معرفی و دانلود کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب
برای دانلود قانونی کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب
موشه باراش در کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب، مسألهی نابینایی را در طول تاریخ غرب مرور میکند و تفاسیر و فهمهای متفاوتی که در دورانهای مختلف در مورد آن وجود داشته را توضیح میدهد. باراش که از اساتید و پژوهشگران مهم تاریخ هنر بود، نابینایی را در عصر باستان، اوایل مسیحیت، قرونوسطی و دورهی رنسانس بررسی میکند و میکوشد بازنمایی آن در کتاب مقدس، رسالهها، تابلوهای نقاشی و دیگر فرمهای فرهنگی و هنری را نشان دهد.
دربارهی کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب
انسان همواره با بیماری و معلولیت آمیخته بوده و از آنها در رنج و ترس بوده است. اما از میان همهی رنجها، نابینایی برای او شرایط متفاوتی داشته. از دوران باستان این مسأله همیشه در هالهای از افسانه و ابهام قرار گرفته بوده. نابینا ظاهراً فردی بیچاره بود و حس عجز را تداعی میکرد، اما همزمان نوعی راز هم در خودش داشت که مخاطبش را وادار میکرد به او احترام بگذارد. تا پیش از شکلگیری ادیان الهی، تصور بر این بود که فرد نابینا با خدایان در ارتباط است، اما پس از فراگیر شدن مذهب، مخصوصاً در قرونوسطی، از قداست این مسأله کم شد و جنبهی معکوس پیدا کرد. برای دینداران، نابینایی بیشتر شبیه به مجازات الهی بود. آنها تصور میکردند خدا این افراد را مجازات کرده و به سزای اعمالشان رسانده. کمااینکه متشرعین هم برای مجازات برخی از محکومان، حکم میدانند چشمان آنها را نابینا کنند.
در عصر رنسانس این موضوع وارد ساحت دیگری شد. در عصر دانش و علم، نابینایی از حالت افسانهای خارج شد و شکلی زمینیتر گرفت. در تمام این دورهها، این موضوع در فرمهای مختلف هنری، از نقاشی تا حتی موسیقی نمود پیداکرده بود. موشه باراش (Moshe Barasch)، استاد مشهور هنرهای زیبا و محقق و پژوهشگر تاریخ هنر، در کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب (Blindness: The History of a Mental Image in Western Thought) همین موضوع را موردبحث قرار داده و آن را در قالب رسالهای کوتاه توضیح میدهد. باراش نگاه تاریخی غرب به نابینایی را از دوران باستان و پیشامسیحیت تا قرن هجدهم مرور میکند و میکوشد برداشتهای متفاوتی که نسبت به آن وجود داشته را توضیح دهد.
تقریباً در تمامی کتابهای مقدس به نابینایی ارجاع داده شده و شخصیتهایی با این مسأله در آن وجود دارند. احتمالاً معروفترین روایت مربوط به حضرت یعقوب است که به خاطر فقدان پسرش و از فرط اندوه او نابینا میشود. نکته اینجاست که یعقوب پیامبر بود که همین موضوع باعث میشد تا نابینایی او بهنوعی امر قدسی گره بخورد و شکل متعالی به خود بگیرد. شخصیتهای نابینا در خیلی از نگارهها و نقاشیهای تاریخی هم وجود دارند. به نظر میرسد موضوع نابینایی، برای انسان پیشامدرن چند احساس متضاد و ناهمگون را تداعی میکرد که باعث میشد بهعنوان یک سوژه برای هنرمندان جذابتر شود؛ حس بیچارگی و حقارت کاراکترها با احساس ترحم و دلسوزی بیننده همراه بود. از سوی دیگر، آنها علیرغم ناتوانی در دیدن، توان انجام کارهای زیادی را داشتند؛ مثلاً میتوانستند سازی را بنوازند. همین نوعی رمزآلودگی هم ایجاد میکرد که در نهایت، از آنها فیگورهایی شکوهمند با جایگاهی والا میساخت. اما این تفسیر در قرون وسطی و اوج سلطهی مذهب شکلی تمثیلیتر به خود گرفت. مخصوصاً که بیشتر این تمثیلها منفی بود و دلالت بر گناه و عذاب داشت. این حالات افسانهسازی از نابینایی تا رنسانس ادامه داشت. کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب نوشتهی موشه باراش به همهی این تفاسیر و معانی میپردازد و هر یک را توضیح میدهد. باراش میگوید که در هر عصر چه نگرشهایی به نابینایی وجود داشت و کدام نگاهها غالب بودند. او همینطور در میان آثار هنری آن دوران جستجو میکند و بازنماییهایی که از نابینایی وجود داشته را نشان میدهد.
کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب را فرزاد جابرالانصار ترجمه و نشر بیدگل منتشر کرده است.
کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب به پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ هنر پیشنهاد میشود. اگر میخواهد نگاه تاریخی غرب به مسألهی نابینایی را درک کنید، میتوانید این اثر را مطالعه نمایید.
در بخشی از کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب میخوانیم
در تلاش برای وارسیِ موضوعی چون نابینایی در فرهنگ یونان و روم، اگرچه این وارسی بسیار کلی باشد، نمیتوان به شک و تردیدهایی بیاعتنا بود که کمابیش بهضرورت سر برمیآورند. آنچه عصر کلاسیکِ باستان میخوانیم نهفقط دیرزمانی به طول انجامید، بلکه عبارت بود از فرهنگی که به نواحی مختلف جهان شناختهشدۀ آن روزگار تسری یافته و با فرهنگهای محلی که تفاوتهای عمیقی با یکدیگر داشتند درآمیخته یا کنار آمده بود. در چنین اوضاع و احوالی آیا میتوان از رویکردی واحد به نابینایی سخن گفت که بر جهان کلاسیک حاکم بوده است؟ ما در اینجا قصد نداریم به این پرسش، که مطبوع طبع فیلسوفان و مورخان است، پاسخ گوییم که آیا آن بهره از تاریخ که «دوره» میخوانیم از وحدتی درونی برخوردار است یا خیر و معنای آن وحدت بهواقع چیست. با محدود ساختن آرا و نظراتمان به موضوع مشخص بحثمان، یعنی تصویر ذهنی از نابینایان، میتوانیم بگوییم که حقیقتاً سنتی مستمر از هومر تا نونوس، از یونانِ کهنِ متقدم تا مراحل پایانی جهان باستان، وجود داشته است. همین سنت فرهنگی است که میتوانیم آن را قسمی وحدت تلقی کنیم.
هنگامی که فرهنگهای خاورمیانۀ کهن را، خاصه بدان نحو که در کتاب مقدس بازتاب یافتهاند، پشتسر میگذاریم و به عصر کلاسیک باستان گام مینهیم، با وضعیتی بهوضوح متفاوت مواجه میشویم. چنانکه دیدیم، اشخاص نابینا در خاورمیانۀ کهن عمدتاً از منظر حرمت ورودشان به مناسک دینی و فرمانهای مربوط به نحوۀ برگزاری این مناسک و نیز از حیث اَعمالی که در جامعه و مراسم دینی مجاز به انجام دادنشان بودند یا نبودند مورد توجه قرار میگرفتند. در دنیای یونانی و رومی این جنبهها، یعنی قواعدِ فقهیِ ناظر بر نقش نابینایان در شعایر، سهمی اندک و حاشیهای داشت. حتی در مرحلهای قواعدی از این دست متروک ماند و تقریباً ناپدید شد. از جانب دیگر، این پرسش که چه عاملی موجب شده شخص به نابینایی دچار شود اهمیت یافت و گاه به کانون توجه تبدیل شد. این تغییر محل تأکید در رویکرد به نابینایان به هنگام گذار از دنیای شرق به دنیای کلاسیک یکی از بزرگترین تحولات ماجرای نابینایی در جهان کهن است.
فهرست مطالب کتاب
سپاسگزاری
مقدمه
1. عهد باستان
رویکردهای کتاب مقدس عبرانی
عصر کلاسیک باستان: علل نابینایی
نابینایی و گناه
نهانبین نابینا
آته
بازنمایی دیداری
ملاحظۀ پایانی
2. نابینایان در اوایل دنیای مسیحیت
شفا یافتن نابینایان
نابینایی و مکاشفه: داستان پولوس رسول
ملاحظۀ پایانی
3. قرونوسطی
دجال
نابینایی تمثیلی
گدای نابینا
نابینا و عصاکش او
پسرک و مرد کور
تمثیل کوران اثر بروگل
4. عصر رنسانس و دنبالهاش
گدای نابینا
نابینایی استعاری
احیای نهانبین نابینا
اولین زمینیسازیهای نابینایان
حس بساوایی
گدای نابینا در قرن هفدهم
5. افسونزدایی از نابینایی: نامهای در باب نابینایان
تصاویر
نمایه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نابینایی: تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب |
نویسنده | موشه باراش |
مترجم | فرزاد جابرالانصار |
ناشر چاپی | نشر بیدگل |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 319 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-313-125-7 |
موضوع کتاب | کتابهای تاریخ هنر |