معرفی و دانلود کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف

معرفی کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف

کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف اثری است از دیوید گریبر، انسان‌شناس و نویسنده‌ آمریکایی. او با بیانی طنزآمیز و نگاهی انتقادی به بررسی و تحلیل مشاغل در دنیای امروز می‌پردازد. این کتاب نشان می‌دهد که نیمی از مشاغل کنونی غیرضروری هستند و بدون آن‌ها هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد.

درباره کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف

آیا تاکنون به این فکر کرده‌اید که شغلتان چه فایده‌ای در جهان دارد؟ یا اینکه: این دیگر چه شغل مزخرفی است که من دارم؟ ماجرا از آنجا شروع شد که یک نفر افکارش درباره‌‌ی بیهوده بودن بعضی مشاغل را منتشر کرد. دیوید گریبر (David Graeber) در سال 2013 مطلبی کوتاه تحت عنوان «در باب پدیده‌ شغل‌های مزخرف» در مجله‌ آمریکایی استرایک نوشت. از این نوشته چنان استقبال شد که جملاتش همه‌جا نقل محافل گشت. گریبر، بعدتر این نوشتار کوتاه را در کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف (Bullshit Jobs: A Theory) بسط داد و به بررسی و تحلیل مشاغل روز پرداخت.

او می‌گوید در گذشته تصور می‌شد با پیشرفت فناوری برخی مشاغل از بین بروند و مدت‌زمان کار به 15 ساعت در هفته کاهش یابد؛ اتفاقی که هرگز نیفتاد. برعکس، شرایط طوری رقم خورد که راه‌هایی برای بیشتر کار کشیدن از افراد پیدا شود. بنابراین شغل‌هایی ایجاد شدند که عملاً بیهوده بودند. این مشاغل بیهوده آسیب اخلاقی و معنوی به صاحبانشان وارد می‌کنند. اما هیچ‌کس در این باره حرفی نمی‌زند. انگار کسی نشسته و کارهایی طراحی کرده تا ما را مشغول نگه دارد. از طرفی کار مفید در هفته به همان 15 ساعت رسیده و بقیه‌‌ی حجم کاری به فعالیت‌های بیهوده‌ای همچون برگزاری سمینارهای انگیزشی، سازماندهی و... می‌گذرد. خب، چرا؟... دیوید گریبر می‌گوید سیاستمداران به این نتیجه رسیدند که جمعیت شادِ دارای وقت آزاد زیاد، خطرناک است. پس چه کنیم؟ شغل‌هایی کارمندی ایجاد کنیم که بود و نبودشان فرقی به حال دنیا نداشته باشد و این‌چنین، فکر افراد را هم به خود مشغول کنیم. بله! با این دستورالعمل هر چه پیش‌تر می‌رویم، به تعداد این‌جور کارها افزوده هم می‌شود. در کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف برخی از این مشاغل نام برده و چگونگی پیدایش و گسترش آن‌ها تحلیل شده است. بررسی‌های دقیق و تأمل‌برانگیز نویسنده باعث می‌شود توجهمان به این نکته جلب شود که دارند با ما چه کار می‌کنند؟! مشاغل جدیدی که هر روز با پرستیژ بالا به میدان می‌آیند قرار است چه فایده‌ای داشته باشند؟ آیا همین الان من با یکی از همین شغل‌هایی که گریبر می‌گوید دست و پنجه نرم نمی‌کنم؟ او در آخر راه‌هایی برای سروسامان دادن به این رویه پیشنهاد می‌دهد...

افتخارات کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف

• پرفروش‌ترین سایت آمازون
• برگزیده کتاب سال اقتصاد (2018) (به انتخاب فایننشال تایمز)
• برگزیده کتاب سال 2018 (روزنامه تایمز)

نکوداشت‌های کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف

• کتابی طنزآمیز و آگاهی‌بخش که می‌خواهد در ارزش‌های کنونی‌مان تغییراتی بدهد. (نیویورک پست)
• دیوید گریبر استاد باز کردن فکر و برانگیختن بحث است. (اسلیت)
• بررسی تأمل‌برانگیز زندگی کاری ما. (فایننشال تایمز)

کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف مناسب چه کسانی است؟

اگر کنجکاو هستید درباره‌ چگونگی پیدا شدن مشاغل جدید در دنیای امروز و فایده‌ آن‌ها بیشتر بدانید، این کتاب مناسب شماست.

با دیوید گریبر بیشتر آشنا شویم

دیوید رالف گریبر در 1961 در نیویورک به دنیا آمد. تحصیلاتش در زمینه‌‌ی انسان‌شناسی اقتصادی و اجتماعی را در دانشگاه ایالتی نیویورک شروع کرد و در دانشگاه شیکاگو به پایان رساند. او استادیار دانشگاه ییل، سپس استاد کالج گلد اسمیت و مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن بود. شناخته‌شده‌ترین کتاب‌هایش عبارتند از: «تاریخ پنج‌هزارساله‌ بدهی»، «اتوپیای مقررات» و «نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف». او موفق به کسب جوایز «نان و گل‌های سرخ»، «انجمن انسان‌شناسی فرهنگی» و «کتاب بیتسون» شده بود. گریبر علاوه بر نویسنده و مدرس، یک کنشگر آنارشیست و فعال اجتماعی بود که در جنبش اشغال وال استریت نقش مهمی ایفا کرد. همچنین او از پایه‌گذاران انجمن ضدسرمایه‌داری بود. دیوید گریبر در سال 2020 در ونیز ایتالیا درگذشت.

در بخشی از کتاب نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف می‌خوانیم

تفاوت اصلی میان بخش دولتی و خصوصی در حجم کار بیهوده‌ای که تولید می‌کنند نهفته نیست. تفاوتشان حتی لزوماً در نوع کار بیهوده‌ای هم نیست که هر کدامشان تولید می‌کند. تفاوت اصلی این است که کار بیهوده در بخش خصوصی معمولاً تحت نظارت بسیار دقیق‌تری است. البته همیشه هم این‌طور نیست. چنان‌که خواهیم دید، تعداد کارمندان بانک‌ها، شرکت‌های داروسازی و شرکت‌های مهندسی که مجازند وقتشان را به آپدیت‌ کردن پروفایل فیسبوکشان بگذرانند به طرزی باورنکردنی زیاد است. بااین‌حال، در بخش خصوصی محدودیت‌هایی هست. اگر کرت می‌خواست همین‌طور کارش را ول کند و برود آثار فیلسوف قرن‌هفدهمی موردعلاقه‌اش را بخواند، فوراً او را از سمتش خلع می‌کردند. اگر شرکت مهندسی آب کادیس خصوصی می‌شد، شاید باز هم مدیرانی که از خوآکین گارسیا خوششان نمی‌آمد مسئولیت‌هایش را از او سلب می‌کردند، اما همچنان انتظار داشتند سر میزش بنشیند و تظاهر به کار کند، یا برود شغل دیگری بیابد.

تصمیم را به عهده خواننده می‌گذارم که آیا این حالت را باید بهبود اوضاع دانست یا نه.

چرا آدمکشیِ مزدوری برای مافیا نمونه خوب شغل مزخرف نیست؟

یک بار دیگر دوره کنیم: چیزی که اسمش را «شغل مزخرف» گذاشته‌ام به شغل‌هایی ارجاع دارد که عمدتاً یا تماماً از وظایفی تشکیل شده‌اند که خود فرد شاغل هم بیهوده و غیرضروری و چه‌بسا آسیب‌زا می‌داندشان، شغل‌هایی که اگر ناپدید شوند آب از آب تکان نمی‌خورد. مهم‌تر از همه، خودِ دارندگان چنین مشاغلی هم دلیلی برای وجودشان نمی‌بینند.

فهرست مطالب کتاب

قدردانی
پیشگفتار
1. شغل مزخرف چیست؟
2. چه نوع شغل‌های مزخرفی وجود دارد؟
3. چرا کارکنان شغل‌های مزخرف غالباً خود را ناشاد می‌دانند؟
4. داشتن شغل مزخرف چه حس‌وحالی دارد؟
5. چرا شغل‌های مزخرف روزبه‌روز بیشتر می‌شوند؟
6. چرا ما مردم جامعه به رشد اشتغال بیهوده اعتراض نمی‌کنیم؟
7. شغل‌های مزخرف چه اثرات سیاسی‌ای دارند؟ آیا می‌توان فکری به حال این وضعیت کرد؟
پی‌نوشت‌ها
کتاب‌شناسی