معرفی و دانلود کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی

معرفی کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی

کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی اثری از باربارا دی، نویسنده‌ی محبوب و پرمخاطب کتاب‌های نوجوانان است. او در این کتاب راوی داستان دختری به نام نورا است که پس از مبارزه با بیماری سرطان، حالا دیگر آماده است زندگیِ قبلی خود را از سر بگیرد اما گویا هم‌کلاسی‌ها، معلم‌ها و دوستانش هنوز آماده‌ی بازگشتِ وی نیستند و با رفتارهای عجیب و غریبشان نورا را گیج و از بازگشت پشیمان می‌کنند. گفتنی است این کتاب افتخارات فراوانی را برای نویسنده‌ به ارمغان آورده و نامزد دریافت جایزه‌ی مارک تواین بوده است.

درباره‌ی کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی

نورا لوی دختری دوازده ساله است. او روزهای بسیاری از همین عمر کوتاهش را در مبارزه با سرطان خون گذرانده و حالا که این مبارزه به پایان رسیده است، قصد دارد به زندگی برگردد و دوباره مدرسه رفتن و بازی کردن و وقت گذراندن با دوستانش را از سر بگیرد. نورا مصمم است کلاس هفتم را با نهایت قدرت و پشتکار و در اوج موفقیت پشت سر بگذارد اما به محض اینکه وارد کلاس می‌شود، می‌فهمد که هیچ‌چیز مانند قبل نیست. همه‌ی هم‌کلاسی‌هایش بدون استثنا به او زل زده‌اند و برخی با تعجب و اندکی هم با ترحم نگاهش می‌کنند. آن‌هایی که کمی زرنگ‌تر هستند، درست موقعی که نورا نگاهشان می‌کند، خودشان را مشغول نشان می‌دهند اما هم‌چنان زیرچشمی او را می‌پایند! نورا سعی می‌کند مثل همیشه باشد و عادی رفتار کند و به همین خاطر هم به سمت دوستانش دست تکان می‌دهد اما هم‌کلاسی‌هایش که گویا معذب شده‌اند، از او رو برمی‌گردانند. نورا بهت‌زده به آن‌ها نگاه می‌کند و سر از کارشان درنمی‌آورد. او با خودش فکر می‌کند شاید ظاهرش از آن چیزی که فکر می‌کند عجیب‌تر و بیمارتر به نظر می‌رسد و به همین دلیل است که همه انتظار دارند هر لحظه از حال برود. دوستان و هم‌کلاسی‌های نورا طوری با او برخورد می‌کنند که انگار از یک شیشه‌ی بسیار نازک یا پر قاصدک یا ابر و مه ساخته شده است و تنها یک حرکت اشتباه او را برای همیشه از بین می‌برد!

اوضاع وقتی رو به وخامت می‌رود که نورا می‌فهمد حتی هارپر و سیلاس، دوستان قدیمی‌اش هم دیگر آن صمیمیت قبل را نسبت به او احساس نمی‌کنند. در چنین شرایطی از دست نورا چه کاری برمی‌آید جز اینکه دیگر درباره‌ی بیماری‌اش با دیگران صحبت نکند و آن را مانند یک راز در دلش مخفی سازد اما او تا کی می‌تواند به پنهان‌کاری‌اش ادامه دهد؟ روایت باربارا دی (Barbara Dee) در کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی (Halfway Normal) را بشنوید تا به پاسخ این پرسش پی ببرید.

باربارا دی در کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی با انتخاب نوجوانی به عنوان قهرمان داستانش، نوجوانان را مخاطب اصلی اثرِ خود قرار داده و به مفاهیم مهمی از جمله دوستی، هویت، انعطاف‌پذیری، همدلی و صمیمیت پرداخته است. او به این ترتیب توانسته ارتباط مؤثرتری با مخاطبانش برقرار کند و از این راه بر اهمیت ارزش‌های زندگی تأکید نماید. زبان روان، گرم و صمیمانه‌ی باربارا دی دیگر نقطه‌ی قوت کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی است. سادگی و صمیمیت بیان او باعث شده است تا شنوندگانِ اثرش از هر سن و قشر و طبقه‌ای بتوانند با روایتش ارتباط برقرار کنند و در عین حال، نکاتی را نیز بیاموزند.

کتاب کمی تا قسمتی معمولی اثری درباره‌ی زندگی و زنده ماندن است؛ روایتی روان‌شناسانه درباره‌ی زندگیِ اجتماعی نوجوانان و فرازونشیب‌های این دوران که شنیدنِ آن نه فقط به نوجوانان که به همگان توصیه می‌شود.

کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی را به کوشش سماوا و در همکاری با انتشارات افق، با ترجمه‌ی محبوبه نجف خانی و خوانش زیبا بروفه می‌شنوید.

جوایز و افتخارات کتاب کمی تا قسمتی معمولی

• کتاب برگزیده‌ی نوجوان ILA
• نامزد دریافت جایزه‌ی کتاب Key Stone To Reading
• حضور در فهرست نامزدهای نهایی جایزه‌ی مارک تواین
• نامزد دریافت جایزه‌ی کتاب گنبد طلایی ورمونت در سال 2019
• نامزد دریافت جایزه‌ی کتاب کارولینای جنوبی در سال 2020
• حضور در فهرست نامزدهای نهایی جایزه‌ی کتاب دوروتی کانفیلد فیشر
• نامزد دریافت جایزه‌ی کتاب Black_Eyed Susan Book
• حضور در فهرست حلقه‌ی مطالعاتی آثار نوجوان کانزاس ان. ایی. اِی (Kansas NEA Reading Circle List Junior Title)
• حضور در فهرست مطالعه‌ی انجمن کتابخوانی ایالت ویسکانسین (Wisconsin State Reading Association)
• برگزیده‌ به عنوان اثر قابل توجه در حوزه‌ی مطالعات اجتماعی توسط سی. بی. سی / ان. سی. اس (CBC/NCSS Notable Social Studies Trade Book)

نکوداشت‌های کتاب کمی تا قسمتی معمولی

• باربارا دی در کتاب کمی تا قسمتی معمولی حس و حالی متفاوت از پویایی زندگی اجتماعیِ نوجوانان را به تصویر کشیده است. (کارن رومانو یانگ، نویسنده‌ی کتاب صد در صد)
• شاید گفته شود ماجراهای نورا برگرفته از تجربیات خود نویسنده به‌عنوان مادرِ یک کودک سرطانی است اما کمی تا قسمتی معمولی درباره‌ی بیماری و سرطان نیست. باربارا دی در این کتاب در پی ترسیم کردن حرکتی به پیش و به سوی آینده‌ای بهتر است. مخاطبانی که محتویات کتاب‌های دگرگون‌کننده‌ای مانند «خداحافظ غریبه» نوشته‌ی ربکا استد را مطالعه کرده‌اند، در این‌جا نیز داستانی با همان سبک و سیاق را خواهند یافت. (بوک لیست)
• کتاب کمی تا قسمتی معمولی اثری قدرتمند درباره‌ی زنده ماندن و از نو ساختن خود پس از یک دوره‌ی بیماری جدی است. (School Library Journal)
• نورا در کتاب کمی تا قسمتی معمولی بر اثر اتفاقاتی که برایش رقم خورده‌اند متوجه شده است برخی از تجربیات زندگی، فرد را تا پایان عمرش تغییر می‌دهند و این موضوع به خودیِ خود چیز بدی نیست. باربارا دی در این کتاب کاری استثنایی انجام داده است: او به شکلی قابل توجه مبارزه‌ی نورا با بیماری را ترسیم کرده است؛ مبارزه‌ای که برای افرادی که درک متفاوتی از رنج دارند، جالب‌توجه و اثرگذار است. کتاب کمی تا قسمتی معمولی داستانی قدرتمند درباره‌ی تجربه‌ی بیماری است؛ روایتی زیباشناسانه که نه‌تنها به مخاطب کمک می‌کند دریابد کیست بلکه او را هدایت می‌کند زیبایی درونی‌اش را فارغ از عوامل خارجی، کشف کند و خودش را با تمام ویژگی‌هایش بپذیرد و دوست بدارد. (Kirkus Review)
• باربارا دی در نگارش این اثر برجسته، کاری شگفت انجام داده است. او به مسائلی پرداخته و به جهانی سفر کرده است که امیدوارید هرگز مجبور نباشید به آن قدم بگذارید و سپس نقشه‌ای تکان‌دهنده اما دوست‌داشتنی از مسیر برگشت از بیماری به سلامتی را ترسیم نموده است. (جردن ساننبلیک، نویسنده‌ی کتاب آمریکایی کنسرت طبل‌های غمگین)

کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی برای چه کسانی مناسب است؟

شنیدن کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی به والدین، مربیان، معلمان، مشاوران و حتی کادر درمان و همین‌طور دیگر تصمیم‌گیرندگان در حوزه‌های کودک و نوجوان پیشنهاد می‌شود. این کتاب همچنین برای نوجوانان بالای 12 سال و علاقه‌مندان به داستان‌ها و رمان‌های خارجی با درون‌مایه‌ی روانشناسی جذاب و اثر گذار و آموزنده است.

در بخشی از کتاب صوتی کمی تا قسمتی معمولی می‌شنویم

تازه متوجه شدم که همه داشتند به ما نگاه می‌کردند. اصلاح می‌کنم: داشتند به من نگاه می‌کردند. بیشترشان داشتند زیرچشمی نگاهم می‌کردند و سعی داشتند طوری زیرکانه این کار را بکنند که معلوم نشود. اما چند تا از بچه‌ها با تمام وجودشان به من خیره شده بودند. من هم به رسم معمول، انگشت‌هایم را به نشانه‌ی سلام برای‌شان تکان دادم اما آن‌ها خجالت کشیدند و روی‌شان را برگرداندند. موضوع چی بود؟ داشتند قیافه‌ی قبلی‌ام را با قیافه‌ی الانم مقایسه می‌کردند؟ شاید قیافه‌ام عجیب‌تر از آن چیزی بود که فکر می‌کردم. کف دست عرق‌کرده‌ام را روی موهایم کشیدم و بلوز نارنجی‌ام را صاف کردم. چرا وقتی مامان برایم رنگ نارنجی می‌خرید، مخالفت نکردم؟ و چرا درست همین امروز آن را پوشیدم؟ مثل پفکی شده بودم که لباس یکسره‌ی ایمنی پوشیده بود؟

فهرست مطالب کتاب صوتی