معرفی و دانلود کتاب عتیقه و سه داستان دیگر
برای دانلود قانونی کتاب عتیقه و سه داستان دیگر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عتیقه و سه داستان دیگر
نازگل دریاباری در کتاب عتیقه و سه داستان دیگر، به بیان معضلات اجتماعی در قالب چهار داستان کوتاه پرداخته است. این کتاب اولین تجربهی نویسنده محسوب میشود که در عین آنکه برگرفته از زندگی واقعیست، با چاشنی قوهی تخیل نوشته شده است.
کتاب عتیقه و سه داستان دیگر
داستان کوتاه از پرطرفدارترین ژانرهای داستان است که به ثبت برشی از وقایع زندگی روزمره با محوریت تعداد محدودی شخصیت میپردازد. در این داستانها معمولاً شاهد حضور یک شخصیت اصلی هستیم که دغدغهها و مناسبات او با جهان پیرامونش درونمایهی اثر را تشکیل میدهد. این درونمایه میتواند عاشقانه، اجتماعی، سیاسی و... باشد.
در کتاب عتیقه و سه داستان دیگر، نازگل دریاباری واقعیتهای اجتماعی پیرامون خود را به تصویر کشیده است تا از زاویهدید خود به رخدادهایی چون بیکاری، مسائل خانوادگی، بیماری کرونا و... بپردازد.
از آنجا که این مجموعه حاصل نخستین تجربهی نوشتاری نویسنده است، در عین آنکه میتواند کاستیهایی داشته باشد، بیانی ساده و نثری روان دارد که برای عموم مخاطبان جذابیت خواهد داشت؛ خصوصاً آن دسته از افرادی که دوست دارند زندگی دیگران را در قالب داستان مطالعه کنند.
گفتنیست از میان داستانهای این کتاب داستان «کرونا در تایلند» بر اساس واقعیت نوشته شده و سه داستان دیگر از نظر نویسنده منطق داستانی پررنگتری دارند. کتاب عتیقه و سه داستان دیگر از سوی نشر مانیان منتشر شده و در دسترس علاقهمندان به داستانهای کوتاه فارسی قرار دارد.
کتاب عتیقه و سه داستان دیگر مناسب چه کسانی است؟
دوستداران داستانهای کوتاه فارسی و علاقهمندان به آثار اجتماعی و واقعگرا از جمله مخاطبان این اثر هستند.
در بخشی از کتاب عتیقه و سه داستان دیگر میخوانیم
عمه نسرین گوشی و برداشت و بعد از سلام و احوالپرسی قرار شد برای شام بیان. فردا شب بعد شام که همگی نشستیم دورهم، پدر شروع کرد به مقدمهچینی و اینکه از همکاراش دو نفر جدیداً متارکه کردند. موقعی که من برای ریختن چای از جا بلند شدم رو کرد به نسرین و گفت نسرین راستی از سعید دیگه خبری نشد؟ نسرین هم که جا خورد و اخماش تو هم رفت. فقط سری به نشونه نه تکون داد. بابا گفت مهسا انگار اونو دیده بعد به من اشاره کرد «آره مهسا؟»
منم با یه کم مِنومِن گفتم «بله عمه من دیدمشون با هم صحبت کردیم از شما هم پرسیدند». عمه نسرین هیچی نگفت فقط اشک تو چشماش جمع شد و منتظر بقیهی حرفها موند. منم که دیدم واکنش بدی نشون نداد و خیالم از این بابت راحت شد، ادامه دادم که «خیلی مشتاقه شمارو ببینه و خیلی خواهش کرد». عمه که دیگه گریهاش کرده بود بازم ساکت بود من و مامان رفتیم کنارش نشستیم و بغلش کردیم. مامان گفت این فرصت وبه زری بده فقط ببین حرفش چیه. زری هم که انگار بو برده بود با دقت داشت به حرفای ما گوش میداد. عمه نسرین هیچ حرفی نزد. منم دیگه روم نشد بپرسم عمه چیکار میکنید بالاخره؟ تا اونشب، آخر شب که بابا که اونارو رسونده بود تأییدشو گرفته بود. ما منتظر بابا بودیم بابا که اومد خونه، رو کرد به من و گفت مهسا یه قراری باهاش البته نه به این زودیا بذار.
یه چند روزی که گذشت به سعید زنگ زدم از صداش معلوم بود که از تماسم خیلی خوشحال شده. بعد از احوالپرسی و صحبت کوتاهی از رساله، گفتم تونستم براتون تایید قرار ملاقاتو بگیرم. خیلی تشکر کرد. برای پنجشنبه بعدازظهر در بوستان محل خودمون قرار گذاشتیم. اون روز همگی حاضر شدیم و همراه عمه رفتیم که تنها نباشد. زری هم خیلی خوشحال بود؛ حتماً قضیهی ناگفته را میدانست و هیچ سؤالی هم از عمه نکرده بود. به پارک که رسیدیم بابا و مامان و زری روی نیمکتی دورتر نشستند و من و عمه با تماس سعید که رسیده بود به محل مورد نظر رفتیم. سعید تا ما را دید یه کم خجالت کشید و سرش پایین بود و بیشتر با من احوالپرسی میکرد.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
عمه نسرین
کرونا در تایلند
عتیقه
بیکاری افشین
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عتیقه و سه داستان دیگر |
نویسنده | نازگل دریاباری |
ناشر چاپی | نشر مانیان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 66 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-310-032-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |