معرفی و دانلود کتاب مرز بیهویت
برای دانلود قانونی کتاب مرز بیهویت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مرز بیهویت
کتاب مرز بیهویت از جمله آثار معروف و پرفروش یوری هررا به شمار میآید که به چندین زبان نیز ترجمه شده است. درونمایۀ این داستان مشهور و هیجانانگیز، رنگ و بوی فلسفی و اجتماعی دارد و از زبان دختر جسوری به نام ماکینا که در جستجوی برادر پناهجویش به آمریکا میرود، روایت میشود.
دربارۀ کتاب مرز بیهویت:
ماکینا زنی قوی و جسور است که در شهر کوچکی در مکزیک روزگار میگذراند. او در جستجوی برادرش به طور غیرقانونی به ایالات متحده آمریکا میرود و از مرزی خطرناک عبور میکند. وی در این راه خطرات و حوادث عجیبی را از سر میگذراند. ماکینا مسئول رساندن دو پیام و دو راز به برادرش است، یکی از جانب مادرش و دیگری از از سوی ارواح و مردگان مکزیکی! او به عنوان فردی که از گفتن حقیقت هراسی ندارد و به خوبی میتواند از خود دفاع کند، میداند که چگونه و چطور در دنیایی خشونتبار و تبعیضآمیز دوام آورد. داستان نماین و رمزگونه مرز بی هویت (Signs Preceding the End of the World) به زیبایی هرچه تمامتر، دغدغههای امروزی بشر را به تصویر میکشد و به مسائلی همچون تبعیض نژادی، هویت، چگونگی به پایان رسیدن جهان و... میپردازد.
این رمان کوتاه در نه فصل، سفر حماسی ماکینا را توصیف میکند. یوری هررا (Yuri Herrera) با آگاهی از وضعیت نامساعد روحی و فیزیکی پناهجویان، قصد معطوف کردن توجهات بر مسئله مهاجرت، این پدیدۀ شایع در دنیای امروز را دارد.
افتخارات کتاب مرز بی هویت:
- دریافت جایزه بهترین کتاب ترجمه BTBA در بخش داستانی سال 2016
- نامزد جایزه Goodreads Choice برای داستان در سال 2015
- حضور در فهرست بهترین کتاب داستانی سال از نگاه روزنامه گاردین
- یکی از ده کتاب برتر لاتین به انتخاب NBC
نکوداشتهای کتاب مرز بی هویت:
- یوری هررا باید هزار ساله باشد. او حتماً به جهنم و بهشت سفر کرده و دوباره برگشته است. حتماً او یک بار دختر، حیوان، سنگ، پسر و زن بوده است. هیچ چیز دیگری گستردگی درک او را توجیه نمیکند. (Valeria Luiselli)
- یوری هررا بزرگترین داستاننویس مکزیک است. روایات دقیق، شاعرانه و نثر غیرقابل مقایسه او مانند حماسه است. آنها زنگ وجود و روح شما را به صدا در می آورند. (Francisco Goldman)
- نوشتههای هررا شاعرانه و خیرهکننده است. لیزا دیلمن، به خوبی توانسته نوواژههای او را که باعث تغییر موقعیت به سوررئال شده است، ترجمه کند. در این کتاب غنی از افسانه، مهاجرت یعنی اقامت همیشگی در سرزمین سایهها. (Sam Sacks)
کتاب مرز بی هویت به چه افرادی توصیه میشود؟
خواندن این داستان جذاب به تمامی علاقمندان داستانهای فلسفی و رمانهای مشهور جهان پیشنهاد میگردد.
با نویسنده کتاب مرز بی هویت بیشتر آشنا شویم:
یوری هررا، دانشمند علوم سیاسی، ویراستار و نویسندۀ مکزیکی تبار، سال 1970 در اکتوپان متولد شد. او که دانشآموختۀ رشته علوم سیاسی از دانشگاه ملی مکزیک است، تحصیلاتش را در زمینه نویسندگی خلاق ادامه داد و در سال 2009 توانست مدرک دکتری زبان و ادبیات اسپانیایی را از دانشگاه برکلی کالیفرنیا دریافت کند. او اکنون سردبیر مجله ادبی El perro و عضو ارشد فوق دکترا و مدرس دانشگاه تولان است.
«Trabajos del reino» نخستین داستان هررا که در سال 2004 منتشر شد با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبهرو شد و توانست افتخارات و جوایز متعددی را برای وی به ارمغان آورد. در بیان اهمیت و تأثیرگذاری آثار وی بر ادبیات مکزیک باید گفت که بسیاری از منتقدین داستانهای او را راه ورود به دروازۀ طلایی ادبیات مکزیک قلمداد میکنند.
در بخشی از کتاب مرز بی هویت میخوانیم:
ابتدا هیچچیز نبود. چیزی نبود جز یک نوار فرسودۀ سیمانی روی زمین سفید. سپس دو کوه را دید که پشتسرش در آن دوردستها کنار هم ایستادهاند. گویی از جایی آمدهاند که کسی نمیداند و معلوم نبود کجا میروند. اما در نقطۀ غایی، در عدم، به یکدیگر رسیدهاند و اصرار دارند با سروصدای مهیبی با یکدیگر برخورد کنند؛ گرچه ظاهراً اینطوری به نظر میرسید که صرفاً در سکوت آنجا ایستادهاند. چوچو گفت: کامیون پشت اون تپههاست، باهاش میتونی بری جایی که میخواهی، اما اول میریم یک جا تا بتونی لباست رو عوض کنی.»
سپس، کمی آنطرفتر درختی را دید که زیر آن زنی باردار بود. شکمش قبل از پاها یا صورت یا موهایش معلوم شد و دید که دارد آنجا زیر سایۀ درخت استراحت میکند. فکر کرد اگر این نوعی نشانه باشد، حتماً آنجا کشور خوبی است: کشوری که در آن زنی که بچه دارد، در گذر از بیابان، دراز میکشد تا اجازه دهد نوزادش بزرگ شود و نگران چیز دیگری نیست. اما وقتی به او نزدیک شدند، توانست ویژگیهای او را تشخیص دهد: او زن نبود و آن شکم هم بچهای در خود نداشت؛ آدمی مفلوک و بیچاره بود که از عفونت ورم کرده و لاشخورها چشمها و زبانش را بیرون کشیده بودند. ماکینا برگشت تا به چوچو نگاه کند و ببیند که آیا او نیز فریب خورده است یا نه، اما او فریب نخورده بود. چوچو برایش تعریف کرد که چگونه یک بار که تازه شروع کرده بود به رد کردن آدمها، وقتی داشت مردی را که همسرش در حال مرگ بود به خانهاش بازمیگرداند، در راه گم شدند و یک گلهدار حرامزاده فکر کرده بود که آنها دارند به این سمت میآیند و فقط به این دلیل که او تعقیبشان کرد بود، توانسته بودند راه برگشت را پیدا کنند؛ گرچه دیگر خیلی دیر شده بود. چوچو گفت: «تونست برگرده خونه، اما تا برسه اونجا، همسرش زیر خاک بود.»
فهرست مطالب کتاب
مقدمۀ مترجم
1: زمین
2: عبور از آب
3: جایی که تپهها بههم میپیوندند
4: پشتۀ اُبسیدین
5: جایی که باد مانند چاقو میبرد
6: جایی که پرچمها به اهتزاز درمیآیند
7: جایی که قلب آدمها را میخورند
8: ماری مترصد و آمادۀ حمله
9: جای اُبسیدین، بدون پنجره یا منفذ دود
یادداشت لیزا دیلمن
دربارۀ نویسنده
دربارۀ مترجم
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مرز بیهویت |
نویسنده | یوری هررا |
مترجم | مرضیه مداحی |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 79 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6983-48-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |