معرفی و دانلود کتاب عمارت بحران زده
برای دانلود قانونی کتاب عمارت بحران زده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عمارت بحران زده
کتاب عمارت بحران زده، رمانی عاشقانه است که ماری ع. قلیان آن را تالیف نموده. این داستان روایتگر برشی از زندگی یک دختر نوجوان است که در خانوادهای فقیر متولد شده و قصۀ عشقش به پسر صاحبخانه، او را وارد دنیای جدیدی میکند.
درباره کتاب عمارت بحران زده:
کتاب حاضر، داستانی سرشار از پستی و بلندیهای زندگی است که از زبان دختری به نام مریم روایت میشود. ماری ع. قلیان در این اثر با پرداختن به مضامینی همچون، اختلاف طبقاتی، تنهایی، عشق و خیانت داستان زندگی مریم را به تصویر میکشد. مریم دختر 17 سالهای است که با پدر و مادرش در خانۀ سرایداری عمارتی مجلل زندگی میکند. او از زمانی که چشم به این دنیا گشوده، طعم تلخ فقر و کار طاقتفرسا را چشیده است.
مریم از کودکی با کامران، پسر صاحب عمارت، دوست و همبازی بود. اما مدتی بعد کامران برای تحصیل به شهری دیگر میرود آن دو از یکدیگر دور میشوند. مریم از کودکی به شعر و ادبیات علاقمند بود و تنهاییهایش را با خواندن و نوشتن پر میکرد. کتاب صمیمیترین دوست او بود. دو شخصیت «بهزادخان» و «طلاخانم» که صاحب باغ بودند نقش پررنگی در پیشروی خط داستانی ایفا میکند.
در اواسط داستان، مریم راز بزرگ بهزادخان را کشف میکند و سیر داستان جذابتر میشود. پس از این حادثه دیگر عمارت روی خوش نمیبیند و همه اهالی تحت تاثیر آن سرنوشتی متفاوت خواهند یافت.
خواندن کتاب عمارت بحران زده به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
تمامی دوستداران رمانهای ایرانی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. مطالعه کتاب عمارت بحران زده را به تمامی علاقمندان رمانهای عاشقانه و اجتماعی توصیه میکنیم.
در بخشی از کتاب عمارت بحران زده میخوانیم:
طلاخانم گریه کرده و زیر چشمهایش سیاه شده بود از ریملهایى که هرگز بدون زدنشان آفتابى نمىشد. زن زیبایى بود؛ ولى خب دوست داشت زییاتر شود. مثل من و خیلى زنهاى دیگر. البته نه مثل مادرم که نه وقتش را دارد دستى به سر و رویش بکشد و نه دلودماغى و شاید هم، که بیشتر گمان مىکنم این یکى درست است، این کارها را درست نمىداند؛ ولى خب، پدرم با اینکه مرد خانوادهدارى است و حتى براى مثال یک دوست هم ندارد که دو ساعت زن و بچهاش را ول کند و برود با او چایى بخورد، یک وقتهایى که زن زیبایى را مىبیند آنطورى که از مادرم مىگذرد، از او نمىگذرد.
خب، کجا بودم؟ طلاخانم صدایم کرده بود و روى صندلى ننویىاش در اتاقش تاب مىخورد و هیچ نمىگفت. سرش را یکورى حمایل آرنج و دسته صندلى کرده بود و هر چند دقیقهاى فین بلند و کشدارى در دستمال مىکرد. فریده کنار در بلاتکلیف ایستاده بود و گوشه ناخنش را مىجوید. در را کمى باز گذاشته و بیرون در ایستاده بود. گاهى کمى عقبتر مىرفت و از دید خارج مىشد و گاهى سرش را جلوتر مىداد و نصف تنش را مىشد دید. معلوم نبود خودش را از مادر گریانش پنهان مىکرد یا از من که مثل علف جلویشان ایستاده بودم و معلوم نبود که آنجا چه کارهام!
سرانجام فینفین طلاخانم خشک و خشکتر شد و سیاهىهاى زیر چشمش به مدد دستمال مچالهشده پخشوپلا. صورتش جدى شد؛ مثل بیشتر وقتها. انگار نه انگار که تا چند دقیقه پیش عجز و واخوردگى مچالهاش کرده بود. نگاه تیزش را به صورتم دوخت. جورى که حس کردم مسبب گریههایش کارى بوده است که من کردهام. بهزادخان از من عکس گرفته بود. با شکم گنده حرفم را زده بودند. بازویم را چسبیده بود. اینها همه مىتوانست دلایل محکمى براى محکومیتم باشد؛ اما چطور فهمیدهاند؟ مىدانستم که گونههایم آبرویم را مىبرد. داغ شده بودم. کم مانده بود زار بزنم و اعلام بىگناهى کنم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عمارت بحران زده |
نویسنده | ماری ع. قلیان |
ناشر چاپی | نشر البرز |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 328 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-442-983-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
داستانی غیر تکراری وشیرین یک نوع قصه مرموز وتقریبا پلیسی وشایدم مخوف ولی در هر صورت باعث شد که امشب تمومش کنم نقدش هم بنویسم میگم دیگه نکات اررنده و نکتهی آموزنده لحظات شیرین عاشقانهای که در دل پنهان هستش مقایسه چند نسل با همدیگه غیرت مردان قدیم واطاعت بی چون وچرای زنان قدیم ورو کردن حقیقت تلخی که الان هم وجود داره استفاده از دختران نوجوان وجوان خام وناپخته که فریب ظاهر رو میخورن ودر این میان عدهای به نان نوا میرسن از نوع حرامش که بلاخره بالا میارن به مرور زمان
خلاصه خوشم اومد حتما حتما بخونیدش واز خوندنش لذت ببرید