معرفی و دانلود کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر

معرفی کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر

مگان مک دونالد در کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر، راوی داستان زندگی جودی، دختر کلاس سومی است که از دوشنبه‌ها تنفر دارد؛ اما با ایده‌ای که به ذهنش خطور می‌کند، تصمیم می‌گیرد لیستی درست کند و برای هر روز هفته یک مناسبت در نظر بگیرد. او در انتخاب‌هایش از خانواده و دوستانش کمک می‌گیرد و ماجراهای جذابی را رقم می‌زند.

درباره‌ی کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر

کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر (Judy Moody: in a Monday mood)، یکی از داستان‌های مجموعه کتاب‌های جودی مودی نوشته‌ی مگان مک دونالد (Megan McDonald) است که هر بار بخشی از زندگی دختربچه‌ای به‌نام جودی، در میان اعضای خانواده، دوستان و همکلاسی‌هایش را به‌تصویر می‌کشد. جودی که از دوشنبه‌ها بدش می‌آید، اصلا علاقه‌ای به مدرسه رفتن ندارد. او ناراحت از شروع هفته، از هرچیزی که می‌بیند یا می‌شنود، خشمگین می‌شود؛ حتی مادر و پدر و برادرش نمی‌توانند حال و هوای او را عوض کنند.

جودی با نارضایتی سوار بر سرویس مدرسه، برای آغاز یک روز درسی دیگر، به مدرسه می‌رود؛ درحالی‌که اصلا انتظارش را ندارد، معلمشان آقای تاد، برنامه‌ی تفریحی - آموزشی ویژه‌ای با عنوان روز قدردانی از پلاستیک حباب‌دار تدارک دیده. پس از این کلاس، جرقه‌ای در ذهن او می‌زند که می‌تواند لیستی برای هر روز هفته داشته باشد و با این کار حال و هوای متفاوتی را تجربه کنند. جودی، قهرمان داستان ما، پس از بازگشت از مدرسه، ایده‌اش را با خانواده در میان می‌گذارد.

او همراه با برادرش استینک شروع به آماده‌سازی لیست نام‌گذاری روزهای هفته می‌کند. در اینترنت جست‌وجو می‌کنند و ایده‌هایشان را باهم درمیان می‌گذارند؛ سپس به روزی برای هدیه دادن کدوسبز برخورد می‌کنند که یک کشاورز ایده‌اش را داده است.

مادربزرگ لو به خانواده‌ی جودی کلی کدوسبز داده و حالا می‌توانند یک روز را در هفته به‌نام روز ملی یواشکی جلوی در خانه‌ی همسایه‌تان کدوسبز بگذارید! نام‌گذاری کنند. آن‌ها با خوشحالی دست‌به‌کار می‌شوند و شبانه به در خانه‌ی دوستانشان می‌روند؛ سپس با گذاشتن چند کدوسبز و یک یادداشت برای آن‌ها، زنگ در را می‌زنند و فرار می‌کنند. در ادامه‌ی کتاب، ماجراهای پروفسور هویج، سوپ موش و سوپ پیتزا، سنجاب نینجا و چند داستان دیگر قرار دارد که به جودی در تهیه‌ی لیستش کمک می‌کنند.

برای این‌که بدانید جودی باقی روزهای هفته را چه‌طور و به چه عنوانی ثبت می‌کند، کافیست که کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر را تهیه و مطالعه کنید. این کتاب را محبوبه نجف‌خانی ترجمه کرده و انتشارات افق آن را به چاپ رسانده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی جودی دمدمی

مجموعه‌ی جودمی دمدمی (Judy Moody)، دربردارنده‌ی داستان‌های جذاب، سرگرم‌کننده، طنز و آموزنده‌ی دختری لوس و باهوش به‌نام جودی است که با مشارکت برادر، پدر و مادر، دوستان و همکلاسی‌هایش، اتفاقات بامزه‌ای را رقم می‌زند. این مجموعه کتاب که در هر جلد خود، شامل یک داستان از جودی است، با بیان ساده، گیرا و شیوایی که دارد، هر کودکی را با خود همراه می‌کند که تا انتهای کتاب با جودی پیش رود. مگان مک دونالد نویسنده‌ی معروف و باتجربه‌ی مجموعه کتاب‌های جودی مودی، اکثر داستان‌ها را با الهام از خاطرات خود در زمان کودکی نوشته است.

این مجموعه کتاب تا به امروز به زبان‌های مختلفی ترجمه و منتشر شده و طرفداران بی‌شماری دارد. هم‌چنین لازم به ذکر است ناشر مجموعه کتاب‌های جودی دمدمی در ایران، نشر افق است.

در نکوداشت کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر

• سیر خطی شاداب و سرخوشانه‌ی داستان به‌همراه تصاویری که حال خوش را به ارمغان می‌آورند، برای یک خواننده‌ی مبتدی کتاب، جذاب است. یکی دیگر از جذابیت‌های این کتاب، درنظر گرفتن کارهای غیرمعمول هم‌چون روز ملی خوردن بستنی برای صبحانه، توسط جودی و حمایت و مشارکت خانواده و دوستانش از اوست. (مجله‌ی کتابخانه‌ی مدرسه)

کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر مناسب چه کسانی است؟

این کتاب برای تمامی افراد علاقه‌مند به داستان و رمان‌های کودکان مناسب است و کودکان 6 تا 9 ساله بیش از سایر افراد از خواندن این کتاب بهره‌مند خواهند بود.

در بخشی از کتاب جودی دمدمی 15: جودی و دوشنبه‌های دلگیر می‌خوانیم

فردای آن روز جودی، استینک، راکی و ایزی نبش خیابان کِروکِر از اتوبوس پیاده شدند. خانم پیری که کلاه لبه‌پهن بنفش سرش گذاشته بود، آن‌دست خیابان نشسته بود و پرچم کوچکی را که رویش علامت صلح داشت تکان می‌داد.

جودی برای آن خانم دست تکان داد و گفت: «امروز جمعه است و خانم کلاه‌بنفش سرِ جای همیشگی‌اش نشسته.»

ایزی اَزومی پرسید: «حالا این خانم کلاه‌بنفش کی هست؟»

جودی گفت: «روزهای جمعه، چه هوا آفتابی باشد و چه بارانی، خانم کلاه‌بنفش نبش خیابان می‌نشیند و مردم برایش بوق می‌زنند و دست تکان می‌دهند.»

بچه‌ها بدو به آن‌دست خیابان رفتند و جودی به آن خانم گفت: «سلام، اسم من جودی دمدمی است. خانه‌ام پایین خیابان است و این‌ها هم دوست‌هایم‌اند. توی این فکر بودیم که چرا برای شما بوق می‌زنند و دست تکان می‌دهند.»

خانم پیر لبخند زد و تابلویی را برگرداند که رویش نوشته بود: «اگر طرفدار صلحی، بوق بزن.» و گفت: «من با این کار توجه مردم را به روز ملی برای صلح بنفش بپوشید جلب می‌کنم. برای همین جمعه‌ها می‌آیم این‌جا و به مردم یادآوری می‌کنم که ما به صلح نیاز داریم. جنگ راه‌حل نیست. ما انسان‌ها باید با همدیگر مهربان باشیم. موافقید؟ امیدوارم همگی سعی کنیم با هم کنار بیاییم و با همکاری هم دنیا را جای بهتری کنیم.»

فهرست مطالب کتاب

پنکیک برای روزهای تعطیل است
آزمایش آرامش
درینگ! زنگ بزن و دربرو!
پروفسورهویج
سوپ موش و سوپ پیتزا
سنجاب نینجا
بندیکوتِ گربه‌ها و استینکی لاستیکیِ جوراب‌بوگندو
حیوان‌های خانگیِ سنگی برای صلح
روز فلان و فلان و فلان
به‌امید صلح و دوستی