معرفی و دانلود کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا
برای دانلود قانونی کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا
کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا دربارهی اثری است که شاید در نگاه اول هیچ منطقی بر داستان آن حکمفرما نباشد؛ اما در پایان وقتی همهچیز در کنار هم قرار میگیرد، دغدغهی اصلی کارگردان فیلم مشخص خواهد شد. صالح نجفی در این کتاب برتر سال سینمای ایران، از پیوند میان این فیلم، جامعهی مدرن و کتاب مقدس میگوید.
دربارهی کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا
فیلم ماگنولیا (Magnolia) یکی از آثار سینمایی پل توماس اندرسون (Paul Thomas Anderson) است که نامش در سال 2007 با فیلم «خون به پا خواهد شد» بر سر زبانها افتاد. این کارگردان و فیلمنامهنویس کمکار، در سال 1999 سومین فیلم خود را با نام «مگنولیا» ساخت که نامزد 3 جایزهی اسکار شد. این فیلم که مجموعهای درهمتنیده از روابط میان آدمهاست، مضامین مهمی را در دنیای مدرن آشکار میکند. صالح نجفی (Saleh Najafi) برای تببین این مضامین کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا را به نگارش درآورده است.
سکانس آغازین فیلم روایتی است از تصادفات باورنکردنی. یکی از این صحنهها که هنوز هم یک معمای حقوقی در نظر گرفته میشود، پسری را نشان میدهد که به قصد خودکشی از پشتبام به پایین میپرد. پدر و مادر او که در طبقهی ششم همان آپارتمان زندگی میکنند، در حال مشاجره هستند و دقیقاً وقتی پسر جلوی پنجرهی واحد خودشان میرسد، مادر گلولهای شلیک میکند و باعث مرگ پسرش میشود. جالب اینجاست که مادر پسر تفنگ را به سمت همسرش نشانه میگیرد، شلیک میکند و گلوله به هدف اصابت نمیکند؛ بدون آنکه بداند این تفنگ پر است. درواقع پسر چند هفته پیش تفنگ را پر کرده بود؛ به این امید که درنهایت یکی از والدینش دیگری را با همین تفنگ بکشد. معمای اصلی در اینجا نهفته است: پسری که از پشتبام پریده بود، روی توری بزرگ میافتد؛ یعنی اگر مادرش شلیک نمیکرد، او بهاحتمال بسیار زیاد زنده میماند. حال در این میان قاتل کیست؟ پسری که قصد خودکشی داشته و تفنگ را پر کرده؟ یا مادری که بدون اطلاع از پر بودن اسلحه و فقط برای ترساندن شوهرش، تفنگ را شلیک کرده؟ اصلاً چرا پسر میخواسته یکی از والدینش دیگری را بکشد؟ صالح نجفی در کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا، بهخوبی روابط میان شخصیتهای فیلم را تشریح میکند.
این صحنه فقط سومین روایت پیشدرآمد فیلم مگنولیا به حساب میآید. روایت اول که در سال 1911 اتفاق میافتد، داستان سه ولگرد با نامهای خانوادگی گریین، بری و هیل است که اشرافزادهای انگلیسی ساکن منطقهی گریین بری هیل لندن را به قتل میرسانند. در دومین روایت در سال 1983، در جنگلی آتشسوزی میشود و برای خاموش کردن آتش، خلبان هواپیمایی مأمور میشود که مخزنش را با آب دریاچهی مجاور جنگل پر کند. او بهطور تصادفی غواصی را در مخزن آب گرفتار میکند و او را در جنگل در حال سوختن پرت میکند. خلبان هواپیما به محض دیدن جنازهی غواض، او را میشناسد. غواص در همان کازینویی کار میکرد که خلبان چند روز پیش به آنجا رفته بود. خلبان که نمیتواند بپذیرد شخصی را به این شکل به قتل رسانده، خودش را با یک اسلحه میکشد. اما داستانهای درهمتنیدهی فیلم همینجا به پایان نمیرسد. هنوز شخصیتهای اصلی معرفی نشدهاند. در ابتدای کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا، داستان کامل این اثر پل توماس اندرسون آمده است.
شاید در نگاه اول تصادفهایی که در فیلم ماگنولیا نشان داده میشوند، غیرواقعی و شانسی به نظر برسند؛ اما اگر کمی دقت کنیم، متوجه میشویم که چنین اتفاقاتی در اطراف ما هم رخ داده است. این فیلم پل توماس اندرسون طولانی است و ابتدای آن با سرعتی باورنکردنی شروع میشود، سپس سرعت آن کاهش مییابد و در لحظات پایانی، دوباره همه چیز سریع پیش میرود. به همین دلیل است که بعضی از منتقدان، از جمله صالح نجفی، این فیلم را به یک سمفونی تشبیه کردهاند. نجفی در کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا در آغاز نمادهای فیلم را شرح میدهد، روابط میان شخصیتهای فیلم را مشخص میکند، علت نامگذاری فیلم را توضیح میدهد و ارتباط بین این اثر سینمایی و کتاب مقدس را تشریح میکند.
کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا را نشر لگا منتشر کرده است.
دربارهی مجموعه کتابهای فیلم به مثابهی فلسفه
صالح نجفی در مجموعهی فیلم به مثابهی فلسفه از جنبهی فلسفی به مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان نگاه میکند. این مجموعه در هشتمین دورهی کتاب سال سینمای ایران، تندیس زرین و لوح تقدیر برترین کتاب سال در حوزهی تألیف و ترجمه را از آن خود کرد. در کتابهای این مجموعه، فیلمها متونی فلسفی تلقی میشوند که بهتر دیدن آنها، به درک دقیقتر جهان میانجامد. نشر لگا در ابتدا مجموعه کتابها را در ده جلد منتشر کرد که در آنها فیلمهایی نظیر «سال گذشته در مارینباد»، «کازابلانکا»، «راشومون»، «آنی هال»، «کپی برابر اصل» و... بررسی شدهاند. اما بعد، تمام این ده جلد را در قالب کتاب «فیلم به مثابهی فلسفه» به چاپ رساند.
کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به آثار پل توماس اندرسون علاقه دارید، کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا را بخوانید.
در بخشی از کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا میخوانیم
آلن بدیو فیلسوف فرانسوی معاصر، در سال 2003 در مصاحبهای با نشریهی هنر سینما (L’Art du cinéma) فیلم ماگنولیا را دارای یک سطح مشخص سینمایی، متشکل از یک لایهی زیرین یا درونی و یک لایهی فوقانی میداند. به گفتهی او ماگنولیا مثل هر فیلم فلسفی، دربارهی نوعی مادهی سینمایی است که میخواهد به فیلم تبدیل شود و میتوان آن را تأملات گاه بازیگوشانه و خیلیوقتها تند و رادیکال کارگردانی جوان دانست که میخواهد با کل تمِ اصلیِ سینمای آمریکا سرشاخ شود و به نظر حتی با اورسن ولز در دهههای 30 و 40 قابل مقایسه است.
تمِ اصلیِ سینمای آمریکا و ارگانیکترین مضمون آن، که هنوز بهشکلهای مختلف تکرار میشود، رابطهی «پدر و پسر» است و بدینمعنا، هستهی اصلیِ این سینما ملودراماتیک است. به اعتقاد منتقدان، فیلم ماگنولیا به شکل کاملاً ملودراماتیک، دربارهی ارواح گمشده و انسانهای سرگردان در لسآنجلس انتهای قرن بیستم است و به رابطهی حلنشدهی پدران و فرزندان برمیگردد.
این در حالی است که ماگنولیا در لایهی فوقانی و در بخش مربوط به باران قورباغهها کاملاً سمبولیک است و این قضیه بهطور قطع موجب ازهمپاشیدنِ سطح ملودراماتیک فیلم میشود. در اینجا یکباره با عنصری مواجهیم که فروید آن را عنصر چندعلیّتی (overdetermine) مینامد. مثل تصویری که در خواب میبینیم و خوابی که تبدیل به کابوس میشود و به سطح واقعیت میآید. این سطح نمادین و کابوسوار با سطح زیرینِ ملودراماتیک برخورد میکند و فیلم از تقاطع این دو سطح (یکی هستهی درونی ملودراماتیک سینمای آمریکا و دیگری سطح کتاب مقدسی و نمادین) شکل میگیرد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
1: مرور فیلم
2: واکاوی فیلم
تز نهایی فیلم
کتابنامه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فیلم به مثابه فلسفه: ماگنولیا |
نویسنده | صالح نجفی |
ناشر چاپی | نشر لگا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 61 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-97705-5-7 |
موضوع کتاب | کتابهای نقد فیلم |