معرفی و دانلود کتاب صوتی یک انقلاب ذهنی: روشنگری رادیکال و خاستگاه‌های فکری دموکراسی مدرن

معرفی کتاب صوتی یک انقلاب ذهنی: روشنگری رادیکال و خاستگاه‌های فکری دموکراسی مدرن

جاناتان ایزرائیل در کتاب صوتی یک انقلاب ذهنی، به معرفی دسته‌ای از روشنگران اروپایی موسوم به روشنگران رادیکال می‌پردازد که نقش زیادی در شکل‌دهی به ایده‌هایی چون آزادی بیان، حقوق گروه‌های اقلیت و دموکراسی داشتند. جاناتان ایزرائیل نشان می‌دهد چهره‌هایی چون باروخ اسپینوزا، توانسته بودند بیش از دیگر روشنگران، ایده‌های شکاکیت مذهبی و حکمرانی جمهوری را رواج دهند و از این راه پایه‌های دموکراسی لیبرال مدرن را بنا نهند.

درباره‌ی کتاب صوتی یک انقلاب ذهنی

عصر روشنگری به دوره‌ای در قرن هفدهم و هجدهم میلادی و پس از رنسانس گفته می‌شود که در آن فلسفه و اندیشه‌ی غرب، اصلی‌ترین منبع کسب دانش و مهم‌ترین ابزار برای پیشرفت بشر را عقل و تفکر انتقادی تشخیص داد. در حقیقت، عصر روشنگری عصری‌ست که در آن انسان، ایده‌های خرافی و مذهبی‌ای را که قرن‌ها او را به بند کشیده بودند کنار می‌گذارد و ایده‌هایی چون آزادی بیان، برابری و حق تعیین سرنوشت را می‌پذیرد. جاناتان ایزرائیل (Jonathan Israel) در کتاب یک انقلاب ذهنی (A Revolution of the Mind)، با معرفی اصلی‌ترین چهره‌های عصر روشنگری، نشان می‌دهد این فلاسفه را می‌توان در دو جبهه‌ی متعارض قرار داد: روشنگران میانه‌رو؛ و روشنگران رادیکال.

از دید جاناتان ایزرائیل روشنگران میانه‌رو، بیشتر خواستار اصلاح نهادهای سنتی و موجود جامعه بودند و چهره‌هایی چون جان لاک، فرانسوا ولتر، ژان ژاک روسو، دیوید هیوم و آدام اسمیت را در خود داشتند. گروه دیگر، یعنی روشنگران رادیکال که چهره‌های سرشناس آن‌ها باروخ اسپینوزا، دنی دیدرو و بارون دولباخ بودند، بیشتر به‌دنبال این بودند که تمامی نهادهای سنتی و قدیمی جامعه را کنار بگذارند و نظمی جدید ایجاد کنند. جاناتان ایزرائیل در کتاب صوتی یک انقلاب ذهنی نشان می‌دهد با اینکه هر دو گروه از روشنگران باور داشتند با به‌کارگیری عقل و فهم انسان می‌توان وضع زندگی بشر را بهتر کرد و به پیشرفت رسید، روشنگران میانه‌رو تلاش می‌کردند با اصلاح و حفظ نهادهای سنتی جامعه، جلوی انقلاب را بگیرند و تعادلی بین عقل و سنت پیدا کنند.

کتاب یک انقلاب ذهنی با بررسی آثار تاریخ‌دانان و فلاسفه‌ نشان می‌دهد بسیاری از ایده‌هایی که در حال حاضر در دموکراسی‌های لیبرال مدرن رواج یافته‌اند، مانند برابری، آزادی فکر، بیان و مطبوعات و کنار گذاشتن مراجع دینی از فرآیندهای قانون‌گذاری و آموزش، در آرای روشنگران رادیکالی چون باروخ اسپینوزا و نه روشنگران میانه‌رو دیده می‌شوند. به باور جاناتان ایزرائیل، بسیاری از روشنگران میانه‌رو و حتی متفکرانی چون رنه دکارت و آیزاک نیوتون، باور داشتند اصلاح نهادهای موجود باید از درون صورت گیرد و به همین علت هم بود که آن‌ها سلطنت مشروطه، همانند آنچه در بریتانیا وجود داشت را بر جمهوری فرانسه ترجیح می‌دادند.

جاناتان ایزرائیل ایده‌های مطرح‌شده در این کتاب را پیش از این در سه‌گانه‌ای حجیم و قطور (که بیش از 3000 صفحه داشت) ارائه کرده بود تا اینکه تصمیم گرفت آن‌ها را در کتاب یک انقلاب ذهنی خلاصه کند. این کتاب، توسط انتشارات بیدگل منتشر شده است.

نکوداشت‌های کتاب یک انقلاب ذهنی

• کتاب جدید جاناتان ایزرائیل، تجدیدنظری نفس‌گیر در مورد عصر روشنگری و تأثیر آن بر جهان مدرن است. (وب‌سایت Choice)
• رادیکالیسم اسپینوزا در زمان خودش ترس زیادی را بر می‌انگیخت و جاناتان ایزرائیل نقش او در عصر روشنگری و انقلاب را به‌خوبی نشان داده است. (ساموئل موین، نشریه‌ی Nation)
• اظهارات و ادعاهای مستدل جاناتان ایزرائیل در مورد تأثیر روشنگری رادیکال بر تفکر دموکراتیک بسیار متقاعدکننده و جذابند. (Library Journal)
• هیچ محقق دیگری نتوانسته است به اندازه‌ی جاناتان ایزرائیل، گفتمان مربوط به منابع و معنای روشنگری را شکل دهد. (Christian Century)
• کتاب یک انقلاب ذهنی، ریشه‌های غافلگیرکننده‌ی مهم‌ترین و گرامی‌ترین ارزش‌های ما را به‌شکلی جذاب نمایان می‌کند. (World Book Industry)

کتاب صوتی یک انقلاب ذهنی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به تاریخ اندیشه‌ی غرب و به‌طور ویژه به تاریخ عصر روشنگری علاقه‌مندید، شنیدن کتاب صوتی یک انقلاب ذهنی به شما پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب صوتی یک انقلاب ذهنی: روشنگری رادیکال و خاستگاه‌های فکری دموکراسی مدرن می‌شنویم

ماهیت روشنگری رادیکال در هر دو نحله‌ی خداناباور و توصیه‌گرای مسیحی همان نکته‌ای بود که نیکلاس آنتوان بولانژه در متن کلاسیک ادبیات فلسفی رادیکال بیان کرد. عقل و قانون مبتنی بر عقل باید تنها حاکمان بشر باشد. برای درک درست این دوگانگی بنیادین که برای فهم نکات کلیدی روشنگری الزامی‌ست باید از تقلیل دادن این انشعاب به تفاوت بین خداباوران و خداناباوران اجتناب شود. بسیاری در آن زمان همین کار را کردند. بسیاری از خداناباوران و شکاکان تمام‌عیار از جمله تامس هابز، ژولین اوفره دولامتری، هیوم و مارکی دو ساد به معنایی که در اینجا منظورمان است، اصلاً رادیکال نبودند چون اخلاق را صرفاً مبتنی بر عقل یا اصل برابری نمی‌دانستند و برداشت‌شان از واقعیت به برابری و دموکراسی پیوند نزدند. ازطرفی آن‌ها فکر نمی‌کردند رهبر یک جناح یا جنبشی زیرزمینی در جامعه باشند که با جناح غالب مخالف است و فاقد روحیه‌ی متقاعدسازی و انگیزه‌ی نهانی جذب دیگران برای قبولاندن باور‌های‌شان بودند.

فهرست مطالب کتاب صوتی