میتوانست از آن کار طفره برود، بگریزد و خود را از دست سرنوشت رها سازد. اما زیبایی شهر او را در ایفای نقش خصومتآمیز و منفیای که بر عهده داشت استوارتر میکرد؛ مثل بسیاری از جنبههای نفرتانگیز هدفی که برایش مبارزه میکرد.
دریافت که با این تصورات دارد پوچی آن وضعیت را برای خودش بیان میکند و میدانست که جز آن راهی برای بیان و پذیرفتن آزادانه و آگاهانه آن وجود ندارد.
تاکسی ایستاد و مارچلّو جلو کافهای که اورلاندو معرفی کرده بود پیاده شد. همانطور که اورلاندو گفته بود، میزهای کنار پیادهروها شلوغ و داخل کافه خلوت بود. اورلاندو پشت میز کوچکی نزدیک پنجرهای نشسته بود. به محض دیدن او از جایش بلند شد و با اشاره صدایش کرد.
مارچلّو بدون عجله نزدیک شد و روبهروی او نشست. از پشت شیشه پنجره، مردمی که بیرون در سایهی درختان نشسته بودند و پشتشان به آنها بود دیده میشدند، و دورتر از آنها بخشی از ستون و پایهی مثلثی کلیسای مادالنا به چشم میخورد. مارچلّو قهوهای سفارش داد. اورلاندو منتظر ماند تا پیشخدمت دور شود، سپس گفت: «دکتر، شاید فکر میکنید الان مثل ایتالیا براتون یه قهوهی اسپرسو میآرند، اما این فقط خیالاته. تو پاریس، قهوههایی به خوبی مال ما وجود نداره. حالا خواهید دید دکتر، براتون آب زیپو میآرند.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هم رنگ جماعت |
نویسنده | آلبرتو موراویا |
مترجم | هاله ناظمی |
ناشر چاپی | انتشارات دیدآور |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 304 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-104-247-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |