معرفی و دانلود کتاب مورونای سبزپوش
برای دانلود قانونی کتاب مورونای سبزپوش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مورونای سبزپوش
شارلوت مری ماتیسن در کتاب مورونای سبزپوش با سبکی کلاسیک روایت عاشقانهای را به تصویر میکشد که در عین جذابیت تلخکامیهای غیر قابل تصوری را در پی دارد.
تامیلین و خواهرش فرزندان سوزانا از مرفهترین افراد دهکدهی خود محسوب میشدند ولیکن اکنون به سبب دلایل نامعلوم شرایط زندگیشان دگرگون شده و مانند باقی مردم زندگی میکنند.
اما این تمام ماجرا نیست، شارلوت مری ماتیسن (Charlotte Mary Matheson) کتاب مورونای سبزپوش (Morwenna of the Green Gown) را طوری رقم میزند که خواهر تامیلین با ناخدایی ناشناس فرار کرده و با طفلی در آغوش مجدد نزد خانوادهاش بازمیگردد. آن طفل مورونا نام دارد. دختری جوان، زیبا، با ظرافتهای زنانهای دلنشین که صفات یک خانوادهی اصیل را میتوان در تمامی رفتار و حرکاتش دید. او به دلیل رفتار، طرز لباس پوشیدن و چهرهی جذابش، از دیگر اهالی دهکده متمایز است.
برای مورونا از تمام آن ثروت با شکوه خانوادگی تنها قاب عکسی کوچک بجا مانده است. او به هیچ چیزی فکر نمیکند، اما درست در همین هنگام پسری ثروتمند از اهالی دهکده شیفتهاش میشود. مورونا علاقهای به پسر ندارد و افکارش در سمت و سویی دیگر سیر میکند.
شارلوت مری ماتیسن را بیشتر بشناسیم:
شارلوت مری ماتیسن در حوالى قصبه «لیس کرد» متولد شده و با وجود زیبایى و ظرافت هرگز ازدواج نکرد. در سال 1915 کشاورزى را پیشه خود ساخت و در کالج «اسپارت شولت» شهر «وینچستر» تعلیمات لازم را در این باره فرا گرفت. در زمان جنگ جهانى اول به عضویت سازمان زنان براى کمک به کشاورزان درآمد و سپس در مزرعهاى نمونه استخدام شد. در سال 1918 ولیعهد جرج پنجم پادشاه انگلستان او را به سِمت میرآخور خود در ایالت «کورن وال» منصوب ساخت. خانم ماتیسن پس از مدتى از این شغل کنارهگیری کرد و به «پرنس تاون» در ایالت «دون» رفت.
روی هم رفته شش کتاب از شارلوت مری ماتیسن بین سالهاى 1915 تا 1930 چاپ گردیده است که از میان آنها «موروناى سبزپوش» و «پر» مشهورترین آنان محسوب میشوند.
در بخشی از کتاب مورونای سبزپوش میخوانیم:
مورونا در بستر خود به آرامى به خواب رفته بود. از پشت پرده قرمز رنگ موش کوچکى از میان صندوقهاى شکسته با احتیاط بیرون آمد. و در میان نقشهاى تیره و روشن قالى که نور ماه برآن افتاده بود مشغول بازى شد. مهتاب پارچه سرخ رنگى را که به روى بستر ونا گسترده شده بود غرق نور خود ساخته بود. ماه، آرام آرام، خود را بالا و بالاتر میکشید تا جایى که به تدریج تمام گیسوان مشکین مورونا را که در میان بازوان خوش رنگ او ریخته بودند و سپس صورت و چشمهاى او را تسخیر کرد و سرانجام او را بیدار کرد.
وِنا با ناراحتى از جایش جست و طورى آه کشید که گویى هنوز گرفتار کابوسى است. در واقع خواب از چشمانش پریده بود. و ناگهان به یادش آمد که در خواب موى زردرنگ بن را در میان کوچه تاریکى دیده بود که مانند ماه مىدرخشید و چون رخساره عروس آسمان را نظاره کرد یک شباهتى بین ماه و آن موهاى زرد رنگ یافت. این افکار در نظرش مهمل جلوه کردند. هرچقدر که بِن سعى کرده بود که مورونا را به خود جلب کند، ولى او کوچکترین تمایلى از خود نسبت به وى نشان نمىداد.
در میان این افکار بىسر و ته اسرارى بامعنى و پرابهام جلوهگر شدند. مورونا خود را تحت تأثیر یک حس جاذب، بدون آنکه ریشه آن را بداند یافت. متحیرانه به روى لبه تخت خود خزید و آنگاه با خود گفت: چطور ممکن است بن شبیه ماه باشد و اصلاً این چیزها چه ارتباطى به من دارند!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مورونای سبزپوش |
نویسنده | شارلوت مری ماتیسن |
مترجم | حسن صفوى |
ناشر چاپی | انتشارات جامی |
سال انتشار | ۱۳۸۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 372 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-2575-44-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |